«نامیرا» ترجمان «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» است. نامیرا یعنی هر کس را عاشورایی است. هم حماسه عاشورا نامیراست و هم کربلای انتخاب، برای آدمیان نامیراست. صادق کرمیار، تذکار عاقبتاندیشی را به قلم آورده است. تفسیر «اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا» گفته است. نامیرا داستان زمانه حسین بن علی است. شرح حال مردمی است که در لحظههای انتخاب تردید میکنند و کیست نداند که شک، معبر خوبی است اما منزلگاه خوبی نیست...؟ تردید میتواند از سردمداران دعوت امام، یک مخالف تمام عیار بسازد، بهانهاش هم جور خواهد شد یا به دست والی خناس کوفه یا دیگری... تردید اما روی دیگر هم دارد. مثلا آنجا که ربیع به شک میافتد اما محبوبش- سلیمه - علت محبت میانشان را که حبالحسین بوده یادآور میشود و محب خود را از این برزخ میگذراند. یا تردیدی که فرزند یزید ریاحی پس از بستن آب بر پسر پیامبر به جانش میافتد و ادب و احترامش نسبت به مادر حسین، دستگیرش میشود و شرم و شجاعت تصمیم، از او حر میسازد. نامیرا داستان انسان است؛ با همه تناقضهای وجودیاش. نامیرا سرگذشت انتخابهای دشوار و در «آن» است. داستان لحظهشناسی است. حماسه انتخاب انسان است؛ خواه اهل کوفه، خواه شام، خواه بلاد فارس!