عباس شریفی : تصور آبادانی و شهرنشینی بدون وجود کشاورزی امری ناممکن است، زیرا مهمترین و حیاتیترین نیازهای بشر به توسعه بخش کشاورزی مربوط میشود. نیازهایی از قبیل خوراک، پوشاک، امنیت، تنفس و در یک کلام حیات فرد و اجتماع با کشاورزی رابطه مستقیم و عمیق دارند. امروز وابستگی به خارج در نهادههای اصلی، شیوههای نامناسب کشت، استفاده بیمهار از سموم و کودهای غیرارگانیک، سوءمدیریت آبی و بهرهوری پایین در آبیاری، تولید غیراقتصادی و زیانده، انواع آفات و بیماریها، تناژ تولید پایین در واحد سطح و... ایران را در وضعیتی نامناسب در این بخش قرار داده است. علت این امر را میتوان در نادیده گرفتن این بخش در سیاستگذاریهای کلان کشور دانست. از طرفی سهم اندک نگاه استراتژیک به این بخش، موجب تضعیف هرساله آن شده است. در کنار همه فواید کشاورزی، نقش آن در امنیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی از اهمیت ویژهای برخوردار است. ضرورت کاهش وابستگی در کالاهای اساسی مقولهای است که مورد تهاجمات عملی و بعضا علمی قرار گرفته است. البته علمی نه به معنای کلمه، بلکه در پوشش و ظاهری از صحبتهای آکادمیک. این درحالی است که حتی کشورهای صنعتی لیبرال نیز علاوه بر اینکه در زمینههای مختلف اقتصادی از مکانیزم بازار آزاد و عدم مداخله دولت دم میزنند، در بخش کشاورزی همواره از تولیدکنندگان داخلی به صورت ویژه حمایت کردهاند. برای مثال کشور آمریکا هرچند بازار داخلی کالاهای مصرفی مانند پوشاک و کفش را به دیگر کشورها واگذار کرده اما تولید کالاهای اساسی کشاورزی چون گندم و ذرت را رها نکرده و برای تولید آن برنامه دارد، به طوری که بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده گندم و ذرت در سطح جهان است. به این ترتیب علاوه بر اینکه در زمینه مواد غذایی به دیگر کشورها نیازمند نمیشود و امنیت غذایی خود را حفظ میکند، از طریق تأمین مواد غذایی مورد نیاز دیگر کشورها، آنها را به خود وابسته میکند. مقوله خودکفایی به قدری برای کشورهای قدرتمند اقتصادی حیاتی است که حتی 2 کشور مجاور یعنی فرانسه و آلمان، با وجود مرز مشترک و امکان تردد به یکدیگر بدون نیاز به ویزا، بالای 5 برابر نیازشان، تولید غلات دارند. قطعا چنین رفتاری با ادبیات رایج مزیت نسبی در اقتصاد نمیخواند و باید با ادبیات خودکفایی تفسیر شود.
در این میان، آمار صادرات و واردات محصولات کشاورزی کشورمان نشان از آن دارد که توجهی درخور به کاهش وابستگی در کالاهای اساسی تاکنون نشده است. بر اساس آمار تحلیلی منتشرشده از سوی معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی، سهم صادرات این بخش در کل صادرات کالایی بدون نفت خام، از لحاظ مقداری حدود 5 درصد و از لحاظ ارزشی حدود 3/14 درصد بوده است.
سهم واردات نیز نسبت به کل واردات کالایی کشور حدود 5/52 درصد و از لحاظ ارزشی حدود 1/20 درصد است.
این آمار نشان میدهد ایران در زمینه تولید محصولات کشاورزی برای تامین داخلی خود در سطح مطلوبی قرار ندارد، در حالی که تأمین امنیت غذایی و خودکفایی در زمینه محصولات اساسی از اهمیت ویژهای برخوردار است. این اهمیت تنها در بعد امنیت سیاسی خلاصه نمیشود و ابعاد دیگری نیز دارد. در بعد اقتصادی، در صورتی که مدیریت بازار محصولات کشاورزی در اختیار خودمان نباشد طبعا کنترلی هم روی آن و تعیین قیمتها نخواهیم داشت. به طور مثال تجربه تحریمهای اقتصادی و وضعیتی که در صنعت مرغ و صنایع دامی داشتیم نشان داد وارداتی بودن خوراک این حیوانات، میتواند چگونه در قیمت گوشت آنها تاثیر بگذارد و ظرف مدت کوتاهی، قیمت آنها را چندبرابر کند. لذا برای جلوگیری از شوکهای اقتصادی و کنترل بازار، باید تمام عوامل کنترلی در داخل و تحت مدیریت باشد. واردات 98 درصد مرغ اجداد، واردات 90 درصد بذرمصرفی، وابستگی کامل به تخم ماهی قزلآلای فرانسوی، واردات اسپرم گاو از آمریکا و واردات نژادهای غیربومی و دهها مورد دیگر، نشان میدهد قدرت کنترل قیمتها و عرضه و تقاضا در کشور وابسته به تصمیمات متغیر بیرونی است. تا زمانی که چنین واقعیتی تداوم داشته باشد، دود افزایش غیرقابل توجیه قیمتها در چشم مردم خواهد رفت و سستی و کاهلی در این عرصه نتیجهای جز متضرر شدن مردم نخواهد داشت. لذا متولیان امر باید به خاطر نیازهای حیاتی مردم، تدبیری اساسی برای خودکفایی در کالاهای اساسی بکنند، در غیر این صورت نهتنها در برابر نسل حاضر که در برابر نسلهای پیش رو نیز باید پاسخگو باشند.