گروه فرهنگ و هنر: انتخاب تعجببرانگیز «بدون تاریخ بدون امضا» به عنوان نماینده ایران در جایزه اسکار باعث شد انتقادات فراوانی پیرامون گزینه نهایی هیات انتخاب مطرح شود. وجود گزینههای دیگری چون «به وقت شام»، «تنگه ابوقریب» و... که جزو برترین فیلمهای جشنواره نیز محسوب شده و تحسین منتقدان سینما را برانگیخته بودند، باعث شده بود تردیدها درباره صحت تصمیم هیات انتخاب بیشتر شود. به گزارش «وطن امروز»، تداوم چالش انتخاب «بدون تاریخ بدون امضا» به جایی رسید که برنامه تلویزیونی «کیوسک» مناظرهای بین محمد خزاعی از تهیهکنندگان سینما و محمدمهدی عسگرپور عضو هیات انتخاب نماینده ایران در اسکار برگزار کرد. در این برنامه که شامگاه جمعه از آنتن شبکه 3 سیما پخش شد، عسگرپور و خزاعی درباره انتخاب «بدون تاریخ بدون امضا» نقطه نظرهای یکدیگر را به چالش کشیدند.
وقتی بخت اول، در لیست اولیه هیأت انتخاب هم نیست
در حالی که بسیاری معتقد بودند جهانبینی انسانی حاتمیکیا و اثر قوی او میتواند نخستین گزینه هیات انتخاب باشد اما این فیلم حتی در میان نامزدهای نهایی نیز حضور نداشت. خزاعی در ابتدای این برنامه این پرسش را مطرح کرد که «به وقت شام» که در میان 11 فیلم منتخب حضور داشته است، چه کسانی مانع حضور آن در لیست نهایی شدهاند؟ وی در همین باره گفت: «بسیار خوشحال شدم که فیلم سینمایی«به وقت شام» در بین ۱۱ کاندیدای اسکار حضور داشت. داشتم با خودم فکر میکردم چه میشود که فیلمی برای نمایندگی سینمای کشورمان انتخاب میشود؟ چه کسانی برای انتخاب فیلمهای اسکار انتخاب میشوند؟ چه کسانی این افراد را انتخاب میکنند؟ چطور فیلم «به وقت شام» از بین 3 فیلم خارج میشود؟» اما عسگرپور از اساس حضور به وقت شام در بین 11 فیلم نهایی را نیز انکار کرد و گفت: «حدود ۱۲۰ فیلم از سال گذشته اکران شدند که از این بین باید کاندیداهایی برای اسکار انتخاب میشد. تا آنجا که خاطرم هست فیلم «به وقت شام» در بین 11 کاندیدا هم نبود، خبری که بیرون آمد جعلی بود. یعنی «به وقت شام» اصلاً برای کاندیدای اسکار انتخاب هم نشد».
تناقضهای یک داور
عسگرپور در این برنامه یکی از مهمترین معیارهای انتخاب فیلم برای جشنوارههای خارجی را تناسب آن با جشنواره مقصد دانست که بر اساس این استدلال بیشک اسکار تناسبی با مضامین ملی و حماسی ایران ندارد و به سیاق سالهای پیش همواره فیلمهای سیاه و تلخ اجتماعی شایستگی(!) نمایندگی ایران در اسکار را دارند. عسگرپور در این باره اظهار داشت: «ما یک مشکل دو دههای درباره این موضوع داریم و آن این است که فیلم را به کجا معرفی میکنیم. ما باید فیلم را انتخاب کنیم تا برسد به آنجایی که باید. یعنی ما باید فیلمی را انتخاب کنیم که به آن جشن یا جشنواره بخورد. تصور بسیاری از دوستان این است که ما فیلم را میفرستیم و عدهای نشستهاند تا مثلاً 5 فیلم را انتخاب کنند. جشن اسکار به صورت آکادمی داوری میشود، یعنی بیش از ۵۰۰ نفر به داوری آثار میپردازند. از بین فیلمها حدود ۱۰ فیلم انتخاب میشوند، در مرحله بعد حدود ۵ اثر انتخاب میشوند و در هر بخش فیلمها کمتر میشوند. اصلاً به این صورت نیست که همه بنشینند و همه ۳۰۰ فیلمی که برای این جشنواره فرستاده شده است را تماشا کنند».
منافع ملی خیلی مهم است البته نه برای ما!
عسگرپور همچنین در بخشی از صحبتهای خود یکی از ویژگیهای بسیار موفق فیلمها را عدم پیروی این آثار از سیاستهای کشورشان دانست و گفت:«در جشنوارهها بخش قابل توجهی از فیلمهایی که موفق میشوند به هیچ عنوان دنبال سیاستهای کشورهایشان نیستند». اما وی دقایقی بعد سخن خود را نقض کرد و منافع ملی و سیاسی را مهمترین اولویت جشنواره خارجی دانست که باید بر همه چیز ارجحیت داشته باشد. وی گفت: «من نباید بنشینم اینجا و بگویم جشنواره کن یا اسکار سیاسی هست یا نیست. خبر اینکه بخش عمده جشنواره کن توسط وزارت خارجه آن کشور اداره میشود را من خودم زمانی که مدیرعامل فارابی بودم دادم». خزاعی نیز در ادامه از وی پرسید: «مثال جالبی زدید، یعنی وزارت خارجه آن کشور دبیر جشنواره را صدا میکند و میگوید سیاستهای امسال جشنواره ما این است». عسگرپور نیز گفت: «بله! منافع ملی یک کشور بر همه چیز ارجحیت دارد و برای آنها هم اینچنین است».
فیلمهای ایرانی، جشنوارههای خارجی
عسگرپور همچنین حضور فیلم در جشنوارههای خارجی را نیز یکی از عوامل موفقیت و معیارهای انتخاب اثر برای اسکار دانست که با مثالهای نقض خزاعی روبهرو شد. عسگرپور در این باره گفت: «درباره سالهای گذشته باید گفت برخی فضاسازیها باعث شد نمایندهای از ایران برای اسکار انتخاب شود که سابقه جشنوارهای ندارند. بخش دیگر این است که فیلمی که برای نمایندگی ایران در اسکار انتخاب میشود باید پخشکنندهای داشته باشد که بتواند به نحو احسن این فیلم را در کشورهای خارجی به نمایش درآورد و شانس دیده شدن را برای این فیلم بیشتر کند. بخشی از داوران اسکار به سابقه فیلم نگاه میکنند، اینکه در چه جشنوارههایی شرکت داشته است و چه جوایزی دریافت کرده است». خزاعی نیز در مقابل با اشاره به فیلمهای ارسالی به اسکار که هیچ سابقهای در جشنوارههای بینالمللی نداشتند، به موفقیتهای جشنوارهای به وقت شام در خارج از ایران اشاره کرد و گفت:«در بازار جشنواره کن و ونیز فیلم سینمایی «به وقت شام» به نمایش درآمد و بسیاری از کشورها این فیلم را خریداری کردند و برخی دیگر هم استقبال کردند. هیچکس از ما برای فیلم سینمایی «به وقت شام» سوال نپرسید که شما پخشکننده خارجی دارید یا نه. من تصور میکنم باید فکر کنیم سینمای انقلاب و دفاعمقدس به جشنوارهها و کشورهای مختلف ارسال شود. من متوجه نمیشوم چرا یک فیلم مقاومت یا دفاعمقدسی برای حضور در جشنوارههایی مثل کن یا جشن اسکار، اصلاً انتخاب نمیشود و کنار گذاشته میشود. چرا فیلمهایی که درباره منافع ملی ما است، نادیده گرفته میشوند».
عسگرپور در ادامه مقوله «طلبکار بودن سازمانهای ارزشی» را پیش کشید. او در این باره اظهار داشت: «در جشنوارهها بخش قابل توجهی از فیلمهایی که موفق میشوند به هیچ عنوان دنبال سیاستهای کشورهایشان نیستند. در کشور ما ارگانهای ارزشی به عنوان یک طلبکار این صحبتها را مطرح میکنند». جمله عجیب عسگرپور به سوال دوباره خزاعی مواجه شد مبنی بر اینکه چرا برخی از فیلمهایی که سابقه جشنوارهای و جایزه بینالمللی هم ندارند به عنوان نماینده یا کاندیدای نمایندگی ایران در اسکار انتخاب میشوند؟» عسگرپور در حالی به طلبکار بودن سازمانهای ارزشی اشاره میکند که فارغ از سازمانهای سازنده و ادعای آنها؛ کیفیت فیلمهایی که با نگاه ایدئولوژیک ساخته شدهاند به قدری بوده است که هر ساله جزو مدعیان اصلی فجر و برندگان آن بودهاند. به عنوان نمونه در چند سال اخیر میتوان به فیلمهای «ماجرای نیمروز» برنده سیمرغ بهترین فیلم و بهترین فیلم از نگاه مردمی، «به وقت شام» سیمرغ بهترین کارگردانی و برنده 6 سیمرغ جشنواره سال گذشته، «تنگه ابوقریب» سیمرغ بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و 6 سیمرغ دیگر جشنواره اشاره کرد و این در حالی است که فیلمهای رقیب معرفی شده آنها به اسکار تا این اندازه در جلب نظر مخاطبان و منتقدان موفق نبودهاند.
فیلمسازی، رسالت فرهنگی یا جذب مشتری؟
عسگرپور در ادامه بار دیگر در تبیین رویکرد تناقضآمیز خود با اعتقاد بر اینکه نباید در انتخاب آثار معیار ارزشی و غیرارزشی بودن را در اولویت قرار داد، معیار انتخاب خود را در داوری آثار اینگونه عنوان کرد: «شاید فیلمهای حاتمیکیا برایم جزو بهترین فیلمهای عمرم باشند اما وقتی میآیند و میگویند یک فیلم برای فلان جشنواره یا جشن انتخاب کنید، من نگاه میکنم فیلم باید برای چه جشنوارهای انتخاب شود». خزاعی نیز در ادامه با رد این نگاه، فیلمسازی را نوعی رسالت فرهنگی دانست و گفت: «صحبت ما درباره ارزشها این است که ما موضوعاتی را برای خود و کشورمان مهم و حیاتی میدانیم. وقتی جشنوارهای برای نشان دادن جای خالی فلان فیلمساز ایرانی صندلی خالی میگذارد، ما نمیتوانیم بگوییم این جشنواره نگاهی سیاسی ندارد. از نظر من فیلمهایی که به جشنوارههای مختلف خارجی میفرستیم، سفیران کشور ما در آن کشورها هستند».