عربستان که پیشتر سرکوب برخی کشورهای منطقه از یمن گرفته تا قطر را در کارنامه داشت، اینبار در چارچوب سیاست و راهبردی جدید، حذف مخالفان و نیروهای منتقد خود را نیز در دستور کار قرار داده است. چهارشنبه 3 اکتبر روزنامهنگار منتقد سعودی «جمال خاشقجی» در ساختمان کنسولگری عربستان در استانبول ناپدید شد و تاکنون از سرنوشت وی هیچ خبری وجود ندارد، اگرچه برخی رسانهها خبر کشته شدن وی را منتشر کردهاند. چرا عربستان خاشقجی را ترور کرده یا ربوده است؟ آیا حذف صداهای منتقد و معترض در داخل عربستان به بخشی از سیاست جدید ولیعهد جوان این کشور تبدیل شده است؟ یا اینکه مسائل دیگری ورای انتقاد و دیدگاه اعتراضی در پشت پرونده خاشقجی وجود دارد؟ ترکیه در این باره چه سیاست و موضعگیری در پیش خواهد گرفت؟ آیا این مساله باعث شروع دور جدیدی از اختلافات در میان ریاض و آنکارا خواهد شد؟ برای پاسخ دادن به این سوالات روزنامه «وطنامروز» با «صباح زنگنه» کارشناس مسائل خاورمیانه گفتوگو کرده است که در ادامه خواهید خواند.
چهارشنبه 3 اکتبر روزنامهنگار منتقد سعودی «جمال خاشقجی» در ساختمان کنسولگری عربستان در استانبول ناپدید شد، اکنون خبرهای ضد و نقیضی از کشته شدن وی منتشر میشود، بسیاری انگشت اتهام را به سوی دولت عربستان و شخص «محمد بنسلمان» ولیعهد این کشور نشانه میروند؛ جمال خاشقجی کیست و چرا ریاض وی را به عنوان یک تهدید امنیتی قلمداد کرده است؟
جمال خاشقجی از خانوادهها و خاندانهای معروف عربستان در زمینه تجارت، امور فرهنگی و اجتماعی محسوب میشود. جمال خاشقجی پسرعموی «عدنان خاشقجی» است که این شخص تاجر بزرگ معاملات نفت و اسلحه در سراسر جهان محسوب میشود و طی سالهای گذشته به عنوان یک از شخصیتهای مهم عرصه قراردادهای نفتی و تسلیحاتی عربستان مطرح بوده است. برخلاف عدنان خاشقجی، جمال بیشتر به مسائل رسانهای، سیاسی و امنیتی میپرداخت و خود را از مسائل اقتصادی و قراردادهای کلان مالی به دور نگه میداشت. وی مدتی مشاور و معاون «ترکی فیصل» رئیس سابق سازمان امنیت خارجی عربستان بود و در دوران وی به یکی از شخصیتهای مهم و تراز اول ساختار امنیتی عربستان تبدیل شد. همچنین جمال خاشقجی با روزنامههای «الشرق الوسط» و «الحیات» همکاری میکرد و سرمقالههای زیادی از وی در این دو روزنامه چاپ شده است. مدتی نیز به عنوان سردبیر روزنامه «الوطن» کار کرد. این روزنامه به عنوان یک روزنامه میانهرو با فضای نسبتا باز سیاسی و انتقادی معروف بود. زمانی که خاشقجی در الوطن بود، از حمایت «ملک عبدالله» پادشاه اسبق عربستان برخوردار بود. پس از آن خاشقجی به عنوان مدیر شبکه تلویزیونی تازهتاسیس «العرب» شروع به کار کرد. در کارنامه این روزنامهنگار سعودی همکاری با روزنامههای مشهور جهان همچون «واشنگتن پست» نیز وجود دارد.
شما به سابقه کاری و خانوادگی این روزنامهنگار اشاره کردید اما چرا وی بهعنوان یک شخصیت مهم و تأثیرگذار مورد غضب دولت جدید و تیم مدیریتی محمد بنسلمان قرار گرفت؟
ریشه این مساله را باید در سال 2015 و پس از آن جستوجو کرد. سال 2015 محمد بنسلمان به عنوان وزیر دفاع عربستان معرفی شد. وی از این دوره به بعد به صورت تصاعدی قدرت خود را افزایش داد و سال 2017 به عنوان ولیعهد این کشور شروع به کار کرد. در جریان جابهجایی ولایتعهدی از «محمد بننایف» به محمد بنسلمان، جمال خاشقجی نیز همچون جمع کثیری از شاهزادگان و نویسندگان به این مساله معترض بود. این رویه اعتراضی و انتقادی خاشقجی را به یک مهره مورد نفرت دولت عربستان تبدیل کرد. وی بعدها و در نتیجه فشارهای دولت عربستان مجبور به ترک این کشور و مهاجرت به لندن شد. در آنجا نیز خاشقجی به رویه انتقادی خود اما با شکل معتدل ادامه داد و مقالاتی در ارتباط با سیاستهای دولت عربستان در داخل این کشور و در سطح خاورمیانه منتشر کرد. در این مساله خاشقجی تنها نبود؛ سرنوشت وی مشابه سرنوشت صدها و هزاران شاهزاده و منتقدی بود که سیاستهای بنسلمان را مورد نقد قرار میدادند. تعداد زیادی از شاهزادگانی که منتقد سیاستهای بنسلمان بودند، مهاجرت کردند و در کشورهای مختلف اروپا و آمریکا مستقر شدند، البته بعضی از آنان حتی در اروپا و آمریکا نیز از امنیت برخوردار نیستند. از طرفی، خاشقجی به لحاظ مشی و رفتار مذهبی ارتباط نزدیکی با گروه «اخوانالمسلمین» داشت. طی سالهای گذشته دولت عربستان سیاستهای رادیکالی در قبال این جریان مذهبی در پیش گرفته است و حتی با برخی کشورها که به این جریان فکری نزدیک هستند و خود را در چارچوب اصول آن تعریف میکنند، روابط مطلوبی نداشته است که در این ارتباط میتوان به ترکیه و قطر اشاره کرد. در هفتههای اخیر رویکرد خاشقجی در قبال مساله فلسطین نیز خشم دولتمردان سعودی را برانگیخته بود. خاشقجی در چندین توئیت به مساله فلسطین، قدس شریف و آینده آن پرداخته بود و سیاست معامله قرن را رد کرده و آن را مورد حمله قرار داده بود.
اما آیا تنها رویکرد انتقادی نسبت به برخی مسائل باعث میشود که دولت عربستان نابودی این شخصیت را در دستور کار قرار دهد؟
عربستان و دولتمردان آن بیش از هر مساله دیگری از موضوع انتقاد و اعتراض نگران هستند. آنان نشان دادهاند به هیچ عنوان از مقالهها، دیدگاهها و نظرات انتقادی که در رسانهها منتشر میشود استقبال نخواهند کرد و بشدت برای خاموش کردن اینگونه دیدگاهها چه از راه تطمیع و چه از راه تهدید تلاش میکنند. خاشقجی نیز طی ماههای گذشته به یکی از چهرههای شناخته شده منتقد دولت عربستان تبدیل شده بود و این قطعا برای دولت عربستان و شخص محمد بنسلمان خوشایند نبود. در نتیجه هیچ بعید نیست آنان دست به چنین اقداماتی بزنند تا منتقدان را سرکوب کنند. حال آیا این اقدام در داخل سرکنسوگری ترتیب داده شده است یا در خارج از آن وی را کشتهاند، همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد اما به طور قطع به یقین کنسولگری به عنوان یک دام در این ارتباط مطرح بوده و ریاض از ساختمان کنسولگری خود در استانبول برای اجرای این برنامه استفاده کرده است.
دولت ترکیه چه واکنشی نسبت به این موضوع خواهد داشت؟ آیا آنان به سعودیها در سرپوش گذاشتن به این مسأله کمک خواهند کرد یا راه را برای تحقیقات مستقل باز خواهند کرد؟
موضوعگیری و واکنش ترکیه در این مساله بسیار مهم و سرنوشتساز خواهد بود. باید در این زمینه منتظر ماند اما در چند روز گذشته مقامات عالیرتبه دولت ترکیه در اینباره اظهارنظر کردهاند. «رجب طیباردوغان» در این باره گفت: «به عنوان رئیسجمهور ترکیه پیگیر این مسأله هستم و نتیجه را ما به اطلاع عموم خواهیم رساند. تمام موارد ورود و خروج از کنسولگری بررسی میشود. قصد داریم در اسرع وقت به نتیجه برسیم». البته این نکته را باید در نظر داشت که رابطه ترکیه و عربستان مقداری تنشآلود است و بخوبی سالهای گذشته نیست. عوامل مختلفی باعث تنش میان 2 کشور شده است. از طرفی مطلبی که محمد بنسلمان روز شنبه در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد نیز باعث ایجاد سوالات زیادی در این ارتباط شده است. وی گفت: «عربستان حاضر است به نیروهای ترکیه اجازه دهد وارد کنسولگری سعودی در استانبول شوند و آنجا را بازرسی کنند». این مطالب نشان میدهد بنسلمان مطمئن شده است جمال خاشقجی دیگر در ساختمان کنسولگری نیست. از سوی دیگر در ترکیه خبرهایی مبنی بر فرود 2 هواپیما چند روز قبل از این حادثه منتشر شده است. 2 هواپیمایی که حامل 15 نیروی امنیتی دولت عربستان بودهاند که در استانبول مستقر شدهاند. قاعدتا آنان با کنسولگری سعودی در این شهر ارتباط داشتهاند و باید این سرنخهای را جمع و به همدیگر متصل کرد، اگرچه تصاویر ماهوارهای و دوربینهای مداربسته نیز میتواند به دولت ترکیه در اینباره کمک کند.
از زمانی که بن سلمان وارد عرصه قدرت در عربستان شده است این کشور سیاستهای خشونتآمیزی در سطح منطقه در پیش گرفته است، اکنون نیز ماشین سرکوب این کشور به داخل عربستان کشیده شده است؛ آیا میتوان گفت عربستان آینده، به ماشین سرکوب داخلی و منطقهای تبدیل خواهد شد؟
عربستان در 4 سال گذشته سیاستهای رادیکالی برای سرکوب کشورهای منطقه در پیش گرفته است. سعودیها از مارس 2015 وارد یمن شدهاند و به بمباران این کشور و کشتار مردم بیگناه میپردازند. آنان در تلاش بودند همین سیاست را در قبال قطر نیز در پیش گیرند. سناریوی آنان در قبال قطر 5 ژوئن 2017 و به طور هماهنگ با 3 کشور عربی دیگر آغاز شد اما برخی مسائل مانع از تحقق سیاست ریاض در قبال دوحه شد و این کشور نتوانست به صورت نظامی و میدانی وارد قطر شود اما همچنان این کشور در معرض تهدید عربستان قرار دارد. این سیاست جاهطلبانه به نوع دیگری در سوریه، عراق و لبنان نیز ادامه دارد و احتمالا در آینده ابعاد جدیدی نیز به خود خواهد گرفت. در سریال جدید سرکوب و سیاستهای خشونتآمیز عربستان، این کشور حذف مخالفان در داخل را نیز به برنامههای خود افزوده است و احتمالا موضوع خاشقجی به عنوان یک برنامه جدی در آینده نیز ادامه پیدا میکند. بهطور کلی میتوان گفت ماشین سرکوب سعودیها چه در داخل و چه در سطح منطقه از این به بعد و به صورت مستقیم مخالفان را مورد هدف قرار خواهد داد.