محمد حجتی: نمایندگان مجلس با کارپردازی ویژه علی لاریجانی لایحه CFT را تصویب کردند. به روایت حامیان دیروز برجام و امروز FATF از حالا باید منتظر چند اتفاق ویژه باشیم: پایین آمدن نرخ ارز، خالیتر شدن دست آمریکای منزوی از بهانهسازی علیه ایران، حل مشکلات بانکی و بالاخره عشق فزاینده اروپا به کار کردن با ما! اگر کسانی یادشان رفته که در پرونده برجام هم اهداف بتدریج از «رفع بالمره تمام تحریمهای اقتصادی در همان روز اجرای توافق»، کم کم به «منزوی کردن آمریکا» میل کرد، خوب است این بار دیگر حواسشان را جمع کنند تا فردا کسی هدف اصلی FATF را هم منزوی کردن اروپا، چین یا جزایر قناری(!) جا نزند. نقش علی لاریجانی و دوستانش در این مقطع از تاریخ کشور عزیزمان اما بیبدیل است. لاریجانی بهرغم آگاهی از مخالفت تلویحی رهبری با تصویب لوایح FATF، با ژست پیروی از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، تصویب این لوایح را کارپردازی کرد!
این حتما برای همیشه در تاریخ ثبت خواهد شد ولی ابدا نشانه خوبی برای امروز و آینده ما نیست. شرافتمندانهتر این بود که موافقان بگویند ما خلاف نظر رهبری، معتقدیم مشکلات کشور تنها با پیوستن به FATF حل خواهد شد! در پیش گرفتن چنین رویکردی، فضای سیاست داخلی کشور را هم بسیار پاکیزه و بهداشتیتر میکرد. نان اما ظاهرا این روزها در رو بازی کردن و روراستی نیست و دورویی مزه بیشتری میدهد! رهبر انقلاب اما به گواه تاریخ، همیشه حرف جلسات خصوصی و عمومیشان یکی بوده است. ایشان در دیدار نمایندگان مجلس، با ابراز مخالفت تلویحی با تصویب لوایح FATF در نهایت باز هم مجلس را نهاد اصلی تصمیمگیر در این زمینه معرفی کردند. حالا هم مجلس به تشخیص آقای رئیس تمکین و لوایح را تصویب کرده است. گام بعدی هم طبعا باید در شورای نگهبان برداشته شود.
با توجه به اعلام مخالفت قبلی شورای نگهبان با دیگر لوایح FATF، از هماکنون تلاشهایی برای تاثیرگذاری بر رأی اعضای مجمع تشخیص در این باره توسط دولتیها آغاز شده است. پیش از این محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز از دور زدن شورای عالی نظارت مجمع توسط علی لاریجانی در زمینه بررسی این لوایح خبر داده بود، این یعنی ساکنان خانه قانونگذاری قانونگریزند و البته وای به روزی که بگندد نمک!
طبق گفته فعالان دانشجویی، رضایی گفته است: «علی لاریجانی پس از مواجهه با مخالفت قاطع هیات عالی نظارت مجمع تشخیص که وظیفهاش تطبیق همه قوانین مجلس با سیاستهای کلی نظام است، به جای اصلاح، آن را مستقیماً با برچسب مصلحت، روانه صحن مجمع تشخیص کرده و به نوعی، شورای عالی نظارت را دور زده است». همه اینها نشان میدهد دولت و لاریجانی، در پی تصویب این لوایح به هر قیمتی هستند. این در حالی است که محمدجواد ظریف در صحن علنی مجلس گفته است «نه او و نه رئیسجمهور هیچ تضمینی نمیدهند که با تصویب این لوایح، مشکلات بانکی کشور حل شود». ظریف اما پیش از این گفته بود «عملیاتی شدن کانال مالی اروپا برای کمک به ایران، منوط به تصویب این لوایح در مجلس است!» کنار هم گذاشتن این قطعات میتواند پازل این روزهای صحنه سیاست ایران را تکمیل کند.
بگذارید از ابتدا مرور کنیم: ما برجام را با آمریکا و اروپا امضا کردیم. آمریکا از برجام خارج شد. اروپا گفت منافع اقتصادی ما را تامین خواهد کرد، به شرط اینکه در برجام بمانیم. ما گفتیم صبرمان اندک است، حداکثر چند هفته! اروپا برای نشان دادن حسننیت و احترام به ما(!) ارائه بسته پیشنهادی خود را به نوامبر(6 ماه بعد و موعد بازگشت تحریمهای اصلی آمریکا!) موکول کرد. طبق گفته قهرمان اصلی دیپلماسی ما، اروپا بعدا برای ارائه بسته در همان زمان هم برایمان شرط گذاشت: تصویب FATF! حالا محتوای بسته چیست؟ از شما چه پنهان، چنانکه پیداست، شخص قهرمان دیپلماسیمان هم نمیداند، لذا دیگر مثل برجام نمیتواند حتی قول رفع مشکلات اقتصادی در صورت تامین شروط اروپا را هم به نمایندگان مجلس بدهد! عجب! خب! نمایندگان چرا با این وضعیت به FATF رای دادهاند؟ پاسخ روشن و یک کلمه است: لاریجانی!
حالا من مرده و شما زنده؛ خواهید دید که در صورت رد همین لوایح- که به گفته آقای ظریف هیچ تضمینی برای حل مشکلات در صورت نهایی شدن آنها هم نیست- در شورای نگهبان و مجمع تشخیص، جماعت اصلاحاتی، دولتی و دوستان آقای رئیس خواهند گفت حیف، نگذاشتند! اگر میگذاشتند، میشد، آن هم چه شدنی! دوستان دولتی و آقای لاریجانی اما خوب است به این سوال پاسخ دهند که اگر آمریکا یا اروپا فردا بهانه ترکمن صحرا، غار علی صدر و حافظیه را گرفتند، چه خواهند کرد؟ آیا در آن صورت هم راهحل را رفع بهانههای آمریکا میدانند و واگذاری مقبره خواجه حافظ را هم در مجلس تصویب میکنند؟! و مگر اساسا بهانه دشمن را پایانی هست؟ این چه مدل دولتداری است که تنها هنرش باج دادن به اجنبی است، کار نمیکند و مدام دنبال انداختن تقصیر به گردن دیگران است؟!
ما در دوره قاجار و پهلوی دیدهایم چنین رویکردی جز نکبت و بدبختی برای امروز و آینده کشور ندارد. آقای روحانی، دوستان اصلاحطلب، جناب لاریجانی! ما به کند شدن قطار پیشرفت علمی کشور طی 5 سال اخیر عادت کردهایم، به توقف و کند شدن پروژههای راهبردی کشور در حوزه فضایی، دفاعی، مسکن، راه، صنعت و... هم خو گرفتهایم. به تعطیلی دومینووار کارخانهها و کارگاههای تولیدی همزمان با ادعای رونق هم عادت کردهایم. شما خوب است اما یکبار برای همیشه به ما بگویید تا کجا به جای کار کردن، حاضر به فروش امتیازات متنوع به بیگانگان در ازای وعدههای پوچ و مسخره هستید؟ سقف تمایل شما برای فروش کشور کجاست؟ حافظیه؟ تهران؟ قمصر؟ آذربایجان یا تمام خاک و ملت ایران؟! شما در قالب برجام اروپایی چه تعهدات و امتیازات دیگری به دوستان چشمآبیتان دادهاید؟