یکی از استراتژیهای جنبش سیاسی- اجتماعی فمینیسم برای نفی ایده «تفاوتهای تکوینی زن و مرد» کلیشه جنس (Sex) و جنسیت (Gender) است. در این کلیشه معروف و اثبات نشده، «جنس» به ویژگیهای زیستی و فیزیولوژیکی بدن انسانها اطلاق میشود که اراده بشری در ایجاد آنها تصرفی نداشته است و «جنسیت» نیز به ویژگیهای شخصیتی و رفتاری انسانها دلالت دارد که تماما برساخت اجتماعی و فرهنگی بوده و نقش تربیت و جامعهپذیری در محیط و جامعه در آن محوری و پررنگ است. بر اساس این استراتژی این دو مقوله نهتنها با یکدیگر متفاوت انگاشته میشوند، بلکه اساسا نسبتی نیز میان این دو ساحت وجودی انسان وجود ندارد و شاهد مثال این گزاره علمی نیز وجود زنان قویهیکلی است که قادرند با یک مشت، مردی را از پا درآورند! واقعیت این است که جنبش
سیاسی- اجتماعی فمینیسم برای مشروعیتبخشی به ایدههای خود ناگزیر از طرح مباحث علمی و فلسفی بوده تا عنوان «مکتب فکری» را برای خود دست و پا کند. هر چند نمیتوان در مواردی منکر دقت نظر این جریان در علوم مسلط و «مردانه» بود اما بسیاری از تلاشهای نظری این جریان کاملا ایدئولوژیک و غیرعلمی است. مثلا تاریخسازیهای ایدئولوژیک این جنبش مبنی بر وجود دورهای از تاریخ با محوریت مادرسالاری (رجوع شود به آثار تاریخی بنفشه حجازی)، اساسا بنیان تئوریک و علمی ندارد.
کلیشه جنس (Sex) و جنسیت (Gender) به مثابه مهمترین مصداق تلاش تئوریک این جریان نهتنها مستندات علمی متقن نداشته و صرفا ادعایی هنجاری در ساحت جامعهشناسی محسوب میشود، بلکه حتی انبوهی از تحقیقات مختلف پزشکی، روانشناسی و رفتارشناسی و... بر بنیان سست این کلیشه مهر تایید زدهاند.(1) امروز تحقیقات جدید مرزهای رفتار جنسیتی را تا دوران جنینی به عقب میبرد! جایی که نه رسانه و آموزشی هست و نه سلطه مردسالاری! در این شرایط حتی نحلههای متأخر جنبش فمینیسم هم با احتیاط بیشتری این کلیشه را در تحلیلهای خود بهکار میبرند! اما متاسفانه در ایران هنوز عدهای پای کار قرص و محکم این فرضیه اثبات نشده هستند و در برابر هر پرسش یا مسالهای ناشیانه این ایده را مطرح میکنند! اما ایده جدانگاری ساحت فیزیولوژی از ساحت شخصیت و رفتار اجتماعی امروز با تحقیقات موسوم به «ژنوم فرهنگی» دیگر به کلی منهدم شده است! اکنون سخن بر سر مدیریت رفتارهای فرهنگی، خلق و خوها، هنجارها و اعتقادات یک جامعه از طریق ایجاد تغییرات ژنتیک و بهاصطلاح «ژندرمانی» است! در حال حاضر از جمله نگرانیهای امنیتی مدیران کشور این است که بتدریج و به مرور زمان با جهشهای ژنتیکی و ژنهای وارداتی از کشورهای بیگانه، ژنوم فرهنگی کشور در حال استحاله و تغییر است. در چنین شرایطی و پس از چند نسل انقطاع فرهنگی حاصل از تغییر ژنتیکی، تاریخ و تمدن این کشور نیز به دست فراموشی سپرده میشود و ادامه حیات آن غیرممکن است. بخشی از این تغییر ژنتیکی از طریق صنعت تراریخته رخ میدهد که حاصل آن محصولاتی است که تغییرات ژنتیکی بر آنها اعمال شده است. تاثیر ژن بر مفاهیمی چون غیرت، شجاعت و... افراد اگرچه از یافتههای جدید علوم مدرن است اما ریشههای تاریخی فراوان دارد. درخواست امیرالمومنین(ع) از عقیل مبنی بر یافتن همسری از قبیله شجاعان برای به دنیا آوردن فرزندی شجاع برای ایشان، از جمله ریشههای تاریخی این واقعیت مهم است.
***
پینوشت
1- کتاب «فیزیولوژی پزشکی» گایتون آرتور، کتاب «زمینه زیستشناختی روانشناسی» محمدحسن تیموری، کتاب «تفاوتهای فردی» سکلتون و همکاران، کتاب «مسائل جنسی و اختلالات روانتنی» سادوک کاپلان، کتاب «روانشناسی رشد» حسین لطفآبادی
و...