printlogo


کد خبر: 199919تاریخ: 1397/7/18 00:00
گفت‌وگوی «وطن امروز» با رضا میرابیان، سفیر سابق ایران در کویت درباره افتضاح قتل روزنامه‌نگار منتقد در کنسولگری سعودی در استانبول
بن‌سلمان از چاله به چاه

بهزاد اخلاقی: با گذشت یک هفته از ناپدید شدن روزنامه‌نگار منتقد سعودی «جمال خاشقجی» در کنسولگری عربستان در استانبول، همچنان وضعیت وی در هاله‌ای از ابهام است. دسته‌ای از مرگ او خبر می‌دهند و دسته‌ای دیگر نیز خبر ربایش وی و انتقال این روزنامه‌نگار به عربستان را منتشر می‌کنند اما موضوع مورد توافق رسانه‌ها و محافل سیاسی جهان این است که تیم حذف وابسته به ولیعهد عربستان «محمد بن‌سلمان» در پشت این سیاست جدید قرار دارد و این کشور در قالب برنامه‌ای تازه نه‌تنها حذف شاهزادگان منتقد این کشور، بلکه مخالفان و دگراندیشان را وارد فاز عملیاتی و اجرایی جدیدی کرده است. آیا سرنوشت خاشقجی در انتظار سایر نیروهای منتقد سعودی قرار دارد؟ آیا این مساله باعث خیزش یا اعتراض بیشتر مردم و شاهزادگان سعودی خواهد شد؟ ترکیه چگونه به این قضیه نگاه می‌کند؟ آیا مناسبات اقتصادی با عربستان باعث سرپوش گذاشتن بر واقعیت‌های این مساله می‌شود؟ آینده عربستان، نیروها و شاهزادگان منتقد این کشور در پرتو این راهبرد جدید به کجا خواهد رسید؟ برای پاسخ دادن به این سوالات و چندین موضوع دیگر روزنامه «وطن امروز» با دیپلمات سابق و کارشناس مسائل خاورمیانه «رضا میرابیان» گفت‌وگو کرده است.
***
 ناپدید شدن یا مرگ جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار منتقد سعودی به یک بحران بزرگ و حتی یک رسوایی همه‌جانبه برای ریاض و ولیعهد این کشور تبدیل شده است؛ آیا حذف این روزنامه‌نگار یک موضوع موردی و خاص بوده یا بخشی از یک پروژه و راهبرد جدید دولت عربستان برای برخورد با مخالفان است؟
به باور من حذف خاشقجی یک موضوع خاص و یک مساله موردی نیست، بلکه باید این مساله را در پرتو یک سیاست کلان و همه‌جانبه تحلیل کرد. پس از انتخاب محمد بن‌سلمان به عنوان ولیعهد عربستان از ژوئن 2017 شاهد تحولی استراتژیک در این کشور هستیم. انتخاب فرزند «ملک سلمان» به عنوان ولیعهد جدید موجی از مخالفت‌ها را در خاندان سلطنتی و جامعه روشنفکری و حتی مذهبی عربستان ایجاد کرد. این مساله باعث شد روند گذار و انتقال قدرت از پدر به پسر با اختلالاتی مواجه شود، بنابراین تیم جدید وابسته به ولیعهد برای مقابله با صداهای مخالف و نیروهای منتقد ماشین سرکوب خود را بیش از پیش روشن کرده‌اند. از یک سال پیش شاهد سرکوب نویسندگان، روشنفکران، روزنامه‌نگاران، حقوقدانان، اساتید دانشگاه و حتی مبلغان دینی در عربستان هستیم، به شکلی که اکنون حتی بسیاری از شخصیت‌ها و مبلغان دینی عربستان در زندان هستند و برای برخی از آنها دادستانی این کشور درخواست حکم اعدام کرده است. بنابراین دستگیری یا احتمالا کشته شدن خاشقجی در همین چارچوب قرار دارد. ما نمی‌توانیم پرونده خاشقجی را خارج از این جریان و به صورت موردی بررسی کنیم. جمال خاشقجی با قبضه قدرت توسط محمد به سلمان، به صفوف منتقدان وضع موجود در عربستان پیوست و با انتقادات ملایم  و متعدل خود مخاطرات وضعیت جدید عربستان را گوشزد می‌کرد. همین مساله باعث افزایش فشارها بر او در داخل عربستان شد. او از یک سال پیش در چارچوب یک تبعید خودخواسته راهی آمریکا و اروپا شد اما بارها این انتقاد  را مطرح کرد که دولت عربستان محدودیت‌هایی را علیه فرزندانش در داخل این کشور ایجاد کرده است و فرزندانش را ممنوع‌الخروج کرده بودند. به طور کلی ماشین سرکوب دولت سعودی از یک سال پیش به طور جدی فعالیت‌های خود را شروع کرده و از 3 ماه پیش نیز به صورت عملیاتی و ویژه حذف مخالفان را در دستور کار قرار داده است. در این میان نکته جالب توجه این است که دولت عربستان به طور کامل ملاحظات حقوق بشری و  رسانه‌ای را کنار گذاشته و هیچ اهمیتی برای این مسائل قائل نیست.
 اما محمد بن‌سلمان از زمان انتخاب به عنوان ولیعهد یک برنامه گشایش اجتماعی و فضای باز سیاسی را شروع کرده است؛ آیا در اینجا یک نوع تناقص و پاردوکس را شاهد نیستیم؟ از یک طرف از افزایش آزادی‌های اجتماعی سخن گفته می‌شود اما از طرف دیگر صداهای آزاد در این کشور سرکوب می‌شود.
محمد بن‌سلمان بر این باور است اگر قرار باشد در عربستان آزادی اجتماعی و فضای باز سیاسی استقرار یابد، این مهم تنها از مسیر او انجام خواهد گرفت و راهکارهای روشنفکران، روزنامه‌نگاران و اساتید دانشگاه و... نه‌تنها عربستان را به مسیر درست و دقیقی رهنمون نخواهد کرد، بلکه این کشور را به بیراهه نیز خواهد برد. همچنین این استبداد فکری و رفتاری مانع از آن می‌شود که ولیعهد عربستان بتواند مخالفان خود را و برنامه‌های آنان را تحمل کند و در مقابل آنان بر اساس منطق خویشتنداری عمل کند. محمد بن‌سلمان در جدیدترین مصاحبه خود با «بلومبرگ» اعلام کرده است عربستان 1500 زندانی سیاسی دارد و زمانی که وی از این رقم حرف می‌زند، احتمال چند برابر بودن این ارقام نیز وجود دارد. بن‌سلمان در حال تبدیل کردن عربستان به یک زندان بزرگ برای نیروهای ترقی‌خواه و دگراندیش است و برنامه‌های گشایش اجتماعی و سیاسی او نیز نمی‌تواند این سیاستش را پوشش دهد. به نظر می‌رسد این سیاست گشایش اجتماعی به پوششی برای سرکوب مخالفان تبدیل شده است.
 شخصی شدن قدرت در عربستان و قبضه آن توسط یک شخص، ناخشنودی‌های زیادی را در خاندان سلطنتی ایجاد کرده است؛ آیا احتمال دارد سیاست‌های قهرآمیز ولیعهد باعث ایجاد ائتلافی میان نخبگان خارج از خاندان آل‌سعود با شاهزداگان مخالف این کشور برای متوقف کردن سیاست‌های بن‌سلمان شود؟
سیاست‌های محمد بن‌سلمان حتی در خاندان آل‌سعود نیز تحمل نمی‌شود. «احمد بن عبدالعزیز» عموی محمد بن‌سلمان و بردار ملک سلمان مدتی پیش به خاطر یک اظهار نظر کوچک درباره جنگ یمن مورد غضب ولیعهد قرار گرفت. احمد بن عبدالعزیز اعلام کرده بود: «جنگ یمن هیچ ارتباطی با خاندان آل‌سعود ندارد و این جنگ، جنگ ملک سلمان و فرزندش با ملت یمن است». بلافاصله پس از این پیام، وی از بازگشت به عربستان منصرف شد، زیرا بیم این وجود داشت در صورتی که به عربستان بازگردد مورد خشم و خشونت دولت قرار خواهد گرفت. به‌رغم بازگشتن او به عربستان، اکنون و بنا بر برخی گزارش‌ها 4 پسر احمد بن عبدالعزیز توسط سرویس‌های امنیتی بازداشت شده و در حبس خانگی به سر می‌برند. ادامه این فشارها می‌تواند باعث ایجاد اتحادهایی میان خاندان آل‌سعود و نیروهای  سیاسی و اجتماعی برای متوقف کردن بن‌سلمان شود اما ماهیت دیکتاتوری دولت عربستان مانع از این می‌شود این اتحاد و نزدیک‌سازی براحتی شکل گیرد. اگرچه هنوز هم ما به طور قطعی نمی‌توانیم در این باره اظهار نظر کنیم.  
 ترکیه در این باره چه سیاستی در پیش خواهد گرفت؟ آیا مناسبات اقتصادی گسترده با عربستان نظر و رویکرد دولتمردان ترکیه را در قبال این پرونده مهم تغییر نخواهد داد؟ آیا عربستان با استفاده از کارت اقتصادی می‌تواند پرونده خاشقجی را مختومه اعلام ‌کند؟
ترکیه از روز چهارشنبه تاکنون چندین بار در این باره اظهار نظر کرده است و حتی رئیس‌جمهور این کشور «رجب طیب اردوغان» از کنسولگری عربستان درخواست کرده بود شواهد خروج خاشقجی از ساختمان کنسولگری را به دولت ترکیه تحویل دهد. همچنین از روز شنبه تاکنون 2 بار کنسول ترکیه در استانبول به وزارت خارجه ترکیه احضار شده است و این مساله اهمیت موضوع را برای دولت ترکیه نشان می‌دهد اما به طور کلی دولت ترکیه سعی کرده در این پرونده بسیار محتاط و دست به عصا عمل کند. آنچه باعث شده ترکیه در این باره به صورت محافظه‌کارانه عمل کند به روابط اقتصادی گسترده 2 کشور بازمی‌گردد. عربستان طی سال‌های گذشته سرمایه‌گذاری‌های کلانی بویژه در بخش مسکن ترکیه انجام داده‌ و آنکارا تمایل ندارد با فشار بیشتر بر ریاض، این سرمایه‌ها از این کشور خارج شود. اگرچه در این میان باید عنصر تضاد ایدئولوژیک 2 کشور را نیز مهم قلمداد کرد. طی سال‌های گذشته خوانش اخوانی و وهابی مجزای 2 کشور باعث تنش میان آنها شده است اما باز هم تاکید می‌کنم این مساله موجب نمی‌شود ترکیه مناسبات خود را قربانی مسائل ایدئولوژیک کند. شاید تنش‌هایی در روابط 2 کشور ایجاد شود اما این تنش‌های به بحران منجر نمی‌شود.
 به‌رغم برخی گزارش‌ها مبنی بر کشته شدن خاشقجی، اطلاع دقیقی از سرنوشت او وجود ندارد؛ آیا خاشقجی کشته شده است؟ در صورت صحت این خبر آیا قتل مخالفان در آینده نیز ادامه خواهد یافت؟
احتمال زنده بودن خاشقجی بسیار کم است و شواهد موجود نیز این مساله را تایید می‌کند اما زمان اعلام رسمی این خبر همچنان نامشخص است. ماشین سرکوب سعودی‌ها از یک سال پیش روشن شده است و شواهدی مبنی بر پایان کار آن وجود ندارد و اگر حلقه و تکه‌های این پازل را کنار هم قرار دهیم می‌توان به این نتیجه رسید که قتل و حذف خاشقجی آغاز پروژه بزرگ محمد بن‌سلمان برای حذف تمام صداهای مخالف در این کشور و یکدست‌سازی سیاست و قدرت در عربستان است. ما از این به بعد شاهد یک عربستان دیگر در داخل این کشور خواهیم بود.


Page Generated in 0/0055 sec