گروه بینالملل: بمباران هیروشیما و ناکازاکی و پس از آن تسلیم ژاپن به جنگ دوم جهانی پایان داد، آمریکاییها در شهرهای ژاپن مستقر شدند و طرح مارشال به اقتصاد کشورهای جنگزده کمک شایانی کرد. این همکاریهای اقتصادی تا جای پیش رفت که امروز تعرفهای برای واردات خودروهای ژاپنی به خاک آمریکا وجود ندارد، تویوتا و لکسوس در کنار هندا و نیسان تنها بخشی از تولیدات ژاپنی است که توسط کارگران آمریکایی در بخشهای مختلفی از ایالات متحده سرهمبندی میشوند اما این تمام رویکرد جهانی ژاپن نیست. آنها اقتصاد قدرتمندی دارند اما در سقف این توانایی قرار گرفتهاند، ژاپنیها قادر نیستند بیش از این چرخهای رشد اقتصادی خود را بچرخانند و این تمام قصه ناامیدکنندهای است که باید درباره توکیو و سرزمین خورشید گفت. چه چیزی میتواند آنها را از این بحران خارج کند؟ حضور نظامی و بعضا فروش تسلیحات به ژاپنیها این توانایی را میدهد تا کمی از پوسته خود خارج شوند. پوستهای که در عین حال آنها را محدود کرده است و جامعه ژاپنی نیز خواهان تغییرات جدی است. این تغییرات را اگر ژاپنیها به استقبالش نروند دیر یا زود در دوران ترامپ به سرشان خواهد آمد و مانند بلایی که سر اقتصاد چین آمده است، ممکن است ژاپنیها هم با مشکلاتی روبهرو شوند.
مساله تعرفهها ماجراجویی ترامپ است که عملا رشد اقتصاد چین را کندتر از گذشته کرده است. رئیسجمهوری آمریکا میگوید قصدی برای کند شدن رشد اقتصادی چین ندارد و از سوی دیگر گفته است حتی نمیخواهد جهان را بیش از این آلوده کند اما در عمل شاهد آن هستیم که وی به هیچ کدام از عرفهای بینالمللی که تا پیش از این سلفهایش به آنها پایند بودهاند پایبند نیست. اما چرا دولت شینزو آبه خطرناک است؟ این سوالی است که باید درباره آن کمی تامل کرد. آبه یکی از معدود نخستوزیرانی در ژاپن است که در طول بیش از 3 دهه گذشته با اکثریت غیرقابل انکاری توانسته است به این پست تکیه بزند، این مهم همانطور که اشاره شد به او قدرتی میدهد که پیشینیانش چندان آن را در اختیار نداشتهاند. نخستوزیر قدرتمند به چه ابزارهای نیاز دارد؟ این سوال 2 جواب بسیار ساده دارد، نیروی نظامی قدرتمند و اقتصادی که باید به آن تکیه کند. در مساله اقتصادی حساب کاربری ژاپنیها کاملا مشخص است، آمارهای منتشر شده از سوی بانک جهانی میگوید توکیو رشد تولید ناخالص ملیاش آن را بعد از آمریکا و چین در رتبه سوم جهانی قرار داده است به همین جهت این اقتصاد قدرتمند قطعا ارتشی قوی را میطلبد. کمی واقعبینانه به تحرکات نظامی ژاپنیها نگاه کنیم، آنها تانکها، ماشینهای نظامی و ابزارهای فوقپیشرفتهای در اختیار دارند و حرکت آرامشان طی 5 ساله گذشته نشان از یک خیزش بزرگ دارد.
شمالغرب توکیو محلی است که شینزو آبه نظامیان ژاپنی را ملاقات کرد. وی طی این دیدار به آنها تاکید کرد ژاپن همراه با همپیمانانش در جهان همگام خواهد بود و اشارهای هم به دفاع خودمحور ژاپن داشت. 4 هزار نیروی نظامی ژاپن به همراه جنگندههای F35 شاید تهدیدی علیه چین باشند. این مهم در حالی است که آمریکاییها نخستین تهدید خارجی خود را چین معرفی کردهاند و مناسبات میان پکن و واشنگتن در شرایط خوبی قرار ندارد. آمریکاییها حتی گفتهاند چینیها قصد دارند در انتخابات میاندورهای که در ماه نوامبر آینده برگزار میشود دخالت کنند. این خبر بارها از سوی پکن تکذیب شده است اما ترامپ با جدیت به دنبال محکوم کردن کسی در بیرون آمریکاست. آمریکاییها به ژاپن و دیگر نیروهای همپیمان برای مهار چین در شرق آسیا نیازمند هستند اما ژاپن و توان اقتصادی و نظامیاش میتواند در قطببندیهای شرق آسیا تغییراتی ایجاد کند. شرق آسیا در تقابل 2 هژمونی نظامی قرار دارد؛ آمریکا و چین اما کسی از ژاپن صحبتی به میان نمیآورد. همانطور که اشاره شد ژاپنیها برای تغییرات و افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی نیازمند توجه به بیرون مرزهایشان هستند.