میکائیل دیانی: داستان این روزهای «عادل فردوسیپور» بیش از آنکه معطوف به او باشد، تراژدیای است برای رسانههایی که مدعی حرفهایگری در حوزه رسانه هستند؛ رسانههایی که در یک مارپیچ بزرگ دروغ در دروغ کار خودشان را پیش میبرند. ابتدا به دروغ گفتند مدیریت شبکه 3 جلوی پخش این هفته نود را گرفته، بعد گفتند مدیریت میخواهد نود را به طور کامل از کنداکتور حذف کند، بعد هم تیتر زدند صداوسیما میخواهد فردوسیپور را حذف کند! حتی این مارپیچ دروغ را به مسابقات جام رسانهها رساندند و به دروغ اعلام کردند مدیر شبکه 3 جلوی شرکت تیم نود در مسابقات را هم گرفته است! این در حالی است که همه این خط خبری هماهنگ که این رسانهها برای عادل فردوسیپور رفته بودند و اتفاقا با استارت شخص فردوسیپور شروع شد، دروغ بود.
اصل ماجرا چه بود؟
پنجشنبه 2 هفته قبل روابط عمومی شبکه 3 اعلام کرد: «با آغاز بازیهای مقدماتی لیگ ملتهای اروپا، علاقهمندان به فوتبال میتوانند مهمترین بازیهای این مسابقات را از شبکه 3 سیما دنبال کنند و با توجه به تداخل برخی برنامههای شبکه با مسابقات فوتبال که بعد از ساعت 10:30 شب شروع میشوند، در هفته پیش رو برنامههای «کیوسک»، «شوک»، «نود»، «متن حاشیه» و «مسابقه هفت» در شبکه 3 پخش نخواهد شد». یک برنامهریزی سازمانی برای کل هفته صورت گرفته است که کنداکتور ساعت ۱۰:۳۰ به بعد برای مسابقات لیگ اروپا خالی شود؛ همه برنامههای آن ساعت شبکه 3 و «نه فقط نود!» در آن هفته تعطیل شده است! همه تهیهکنندگان شبکه از این موضوع مطلع و تابع نظر مدیریت بودند، البته غیر از عادل!
کار غیرحرفهای عادل و مارپیچ دروغ طرفدارانش
اما عادل فردوسیپور هفته گذشته با وجود اطلاع از کنداکتور شبکه، روی آنتن زنده اعلام میکند: «ما تلاش میکنیم هفته بعد هم روی آنتن باشیم». فردایش رسانههای خبری همسو با عادل فردوسیپور خبر زدند که «میخواهند هفته بعد جلوی پخش نود را بگیرند!» و دوباره یک روز بعد خود فردوسیپور با یک خبرگزاری گفتوگو کرد که «ما در حال انجام کارهای برنامه برای هفته آینده هستیم و امیدواریم نود پخش شود». طبیعتا در همه این لحظهها هم عادل میدانست که رفتاری غلط و دور از اخلاق حرفهای را انجام میدهد و هم همه رسانههای طرفدار عادل میدانستند که این برنامه از پیش تعیین شده شبکه سوم سیما برای همه کنداکتور 22:30 به بعد در طول هفته و برای همه برنامهها و تهیهکنندگانش است اما وقتی در مارپیچ دروغ افتادی نمیتوانی از آن خارج شوی و صرفا باید دروغها را بزرگ و بزرگتر کنی! دروغها بزرگتر شد و به حذف کل نود از کنداکتور شبکه 3 رسید و بعد هم حذف فردوسیپور از تلویزیون! فقط کافی است به تیترهای این رسانهها دقت کنید: «حلقه محاصره فردوسیپور را تنگتر کردند»، «فردوسیپور را از کنداکتور پخش بیرون گذاشتند!»، «سوت و کورترین دوشنبه استودیوی 90»، «فردوسیپور جای استودیوی نود کجا رفت؟»، «حمله به پیج مدیر شبکه ۳ به خاطر عادل!»، «واکنش داریوش ارجمند به شایعه حذف عادل فردوسیپور از تلویزیون»، «حمایت قاطع دبیر جشنواره فجر از عادل فردوسیپور» و... موج رسانهای خبرگزاریهای سیاسی بود که به مواجهه با صداوسیما آمده بودند و حتی در یک خبر دروغ خندهدار تیتر زدند: «شبکه ۳ گفت که عادل تیم مستقل ندهد!» این حجم از دروغ فارغ از بیاخلاقی، بشدت بچگانه است؛ چنانکه انگلیسیها هم میگویند «دروغ را آنقدر قشنگ بگو که باورپذیر شود»، نه آنقدر تابلو که کمتر از 24 ساعت اعتبار و دوام نداشته باشد! همه این دروغها در حالی است که هیچ خبری از سوی سازمان درباره محدودیت برای پخش «نود» یا «فردوسیپور» اساسا منتشر نشده است!
بیایید به دنیای حرفهای برگردیم!
در دنیای حرفهای با رفتاری که عادل در یک هفته گذشته کرد چه برخوردی صورت میگیرد؟! نسخه علمی «مدیریت رسانه» برای آن چیست؟! اینها سوالاتی است که میتوان در برابر رسانههایی که مدعی حرفهایگری هستند و حالا از رفتار غیرحرفهای عادل با یک پروپاگاندای دروغ حمایت میکنند، پرسید. در دنیای حرفهای رسانه، با چند شخصیت مواجهیم، «شخصیت سازمان رسانهای»، «شخصیت برندها» و «شخصیت سلبریتیها» و این بدیهی است که برای هر سازمان رسانهای «شخصیت خود سازمان» و حفظ انضباط سازمانی بر دیگر شخصیتها غالب است! بگذارید یک مثال قریب به ذهن بزنیم تا بحث منقح شود. «جرمی کلارکسون» مجری مشهور برنامه «تختگاز» بود، این برنامه پربینندهترین برنامه جهان بود که از بیبیسی جهانی پخش میشد. کلارکسون در پشت صحنه یکی از قسمتها با تهیهکننده دعوایش شد و بیبیسی براحتی او را کنار گذاشت تا شخصیت سازمان رسانهایاش را حفظ کند و به نیروهای دیگرش هم بفهماند یک سازمان رسانهای برای آنکه بخواهد و بتواند به اقناع افکار عمومی بپردازد، ابتدا باید بتواند نیروهای خودش را در اختیار و قدرت خود داشته باشد و آنها را مدیریت کند! حالا اینجا در سازمان رسانهای صداوسیما مدیریت شبکه 3 درباره یک موضوع به یک جمعبندی رسیده است، این جمعبندی را هم به همه نیروهای خود ابلاغ کرده است، یکی از نیروها سرپیچی کرده است؛ تکلیف سازمان چیست؟! طبیعی است که با آن نیرو برخورد حرفهای سازمانی صورت بگیرد! اگرچه مدیریت شبکه 3 هیچ برخوردی را تاکنون صورت نداده است! حالا تصور کنید آن عنصر سازمانی علاوه بر سرپیچی، رسانههای دیگر را هم به خط کرده است که علیه سازمانی که بدان متعهد است عمل کنند! حقیقتا این از سعه صدر مدیریت آن سازمان است اگر همچنان برخورد شدیدی با این نیرو انجام نمیدهد! همین سوال را میتوان از مدیران محترم رسانههایی که به شکل سیستماتیک در دفاعی نامعقول، غیرحرفهای و غیراخلاقی پشت عادل فردوسیپور قرار گرفتهاند پرسید که اگر خبرنگار، دبیر یا هر عضو رسانه شما خلاف سازمان رسانهای شما عمل میکرد و بهرغم میل شما رسانههای دیگر علیه سازمان رسانهای شما موج خبری میساختند چه میکردید؟! اینگونه شاید به عمق بیاخلاقی و غیرحرفهای عمل کردن خود بیشتر متوجه شوند!