کد خبر: 20098تاریخ: 1388/5/20 00:00
نامه حمایتی38 رئیس فدراسیون ورزشی به رئیسجمهور
علیآبادی را حفظ کنید
حوزه ورزش تفاوت اساسی با دیگر حوزهها دارد. شاید ناکامی در المپیک دلیل خوبی برای انتقاد از سازمان ورزش باشد اما به طور قطع عملکرد یک مدیر با یک المپیک متر نمیشود و باید بعد از رد کردن یک بازه زمانی طولانی درباره آن قضاوت کرد. محمد علیآبادی بنا به تخصص اکتسابیاش (عمران) اولویتهای خود را در امر ورزش به «ساخت و ساز» اختصاص داد. او بیشتر از آنکه به فکر موفقیتهای کوتاهمدت و درو کردن مدالهای پیش رو باشد به پر کردن همان چالهای اهتمام ورزید که طول عمری بس طولانی دارد. واقعیت این است که بنا به ضعف کشتیگیران ایران در المپیک چین و خداحافظی حسین رضازاده از دنیای فولاد سخت،کاروان ایران چهره قابل قبولی در آخرین المپیک از خود بر جای نگذاشت و متعاقبا نوک پیکان اتهام متوجه رئیس سازمان تربیتبدنی شد، نه کمیته ملی المپیک. تاریخ درباره عملکرد علیآبادی قضاوت خواهد کرد اما قطعا صفحه قضاوت درباره او، المپیک چین نخواهد بود چرا که وقتی شما در مدیریتتان به ساختن بها میدهید یعنی کودک 6 سالهای را میخواهید برای المپیک آماده کنید که قطعا زمان مدالآوری او نامی از شما نیست.در چنین وضعیتی روز گذشته رؤسای 38 فدراسیون ورزشی با امضای نامهای به رئیسجمهور، خواستار حفظ مهندس علیآبادی برای 4 سال دیگر شدند چرا که آنها متفقالقول عقیده داشتند، هیچ گزینهای در شرایط فعلی بهتر از او وجود ندارد. به اعتقاد این 38 رئیس و عده بسیار دیگری از کارشناسان، علیآبادی زمانی وارد حوزه ورزش شد که این حوزه بیش از پیش محتاج کارهای زیربنایی بود و حالا 4 سال تجربه ورزشی بر تجارب این مدیر عمرانی افزوده شده و بهتر آن است که در دوره پیش رو بیشترین بهره از این تجربه برده شود. البته بعد از انتشار این نامه نخستین شائبهای که ایجاد شد به جبر پنهان آن اشاره میکرد، یعنی عدهای تصور میکردند رئیس سازمان ورزش، رؤسای فدراسیونها را تحت فشار قرارداده تا این نامه را امضا کنند؛ فرضیهای که به هیچوجه نمیتواند به رغم نمای فریبندهاش واقعیت داشته باشد چرا که کدام عامل قادر است رئیسی را مجبور به امضای نامه حفظ مدیری کند که بودن یا نبودنش مشخص نیست؟ اگر این اجبار وجود داشت چرا 10 رئیس دیگر از آن تبعیت نکردند؟ در میان افرادی که حاضر به امضای این نامه نشدند رئیس فدراسیون کشتی هم قرار داشت؛ همان رشتهای که شکستش در المپیک بیشترین فشار را به علیآبادی وارد کرد. یزدانیخرم درباره دلایل امضا نکردن این نامه میگوید:«اول اینکه این نامه را برای من نیاوردند، ضمن اینکه ما مخالف ماندن ایشان هستیم. ما اعتقاد و نظراتی داریم و رئیسجمهور هم که تصمیماتش براساس نظر مردم است، حتما نظر ما به عنوان بخشی از مردم را در تصمیماتش وارد میکند. نظر ما این است که مدیر آینده سازمان تربیتبدنی باید مدیری ورزشی باشد». یزدانی خرم که مشخص بود خودش را در جرگه مدیران ورزشی (آن هم بدون آنکه ورزشکار باشد) میداند درباره عملکرد
4 ساله علیآبادی حاضر به اظهار نظر نشد: «چون من خودم جزو کاندیداهای ریاست سازمان تربیتبدنی هستم، نمیتوانم چیزی بگویم و انشاءالله پس از مشخص شدن رئیس سازمان درباره عملکرد سازمان تربیتبدنی اظهارنظر خواهم کرد». نفر بعد رئیس فدراسیون بوکس بود. احمد ناطق نوری نامه را امضا نکرده اما یکی از مدیرانی به شمار میرود که خواهان حفظ علیآبادی است:«اصلا چنین نامهای را ندیدم. ضمن اینکه ذاتا اعتقادی به نوشتن چنین نامههایی ندارم چرا که رئیسجمهور این حق را دارد که
هرکسی را که میخواهد انتخاب کند اما من به عنوان شخصی که سالها در ورزش حضور داشتهام، فکر میکنم حضور علیآبادی در ورزش نه تنها ضرری ندارد بلکه سودمند هم خواهد بود». ناطق نوری سپس از ضرورت حفظ علیآبادی گفت: «من تنها به عنوان کسی که سالها در ورزش بودهام، معتقدم که علیآبادی بهترین گزینه برای سازمان تربیتبدنی است. نباید افراد را وقتی کارشناس میشوند از دور خارج کرد. زمانی که هاشمیطبا به ورزش آمد شناخت چندانی از این حوزه نداشت اما زمانی که داشت میرفت، درباره ورزش کتاب مینوشت. دولت اصلاحات که آمد، هاشمیطبا را کنار گذاشت که ما هم کرسی بینالمللیمان در IOC را از دست دادیم و هم کارشناس ورزش را از دور خارج کردیم. امیدوارم که این بار چنین اتفاقی نیفتد». البته یکی دیگر از رؤسایی که از امضای نامه خودداری کرد، فاطمه هاشمیرفسنجانی، رئیس فدراسیون ورزش بیماریهای خاص بود که حتی اگر کاروان کشورمان هم به مقام نخست المپیک میرسید باز هم دلایلی برای خودش داشت که نامه را امضا نکند! سوای این 3 نفر، رؤسای فدراسیون کوهنوردی، اسکواش، هندبال، شنا و شیرجه، قایقرانی، تیراندازی و دوچرخهسواری این نامه حمایتی را امضا نکردند.