گروه بینالملل: دهه 1980 میلادی آمریکا از دیکتاتور عراق صدام حمایت میکرد، تنها دلیل این حمایت مخالفت او با دولت ایران بود. آیا آمریکاییها در حال تکرار همان اشتباهی هستند که در دهه 1980 رخ داد؟ ایران و عراق تا سال 1988 با یکدیگر جنگیدند و آمریکاییها از صدام حمایت بیچون و چرایی کردند. تجهیز صدام منجر به حمله او به کویت شد و در دهه 1990 آمریکاییها با عملیات «روباه صحرا» صدام را که خود تسلیح کرده بودند به عقب راندند و پس از تحریمهای طولانیمدت و برنامههای متعددی چون نفت در برابر غذا بالاخره با یورش و اشغال عراق او را از مسند قدرت به زیر کشیدند.
آیا این سناریو درباره بنسلمان نیز قابل تکرار خواهد بود؟ درباره این مهم باید به گفتوگوی ترامپ با نشریه «وال استریت ژورنال» اشاره کرد. در این گفتوگو رئیسجمهوری آمریکا ضمن تایید گفتوگوی تلفنی میان «جرد کوشنر» داماد و مشاورش با ولیعهد سعودی میگوید: او (بنسلمان) تصور میکند خیانتی توسط غرب رخ داده است و به دنبال شرکا و دوستان جدیدی در جهان میگردد.
قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد سعودی که برای روزنامه واشنگتنپست ستون مینوشت عامل اصلی این بیاعتمادی میان غرب و بنسلمان شده است. بنسلمان که به گفته بسیاری از کارشناسان در پشت پرده این قتل در «اکتبر شوم» بوده است در حال حاضر تلاش میکند از فشار جهانی که به وی وارد شده است فاصله بگیرد. بنسلمان با اعزام دادستان سعودی به استانبول تلاش کرده است بخشی از فشارهای جهانی را خنثی کند اما رسانهها عملا تا حصول نتیجهای واقعبینانه حاضر نیستند نسبت به این قتل بیتفاوت باشند. سعودی تا به حال چندین بار سناریوی خود را درباره قتل خاشقجی تغییر داده است و بر هیچ کس هم پوشیده نیست بنسلمان به طور مشخص و مستقیم در دستور این جنایت ایفای نقش کرده است.
این برنامهریزی برای قتل اما میتواند نشانههایی از مبدل شدن بنسلمان به صدام جدید خاورمیانه باشد. پیش از آنکه صدام تبدیل به عامل ترسی در غرب باشد، همگان او را یک دوست در واشنگتن و دیگر پایتختهای غربی مینامیدند به طوری که فرانسویهای جتهای میراژ و آلمانیهای زرادخانههای سلاحهای شیمیایی در اختیار او قرار داده بودند. حالا و با گذشت 15 سال از سقوط صدام بار دیگر همان سناریو در خاورمیانه عربی در حال تکرار است که آمریکاییها باید از آن درس بگیرند.