گروه فرهنگ و هنر: شب تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، بهانهای شد تا جمعی از شاعران مطرح کشورمان دور هم جمع شوند تا «هر چه فریاد» داشتند را بر سر آمریکا بکشند! این برنامه که نخستینبار دوازدهم آبانماه سال 1395 در موسسه شهرستان ادب برگزار شده بود، امسال نیز همچون سالهای گذشته با هدف پاسداشت شهیدان مبارزه با استکبار و آمریکا برگزار شد. شبی که شاعران سرشناس کشورمان درباره آغاز دوران افول این امپراتوری شعر خواندند و از ظلم این کشور به جهانیان انتقاد کردند. به گزارش «وطن امروز»، قاسم صرافان نخستین شاعری بود که ترانهای درباره دورویی سیاستمداران آمریکایی خواند، ترانهای که پیش از این در قالب نماهنگ «آزادی» با صدای حامد زمانی منتشر شده بود: «پاک میکنن اشکاتو تا باور کنی شادی/ گاهی اسیرت میکنن با اسم آزادی/ تو روز روشن با سیاها عکس میگیرن/ شبها که مستن، آدمایی گشنه میمیرن...».
جهانها را شهیدان پاسبانند
پونه نکویی، سراینده مجموعه شعر «6410 روز تنهایی»، ترانهای خواند که به موضوع شلیک ناو آمریکایی به مسافران بیگناه هواپیمای ایرباس ایرانی میپرداخت و خطابی بود به وجدان خواب نظامیان آمریکایی: «بیدار شو، وجدان خوابآلود، خاموش کن موج نظامی رو/ قلب هواپیما پر از بچهاس، اجرا نکن این تلخکامی رو...». یوسفعلی میرشکاک، شاعر پیشکسوت و منتقد ادبی نیز از دیگر شعرای حاضر در این محفل بود که 2 شعر سیاسی- اجتماعی خواند. در بخشهایی از یکی از این اشعار آمده است: «اگر مردی وطن را تن مینگار/ وطن مرگ است، مرگت را نگهدار/ مگو مصر و عراق و شام گفته است/ گو وابینی به مردی، خام گفته است/ وطن مرگ است و مرد از مرگ زاده است/ کسی کو زنده میماند پیاده است/ در این راهی که خیل رفتگانند/ جهانها را شهیدان پاسبانند...».
کاشفان با کشتیها و شراب به آمریکا رفتند
مهدی جهاندار، شاعر اصفهانی که مجموعه «عشق سوزان است» را منتشر کرده است، سرودهای علیه اسرائیل خواند: «دوشادوش گاوهای نُه من شیر/ پشتاپشت موشکهای میشکا و موشکا/ مگر چند سال از 25 سالت گذشته/ که این همه دست و پا میزنی...». دومین شعر جهاندار، سرودهای ضد دغلکاریهای دیپلماتیک غرب و آمریکا بود: «نوروز را پیامک تبریک میزنند!/ از پشت، دشنه در شب تاریک میزنند/ دندان به هم فشرده و خنجر در آستین/ لبخندهای دیپلماتیک میزنند...». علیمحمد مودب، شاعر نیز ابتدا از توطئههای آمریکا علیه کشورمان گفت: «آمریکا از راه دور این همه تلاش میکند بر کشور و منابع و افکار ما تسلط یابد اما اهل فکر ما به اندازه لازم به آن نمیپردازند و این مایه تأسف است». سروده این شاعر نیز در قالب سپید، به موضوع کشف آمریکا و سرکوب بومیهای این سرزمین اشاره داشت: «کاشفان با کشتیها و شراب به آمریکا رفتند/ و مست کردند/ از کوههایش بالا رفتند/ موهای سرخش را تراشیدند/ پوست سرخش را کندند...». مرتضی امیریاسفندقه، شاعر و مدرس ادبیات هم از «حقخوریهای آمریکا در عرصه جهانی، در یمن و عراق و دیگر کشورها» انتقاد کرد و زیادهخواهی و تکبر و خلاف و تخلف و اخلاقیاتی از این دست را «خصلت آمریکایی» دانست و توضیح داد: «کسی که نفس اماره بر او حکمفرماست، اخلاقش آمریکایی است، حتی اگر شناسنامه ایرانی داشته باشد و شعار «مرگ بر آمریکا» هم بدهد و خود را مقدس بداند». این شاعر و مدرس ادبیات، روایتواره «دارم خجالت میکشم از اینکه انسانم» را برای علاقهمندان ادبیات خواند.
آمریکا درون خانه ماست...!
علیرضا رجبعلیزاده، شاعر اهل کاشان نیز بخشی از منظومه ضدآمریکایی خود را خواند: «...فسرده آتشت را همچو نقشی میتوانم خواند آری بر جبین امروز/ شکسته است آینه بیدادیات منشور منفورت/ جهانخوارا، جهان خوردی و خارت باد...». مصطفی محدثیخراسانی شاعر نیز چند دوبیتی ضدآمریکایی خواند: «گهی از راست دام و دانه ماست/ گهی از چپ سرش بر شانه ماست/ کجا گرد جهان میگردی ای دل/ که آمریکا درون خانه ماست». حسنا محمدزاده، شاعر کاشانی نیز شعری ضدآمریکایی خواند: «...از دفتر مشقت بجوشان، خون گلوی کودکان را/ باید بلرزاند کتابت، با فصلهایش یادها را...». محمدحسین ملکیان، شاعر اصفهانی نیز سرودهای برای شهید حججی خواند که با این بیت آغاز میشد: «تصور کن تو در سنگر و داعش در کمین باشد/ تصور کن جهانت شکل یک میدان مین باشد.../ تصور کن کسی که میبرد با خود تو را شمر است/ تصور کن برادر کربلا شاید همین باشد...».
یاوههای یزید دوران جواب دارد
میلاد عرفانپور نیز که بتازگی برنده جایزه قیصر امینپور شده است، شعری رجزگونه خطاب به دشمنان ایران و انقلاب خواند: «که نقشه انتقام از این انقلاب دارد/ به مرگ روشن کنش که دنیا حساب دارد/ رجز بخوان میهن سلحشور و قهرمانم/ که یاوههای یزید دوران جواب دارد...». اعظم سعادتمند نیز سرودهای درباره آمریکا و جنگافروزیهای این کشور خواند: «هر زمان که آسمان ابری است اما بمب میبارد/ شهرها از بوی خردل از سکوت و سرفه لبریزند/ هر کجا که مرگبازی جانشین خالهبازیهاست/ دختران شادمان از خواب دیگر برنمیخیزند...». عباس احمدی، شاعر و طنزپرداز نیز سرودهای طنز خطاب به آمریکا خواند که با این ابیات آغاز میشد: «ای از گزارش و ز خبر خندهدارتر/ هر کار تو ز کار دگر خندهدارتر/ چیزی نبوده بهر تو از گریه پدر/ بر روی نعش سرد پسر خندهدارتر/ ای کودتاچی همه اعصار، ای یو اس!...».
برق دندان جرج پسر!
افسانه غیاثوند، شعری نیمایی خواند که آن را در دوران نامزدی جرج بوش پسر برای ریاستجمهوری سروده بود: «من جرج هستم/ با دو چشم/ برای نگاه کردن/ به دوربینهایی که فقط مرا نمایش میدهند/ و چهار دست/ که دندان حسننیتم را / دوباره برق بیندازد...» علی داوودی هم سرودهای نیمایی درباره سقوط برجهای دوقلو و جنگهای آمریکا در منطقه خواند که با این سطرها آغاز میشد: «برجی فرو میریزد/ طبقه طبقه پایین میآید/ تا کف خیابان/ آنجا که شعارها دست مردم را بالا بردند/ و دستبندها را نشان سگهای پلیس میدهند/ سقفی بتنی فرو میافتد در مصر/ میلگردی بر ستون فقرات سوریه...». محمدحسین نعمتی، شاعر نیز سروده سپید خود را خواند که قبلا به صورت دکلمهای همراه با موسیقی منتشر شده بود: «چگونه رهایت کنم/ مگر تو رها کردی دست عروسکت را/ وقتی به میهمانی عروسهای دریایی میرفت...».
دشمن سرخ و سیاه و زرد
حسن صنوبری، شاعر نیز ترانهای ضدآمریکایی با موضوع نژادپرستی ایالات متحده و جنگطلبی این کشور خواند که با این ابیات آغاز میشد: «سرخا رو کشتن، زردا رو کشتن/ سیاها رو تیکهتیکه کردن/ طبیعیه، چون بیرگ و رنگن/ دشمن سرخ و سیاه و زردن/ گفته بودن که شهر فرنگه/ گفته بودن که خیلی قشنگه/ اما نه شهره اینجا نه کشور/ آمریکا انگار موزه جنگه...». آخرین شاعری که در دومین شب شعر «هر چه فریاد» به شعرخوانی پرداخت، محمدرضا طهماسبی بود با سرودهای علیه بیعدالتی و ظلم آمریکا در جهان: «زمانهای است که منشور سازمان ملل/ تپانچهای است که بر صورت جهان زدهاند...». در این برنامه همچنین از تازهترین اثر موسیقایی ضدآمریکایی شهرستان ادب با عنوان «پایان آمریکا» با خوانندگی «بهرام پاییز» و آهنگسازی «امیرحسین سمیعی» رونمایی شد.