printlogo


کد خبر: 201857تاریخ: 1397/8/27 00:00
ما، اصلاح‌طلبان، تهران و آقای علم‌الهدی!

حسن قرائی: در مثل مناقشه نیست. اگر چنانکه اصلاح‌طلبان وانمود می‌کنند، «شورای نگهبان» را هووی آنها بدانیم و رابطه‌شان را هم رابطه جن و بسم‌الله، انتخابات شورای شهر حتما ماه عسل این طیف است. در شورای شهر که نظارت شورای نگهبان بالای سرش نیست، اصلاح‌طلبان می‌توانند چند ورژن بالاتر از امثال محمود صادقی یا محمدعلی وکیلی و علی مطهری حاضر در مجلس را هم به میدان بیاورند تا بالاخره یک جا هم که شده، بتوانند ظرفیت واقعی خود را بروز دهند! در این میان، باز قصه تهران و شورای این شهر یک موقعیت اکازیون در همین ماه عسل است. تهران نه‌تنها در چشم است و جایی است که اگر بترکاند، همه ایران با خبر می‌شوند، که یک ترقه ترکاندن در آن، بیشتر از بمب ترکاندن در سیستان‌وبلوچستان صدا خواهد داشت و از باب وسعت کار و امکانات هم همین بس که شهردار تهران عضو هیات دولت است و شورای شهر تهران مانند یک دولت بودجه‌بندی سالانه و... دارد. نگاهی به مدیریت مطلق‌العنان این طیف در تهران یک سال اخیر اما بیش از آنکه مردم را یاد ماه عسل بیندازد، یاد راهروهای دادگاه خانواده انداخته است!
الساعه نمی‌خواهم ریشه مشکل را بگویم چیست، ولی واقعیت این است که اصلاح‌طلبان به مربیگری محمد خاتمی چنانکه همیشه آرزو داشته و می‌گویند، قوی‌ترین ژنرال‌های موجود خود در حوزه مسائل شهری را به شورای تهران فرستاده‌اند. لذا ریشه تشتت و عدم انسجام مدیریتی شهرداری تهران را حتما باز هم باید در جای دیگری جست‌وجو کرد. مثلا شاید در مشهد! بگذارید وسط مجلس، یک خاطره و آرزوی شاید بی‌ربط برای‌تان بگویم. 2 سال پیش که به دلایل کاری مجبور بودم هر هفته بعدازظهر شنبه از محل کار تا منزل رانندگی کنم، بین راه رادیو خراسان گوش می‌کردم و از قضا، همیشه موعد پخش خطبه‌های نماز جمعه مشهد پشت رل بودم! به خانه که می‌رسیدم آقای علم‌الهدی را یادم می‌رفت، تا شب می‌رفتم خبرها را ببینم، دوباره صفحه نخست روزنامه و سایت‌های زنجیره‌ای اصلاح‌طلبان منقش به تصویر و سخن ایشان بود. انگار در وانفسای این همه مساله و مشکل در روابط بین‌الملل و در پایتخت ایران و در کابینه و... برای جماعت اصلاح‌طلب که عمده روزنامه‌های‌شان هم در تهران است، سخنران مشهد جذابیت بیشتری داشت. خب! عجالتا بگذارید مشهد را ترک کرده، به تهران برگردیم. اصلاح‌طلبان طی 2 سال اخیر در تهران 5 شهردار و سرپرست برای شهرداری تعیین کرده‌اند. رقم کمی نیست، مشهد ولی هنوز یک امام‌جمعه دارد! ببخشید، مثل اینکه مساله تهران بود ولی دوباره به مشهد برگشتیم. ظاهرا عادت رندانه اصلاح‌طلبان در ربط دادن تمام مسائل عالم و آدم به مشهد، به ما هم سرایت کرده است!
فارغ از جرزنی مدام جریان اصلاح‌طلب و پاس گل‌های بلند و قطری مدام به آنها اما ریشه این عدم ثبات مدیریتی در تهران را باید از زبان خود اصلاح‌طلبان شنید. روزنامه اصلاح‌طلب آفتاب یزد، درست چند روز پس از اعلام نتایج انتخابات شوراها، درباره فرآیند تدارک ماه عسل اصلاح‌طلبان در تهران نوشت: «یک منبع آگاه توضیحاتی را درباره ماجرای درخواست 2 میلیارد تومان از برخی کاندیداهای شورای شهر تهران جهت حضور در لیست امید ارائه داد. گویا چنین درخواستی از جانب دبیرکل یکی از احزاب سرشناس اصلاح‌طلب مطرح شده است!» بعدتر ماجرا وارد فاز جدیدتری شد و علیزاده‌طباطبایی، چهره سرشناس اصلاح‌طلب هم اعلام کرد به دلیل درخواست پول، در لحظه آخر از حضور در لیست موسوم به امید شورای شهر تهران انصراف داده است.
پس از آن، فاطمه دانشور عضو اصلاح‌طلب شورای چهارم با اعتراض به فرآیند چینش لیست مذکور گفته بود: «با این وضع دیگر اصلاح‌طلب نیستم!». پیش‌تر در آبان‌ماه 95، روزنامه اصلاح‌طلب آرمان به نقل از الهه کولایی، استاد اصلاح‌طلب دانشگاه تهران درباره فرآیند چینش لیست امید برای مجلس هم نوشته بود: «همیشه پول و قدرت در حوزه سیاست تاثیرگذار هستند. برخی کاندیداها از طریق رانت وارد لیست امید شدند و من این مساله را تکذیب نمی‌کنم». چنانکه روشن است، تهران در سال‌های گذشته بیش از آنکه به ماه عسل شبیه باشد، به میدان جنگ قدرت شباهت داشته است. جنگی که عنصر تعیین‌کننده در آن، پول و آقازادگی است. همین است که اعضای لیست امید شورای شهر تهران، نه‌تنها برخلاف لاف‌زنی همیشگی زنجیره‌ای‌ها، ژنرال نیستند که غالبا با اولیات مدیریت شهری و حتی مدیریت سیاسی هم بیگانه‌اند!
نتیجه چنین آش شله‌قلم‌کاری همین است که اکنون در تهران می‌بینیم. جماعتی که به عباس آخوندی با آن کارنامه مشعشع در وزارت راه
10 رای می‌دهند و ظاهرا فقط لطف خود خداست که مردم تهران را از دست این فرد نجات می‌دهد! شهردار دیگری هم که انتخاب می‌کنند ظاهرا بدون توجه به منع قانونی موجود در اصل 82 قانون اساسی، قصد دارد برای اداره تهران، پای مستشاران خارجی را دوباره به کشور باز کند! سخنان اخیر یکی از پایگاه‌های اصلاح‌طلب در همین زمینه، بخوبی میزان شوری آش مذکور را به همگان نشان می‌دهد. پایگاه یادشده می‌نویسد: «برادران عزیز خاتمی! نمی‌شود هم ژست اپوزیسیون را بخواهید، هم لذت پوزیسیون! هم منتقد حاکمیت باشید، هم نقش اول بستن لیست‌های انتخاباتی، انتخاب شهردار و حذف چهره‌های مردمی که حاضر به امتیازدهی به پدرخواندگان خودخوانده اصلاح‌طلب نیستند! اندکی صداقت با مردم، بد نیست؛ «توصیه به راستگویی» تنها برای استفاده در سخنرانی‌های زیبا نیست. «تَکرار» بی‌صداقتی، آفتیست که گریبان همه را می‌گیرد». این بغض فروخفته تمام کسانی است که گرفتار فریب‌های تکراری اصلاح‌طلبان شده‌اند. آقای علم‌الهدی! شما ولی خواهشا حالا که اقتصاد را فشل کردی، یک تهران را بگذار برای اصلاح‌طلبان بماند.


Page Generated in 0/0058 sec