احمد کاظمزاده: هر چند جناح کودتاگر سعودی به رهبری محمد بنسلمان از اهمیت منحصربهفردی برای سیاستهای منطقهای راستگرایان مسیحی و صهیونیستی حاکم بر تلآویو و واشنگتن برخوردار است و از جهاتی مهرهای بیبدیل محسوب میشود اما با این حال با انتشار مستندات جدید درباره نقش محمد بنسلمان در قتل جمال خاشقجی که در گزارش اخیر سیا نیز به تایید رسیده، دیگر امکان حمایت دولت ترامپ از استمرار حکومت نوپای محمد بنسلمان برای آن بسیار چالشبرانگیز و پرهزینه شده بهگونهای که اکنون تعداد قابل توجهی از نمایندگان جمهوریخواه در کنگره نیز به جمع مخالفان استمرار حضور محمد بنسلمان پیوستهاند. انتشار این گزارش دولت و شخص ترامپ را نیز در برابر عمل انجام شده قرار داده و تا حدود زیادی دست و بال وی را برای لاپوشانی این گزارش بسته است. تا پیش از این گفته میشد در صورت کنارهگیری یا برکناری محمد بنسلمان، خالد بنسلمان، برادر محمد بنسلمان و سفیر عربستان در آمریکا جای وی را پر میکند و این امکان را فراهم میکند که راستگرایان حاکم بر آمریکا و رژیم صهیونیستی باز بهواسطه وی بتوانند پروژه نیمهتمام خود را بویژه در چارچوب طرح موسوم به معامله قرن به پیش ببرند اما در گزارش سیا به تماسهای بین خالد بنسلمان و جمال خاشقجی نیز اشاره شده و این ذهنیت تقویت شده که خالد بنسلمان میتوانست گواهی تجرد جمال خاشقجی را در واشنگتن نیز به وی تحویل دهد و اینکه وی را برای دریافت این گواهی به کنسولگری عربستان در استانبول هدایت کرده به نوعی دام را زیر پای وی پهن کرده و وی را به قربانگاه فرستاده است. براین اساس این احتمال تقویت میشود که تلاشها تنها به برکناری محمد بنسلمان محدود نخواهد شد و دیگر اعضای خاندان سلمان را نیز در برخواهد گرفت و روند به گونهای مدیریت خواهد شد که بعد از سلمان بن عبدالعزیز قدرت از این خاندان بازستانده شود. در این حالت بستگی به اینکه چه کسی جای محمد بنسلمان را خواهد گرفت 2 گزینه محتمل است: اگر احمد بن عبدالعزیز، برادر سلمان که چند هفته پیش از لندن به ریاض بازگشت، جایگزین محمد بنسلمان شود در این صورت قدرت دوباره به نسل قدیم بازگردانده خواهد شد و حداقل برای مدتی سنت قبلی حاکم بر این کشور که از زمان عبدالعزیز برقرار بود، دوباره ادامه خواهد یافت اما اگر محمد بننایف که توسط محمد بنسلمان از مقام ولیعهدی خلع و خانهنشین شد، جایگزین محمد بنسلمان شود در این صورت قدرت همچنان در دست نسل جدید اما غیر از خاندان سلمان قرار خواهد گرفت و شورای بیعت دوباره احیا خواهد شد و برای جانشینهای بعدی تصمیمگیری خواهد کرد. به نظر میرسد انگلیس از گزینه اول و آمریکا از گزینه دوم حمایت میکند، البته همه اینها بستگی به این دارد که محمد بنسلمان به کنارهگیری از قدرت رضایت دهد اما با توجه به اینکه این کار را برای خود مضر میداند لذا به نظر میرسد تا جای ممکن برای حفظ موقعیت کنونی مقاومت خواهد کرد. در این حالت امکان شکلگیری کودتا علیه محمد بنسلمان وجود خواهد داشت که این میتواند عربستان را وارد تونل تاریک کند. در وضعیت کنونی جناح راستگرای حاکم بر تلآویو مهمترین انگیزه را برای صیانت از محمد بنسلمان دارد و به نظر میرسد نهایت تلاش خود را نیز بهکار خواهد گرفت. با توجه به اینکه قطر و ترکیه بیشترین نقش را در هدایت و مدیریت ماجرای قتل خاشقجی و تبدیل آن به یک بحران بینالمللی برای عربستان برعهده داشتند که تبعات آن دامن بقیه همائتلافیهای راستگرای مسیحی و صهیونیستی محمد بنسلمان را در واشنگتن و تلآویو گرفته است، لذا احتمال اینکه این ائتلاف عنقریب بخواهد به عملیات تلافیجویانه علیه قطر و ترکیه و مقامات عالیرتبه آن دست بزنند، وجود دارد.
این احتمالات نشان میدهد ماجرای قتل خاشقجی بهرغم تلاشهای عربستان از کنترل این کشور و شخص محمد بنسلمان خارج شده و به محملی برای تسویهحسابهای سیاسی در داخل عربستان و آمریکا تبدیل شده و در عین حال با سرنوشت ائتلافبندیهای منطقهای بر له یا علیه اخوانالمسلمین و همچنین طراحیهای انجامشده درباره معامله قرن گره خورده و به نوعی آنها را به چالش کشیده است و بر همین اساس نیز میتوان انتظار داشت ابعاد و پیامدهای این پرونده همانند سایر پروندههای امنیتی و اطلاعاتی همچون 11 سپتامبر تا سالها و شاید دههها ادامه پیدا کند.