printlogo


کد خبر: 202126تاریخ: 1397/9/5 00:00
بررسی آخرین سناریوهای سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی در گفت‌وگوی «وطن امروز» با سفیر دولت فلسطین در ایران
زلزله در خانه عنکبوت

عملیات اطلاعاتی اخیر نظامیان رژیم صهیونیستی در خان یونس اگرچه منجر به شهید شدن یکی از فرماندهان ارشد حماس - و البته کشته شدن یکی از فرماندهان میدانی صهیونیست‌ها - شد اما پاسخ موشکی و راکتی مقاومت فلسطین نه‌تنها باعث شد تا اقدامات سلبی اسرائیل که به عنوان پرونده محرمانه از آن نام برده می‌شود در عرصه رسانه، سیاست و معادلات امنیتی رسوایی به بار بیاورد، بلکه موجب شد توانایی نظامی مقاومت در اراضی اشغالی بار دیگر نتانیاهو و کابینه وی را زمینگیر کند. بدان معنی که پس از اجرای عملیات موشک‌باران علیه شهرک‌های صهیونیستی که ظرفیت و عملکرد گنبد آهنین را زیر سوال برد، زلزله‌ سیاسی به یکباره تل‌آویو را لرزاند و دو وزیر از کابینه فعلی رژیم صهیونیستی استعفا کردند. این روند دقیقاً نشان می‌دهد بنیامین نتانیاهو و حزب لیکود تا چه حد در داخل و خارج سرزمین‌های اشغالی تحت فشار هستند و در این وضعیت است که به یکباره خبر سفر نتانیاهو به یکی از کشورهای عربی از سوی دفتر وی منتشر می‌شود. معنی چنین داده‌هایی این است که نخست‌وزیر مطرود اسرائیل به دنبال خلق سناریویی همانند معامله قرن و عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی است تا بتواند افکار عمومی را به سوی دیگر هدایت کرده و از حجم فشارها بکاهد. از این رو، برای بررسی آخرین وقایع و تحولات سرزمین‌های اشغالی و سناریوهای پیش‌رو به گفت‌وگو با «صلاح زواوی» سفیر دولت فلسطین و مقدم السفرای نمایندگی‌های سیاسی در ایران نشستیم.
***
  جناب سفیر! یکی از اتفاقاتی که به واسطه نفوذ صهیونیست‌ها در رسانه‌های جهان رخ داده، سانسور اخبار و آخرین وضعیت سیاسی- امنیتی در سرزمین‌های اشغالی است؛ به عنوان سفیر دولت فلسطین تحولات جاری را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
باید این واقعیت را بپذیریم که دنیای اسلام و جهان عرب در یک وضعیت سختی قرار دارند. ابتدا باید بدانیم که مساله فلسطین به مبارزات فلسطینی‌ها، امت عربی و اسلامی و حامیان این مساله در سراسر جهان مرتبط است. در این راستا غربی‌‎ها از قدیم‌الایام یک پیوند تنگاتنگ با اشغالگران قدس شریف برقرار کردند و پروژه‌ آنها این بود که برای حفظ یهودیان اروپا و سایر نقاط جهان، دولت معین و سرزمین مشخص تاسیس شود. پیشنهادهای زیادی برای مکان پایه‌گذاری این دولت ارائه شد. به عنوان مثال نخستین پیشنهاد صحرای سینا در مصر بود و پس از آن نقاطی در آرژانتین، اوگاندا و سایر کشورهای دیگر مطرح شد و در نهایت تنها جغرافیایی که توانست احساسات مذهبی یهودیان را وسیله قرار دهد، «فلسطین» بود، بنابراین آنها با طرح یک سناریوی مشخص اقدام به فراخوان یهودیان سراسر جهان کردند تا بتوانند فلسطین را به بهانه تاسیس دولت یهود اشغال کنند.  متاسفانه این سناریو عملی شد و توانستند بذر نامبارک صهیونیسم را در فلسطین بکارند. در اینجا نکته‌ای که باید مورد نظر قرار بگیرد نقش بریتانیا در تاسیس دولت یهود است. آن زمان فلسطین بر اساس موافقتنامه سایکس پیکو تحت قیمومت بریتانیا قرار داشت اما متاسفانه امروز هیچ نامی از این کشور در اشغال فلسطین به میان نمی‌آید اما به هر حال ملت فلسطین در آن برهه مبارزات گسترده‌ای انجام داد و شهدای زیادی را تقدیم کرد. واقعیت این است که غربی‌ها برای حفظ منافع خود و سیطره بر منطقه به دنبال ایجاد یک پایگاه ارزان‌قیمت بودند و در این بین فلسطین به دلیل مسائل ژئوانرژی و ژئواستراتژیک برای اشغال و تاسیس رژیم صهیونیستی انتخاب شد. البته انتخاب فلسطین دلیل دیگری هم داشت و آن اشراف بر شاهرگ‌های مواصلاتی آبی مانند باب‌المندب و کانال سوئز بود که نشان از اهمیت این جغرافیا برای دولت‌های هم‌پیمان اسرائیل دارد.  برای اثبات ادامه طرح اشغالگری رژیم صهیونیستی به نقشه توسعه سرزمین صهیونیستی که طرح آن از قدیم‌الایام روی سکه‌های اسرائیل حک شده، اشاره می‌کنم. در جامعه اسرائیل سکه‌ای تحت نام «سکه 10 آگورا» مورد تبادل قرار می‌گیرد که طرح اسرائیل بزرگ روی آن نقش بسته است. این نقشه بخشی از صحرای سینای مصر، اردن، فلسطین، لبنان، بخش زیادی از سوریه، یک‌سوم عراق و بخش اعظمی از عربستان سعودی تا مدینه را دربرمی‌گیرد که در نهایت در داخل رژیم صهیونیستی به نام «پروژه اسرائیل بزرگ» از آن نام برده می‌شود.
  این پروژه یک پرونده ملی است یا از سوی یک طیف خاص در رژیم صهیونیستی مطرح شده است؟
پروژه اسرائیل بزرگ از سوی افراطیون رژیم صهیونیستی حمایت می‌شود که معتقدند اسرائیل در آینده از نیل تا فرات را در بر خواهد گرفت. آنها معتقدند قدرت اجرای چنین پروژه‌ای را دارا هستند و اشخاصی مانند آریل شارون (نخست‌وزیر اسبق اسرائیل) و بنیامین نتانیاهو (نخست‌وزیر فعلی) از حامیان این طرح به شمار می‌روند. طیف دیگری که به عنوان میانه‌روها یا «کبوترها» شناخته می‌شوند و تحت تفکر شیمون پرز (رئیس جمهور اسبق اسرائیل) و یوسی بیلین (وزیر پیشین دادگستری) قرار دارند، معتقدند نیازی به گسترش جغرافیای اسرائیل نداریم و به دلیل تکنولوژی که در اختیار داریم می‌توانیم از این طریق با کشورهای منطقه و اعراب ارتباط برقرار کنیم. به عنوان مثال تاسیس کارخانه‌ها، شهرک‌های صنعتی، بنادر و حتی راه‌آهن مشترک از طرح‌های مطرح شده از سوی این جریان است. مثلاً احداث خط راه‌آهن از مراکش تا اردن و سایر کشورهای حاشیه خلیج‌فارس در دستور کار این طیف قرار دارد. این طیف به دنبال آن است که ملت‌های منطقه را با چنین پروژه‌هایی به عنوان کارگر خود استخدام کند و برخلاف طیف اول، نام طرح خود را «اسرائیل باعظمت» گذاشته‌اند. یعنی برخلاف طیف اول به دنبال گسترش جغرافیایی نیستند اما سیطره بر منطقه از طریق تکنولوژی و صنعت را در دستور کار قرار داده‌اند.
  طی این سال‌ها عملکرد کشورهای اسلامی درباره پرونده فلسطین را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
اگر کمک‌های عربی و اسلامی نبود مساله فلسطین شاید تا به امروز زنده نبود ولی واقعیت این است که شرایط حاکم بر ملت فلسطین از قدیم‌الایام تاکنون بسیار سخت و دشوار بوده اما باید به این نکته توجه کنیم که در زمان حیات دولت عثمانی (صرف‌نظر از تمام انتقادهای مطروحه به دولت عثمانی) کشورهای اسلامی بیش از مقطع کنونی با یکدیگر متحد بودند. پس از سایکس پیکو کشورهای اسلامی چندپاره و مستعمره قدرت‌ها شدند. وضعیت کنونی هم ما را به یاد زمان اَندلس می‌اندازد که آن زمان گروه‌های مختلف اسلامی از فرنگی‌ها برای حذف یکدیگر استفاده می‌کردند و امروز هم اسرائیل چنین طرحی دارد، چرا که این ضعف‌ها باعث شد رژیم صهیونیستی از این غفلت‌ها به نفع خود استفاده کند. از این منظر تفکیک جهان اسلام موجب شده تا امروز در یک مقطع بسیار خطرناک قرار بگیریم، چرا که درگیری‌های جانبی و مدل‌های آن تغییر کرده و متأسفانه دوست‌ها تبدیل به دشمن شده‌اند! تحولاتی که در منطقه رخ داده بسیار خطرناک است و موضع‌گیری‌ها بسیار ترسناک هستند و همان‌طور که می‌دانید هدف دشمن صهیونیستی ضربه زدن به عوامل قدرت در جهان عرب و اسلام است. به عنوان مثال درباره سوریه باید به این نکته توجه داشته باشیم که دشمنان ما به دنبال ضربه به مراکز حیاتی جهان اسلام هستند که سوریه بخشی از آن است. از ابتدای بحران سوریه بسیاری از کشورها آنجا را به هم ریختند و هیچ شهری در خاک این کشور نیست که مورد تعرض قرار نگرفته باشد، چرا که صهیونیست‌ها در پشت این پرونده ایستاده‌اند و به دنبال آن هستند که نقش سوریه، اردن و حتی مصر در مساله فلسطین را کمرنگ کنند. در این راستا به صورت واضح می‌بینم که نتانیاهو در منطقه فریاد می‌زند و می‌گوید ما (رژیم صهیونیستی) مهم‌ترین دولت در جهان هستیم و از حیث اقتصاد، تکنولوژی و... برتریم. او هیچ اشاره‌ای به کلاهک‌های هسته‌ای خود نمی‌کند اما ما می‌دانیم که این ابزاری کشنده برای جهان است.
  تحرکات رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی را چگونه تحلیل می‌کنید؟ آمریکا تا چه حد در بهم ریختگی فلسطین سهیم است؟
طبیعتاً اقدامات آنها حول محور نظامی خلاصه نمی‌شود. اسرائیل به دنبال این است تا هیچ اتحادی میان کرانه باختری رود اردن و غزه به وجود نیاید و در اینجاست که مصادره بیت‌المقدس با چراغ سبز ترامپ را شاهد هستیم. طبیعی است که دیوانه‌ای مانند ترامپ در واشنگتن باعث خوشحالی نتانیاهو می‌شود اما در مقابل امت اسلامی را می‌بینیم که متاسفانه از وحدت فاصله گرفته‌اند. صهیونیست‌ها اکنون از انفعال و طیف‌بندی جهان عرب و عدم وجود موضع واحد و همچنین انفعال سازمان ملل خرسندند. نتانیاهو در این خلأ گسترده راهبرد خود را پیش برده است اما برادران ما در کرانه باختری و غزه همچنان در حال گفت‌وگو و رایزنی برای حل و فصل اختلافات هستند، چرا که اسرائیل به دنبال جدایی رهبری در غزه و کرانه باختری رود اردن است. کمک‌های ترامپ را نباید از قلم انداخت. او خطرناک‌ترین تصمیم تاریخ را گرفت و سفارت را به بیت‌المقدس انتقال داد و کشورهایی را هم در این راه با خود همراه کرد. در این بین اقداماتی در جهت نقض قوانین بین‌المللی هم انجام شد. به عنوان مثال پس از آنکه یونسکو، فلسطین را به رسمیت شناخت شاهد آن بودیم که آمریکا و اسرائیل عضویت خود در این سازمان را لغو کردند و حتی کمک‌های ایالات‌متحده به آژانس امداد و کاریابی آوارگان فلسطینی (آنروا) قطع شد. اینها مصادیق اعمال فشار بر فلسطینی‌ها و 6 میلیون آواره فلسطینی است که حیات آنها را زیر سوال برده است؛ تا جایی که کمک به موسسات بهداشتی در بیت‌المقدس قطع شده و دفتر سازمان آزادی‌بخش فلسطین در واشنگتن را تعطیل کردند، لذا معتقدم آمریکا و ترامپ اجرا‌کننده دستورات رژیم صهیونیستی هستند و درباره مرزهایی صحبت می‌کنند که رهبری ملت فلسطین و آرمان‌های فلسطین را زیر سوال برده و آنها را بایکوت کرده است.
  صهیونیست‌ها در مقطع کنونی اقدامات خود را چگونه توجیه می‌کنند؟ آیا تمام این اقدامات را در راستای پروتکل یهود و خلق کشور و دولت یهود قلمداد می‌کنند؟  
از شما و مخاطبان‌تان اجازه می‌خواهم این سوال را با اشاره به خاطره‌ای از پدرم پاسخ دهم؛ چرا که بخشی از اقدامات امروز رژیم صهیونیستی ریشه در احادیث و روایات ما دارد و آنها بخوبی ایدئولوژی ما را رمزگشایی کرده‌اند. پدر بنده روحانی بودند و در سال 1920 (قبل از آنکه دولت صهیونیستی تشکیل شود) استادان پدرم به ایشان گفته بودند یهودیان از کل دنیا جمع خواهند شد و دولت یهود را در فلسطین تشکیل خواهند داد اما این دولت ابدی و دائم نخواهد بود. در این راستا باید به این نکته اشاره کنم که در فلسطین منطقه‌ای به اسم «دشت ابن عامر» وجود دارد که گفته شده نبرد بزرگ میان مسلمانان و صهیونیست‌ها و هم‌پیمانان‌شان در این دشت انجام می‌شود که این دشت به عنوان «دشت ندبه‌کنندگان» نام برده می‌شود، چرا که بسیاری از زنان برای کشتگان خود در این دشت ندبه خواهند کرد. سند دیگر این موضوع حدیث رسول اکرم(ص) است که می‌فرماید: ساعت قیام نخواهد شد مگر آنکه امت من با یهود بجنگد (مسلمانان شرق رودخانه اردن و صهیونیست‌ها و حامیان‌شان در غرب رودخانه اردن) و درخت و سنگ به مسلمانان ندا می‌دهند که در پشت من یک یهودی پنهان شده است. این حدیث را به این جهت بیان کردم که بدانید صهیونیست‌ها امروز در مناطق اشغالی درختان زیادی را می‌کارند و این دقیقاً نشان می‌دهد که آنها به ریزترین مؤلفه‌های دینی ما اشراف دارند و دائماً آنها را برای مقابله به مثل تحلیل و بررسی می‌کنند. لذا تمام فشارهای امروز یک مقدمه طبیعی و دینی دارد که حضرت امام خمینی (ره) و خلف ایشان رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دقیقاً این ریزه‌کاری‌ها را دیده‌اند که نابودی اسرائیل را نزدیک اعلام می‌کنند. ما امید داریم که بزودی نماز را در قدس شریف خواهیم خواند.
  یکی از مسائلی که از سال گذشته تا به امروز به عنوان یک پروژه حیاتی در دستور کار ایالات‌متحده و رژیم صهیونیستی قرار دارد، پرونده معامله قرن است؛ این پروژه را چگونه می‌بینید و آیا اسرائیل توان عملیاتی کردن آن را دارد؟
شرایطی که از ابتدای گفت‌وگو برای شما بازگو کردم (اعم از وضعیت جهان عرب و دنیای اسلام و معادلات منطقه‌ای) گویای این است که چرا آنها دنبال معامله قرن هستند. اقدامات صهیونیست‌ها و آمریکا دقیقاً گویای این است که فلسطینی‌ها در سایه این معامله شوم زندگی می‌کنند. این رژیم صهیونیستی غاصب رفتنی است اما باید بدانیم که این تحولات تنها ایستگاه‌هایی است که باید یکی پس از دیگری طی شود اما بدون تردید اسرائیل از بین خواهد رفت. بنده به شخصه لحظه‌ای برای مبارزه با این رژیم تعلل نکرده‌ام و این راه را ادامه خواهم داد، چرا که معتقدم باید به وطنم بازگردم. من کل فلسطین را بیت‌المقدس و کلیسای قیامت می‌دانم و از خدا می‌خواهم به من عمر بدهد تا روز آزادی را با چشمانم ببینم. باید همه بدانند که برافراشته شدن پرچم فلسطین و روز قدس را مدیون حضرت امام خمینی(ره) هستیم و این هدیه‌ای از سوی جمهوری اسلامی به فلسطینیان بود.
  به عنوان سوال آخر، دلیل عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی را  چگونه می‌بینید؟
به عنوان سفیر دولت فلسطین این روابط را بشدت محکوم می‌کنم و از من توقع نداشته باشید که لحظه‌ای به این روابط خطرناک به دید امیدواری نگاه کنم. در این مورد ممکن است در آینده نزدیک اخباری به گوش ما برسد که بیش از حد تعجب کنیم اما بدون تردید کشورهایی که در حال عادی‌سازی روابط با اسرائیل هستند بدون تردید پشیمان خواهند شد و در آینده نزدیک سخنان من اثبات خواهد شد!  در اینجا پیشنهادی برای جهان اسلام دارم و آن این است که رهبران 10 کشور اثرگذار اسلامی دور یک میز جمع شوند و به وحدت برسند تا مشکل فلسطین هم حل شود، زیرا کتاب، دین و پیامبران ما واحد است. بهترین کار این است که علمای قم، نجف اشرف، الازهر و حرمین شرفین با زبان مشترک به گفت‌وگو بپردازند و متحد شوند تا بتوانند اسلحه خود را به سوی صهیونیست‌ها بگیرند.


Page Generated in 0/0173 sec