محمد سلامتی: آقای دکتر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان، 19 آبانماه در برنامه گفتوگوی رادیویی خود و در پاسخ به این سوال که برخی معتقدند آمریکاییها در قضیه برجام نقش «پلیس بد» را بازی میکنند و اروپاییها نقش «پلیس خوب» را، اظهار کرد: «باید بگویم اروپاییها و آمریکاییها درباره برخی سیاستها و مسائل با یکدیگر اتفاقنظر دارند ولی درباره برخی مسائل اختلاف نظر دارند که از جمله این مسائل اختلافی، موضوع برجام است و به نظر من در این قضیه کسی نقش پلیس خوب و بد را بازی نمیکند».
اظهارات وزیر امور خارجه کشورمان، از یکسو بهمثابه تفکیک بازی برجامی آمریکا و اروپا از یکدیگر تلقی شده و از سوی دیگر، ابهاماتی را درباره نوع نگاه مبنایی دستگاه دیپلماسی کشورمان نسبت به «اتحادیه اروپایی» و بویژه «تروئیکای اروپا» ایجاد کرده است.
1- کمترین شک و شبههای درباره وقوع و استمرار برخی اختلافات در 2 سوی آتلانتیک وجود ندارد. این اختلافات خود را در مواردی مانند خروج ترامپ از پیمان آبوهوایی پاریس، تامین بودجه عمومی و دفاعی ناتو و وضع تعرفه سنگین گمرکی علیه فولاد و آلومینیوم وارداتی اروپا نشان داده است. اما سوال اینجاست: آیا میتوان اختلافات آمریکا و اروپا بر سر مسائل دیگر را به «برجام» نیز تعمیم داد؟ اگر اینگونه است، دلیل همراهی اتحادیه اروپایی با ایالاتمتحده آمریکا (بخوانید دونالد ترامپ) در پروسه «تغییر برجام» چه بوده است؟ فراتر از آن، چرا مقامات اروپایی در قبال تمدید قانون آیسا، تصویب قانون کاتسا و محدودیت صدور ویزا برای کسانی که به ایران سفر میکنند [زمان اوبامای مؤدب و باهوش(!)] سکوت کرده و حتی در جلسات کمیته مشترک برجام، نقض مفاد 26 تا 29 برجام را از سوی آمریکا توجیه کردند؟ البته قطعا آقای دکتر سیدعباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه کشورمان به عنوان نماینده تیم مذاکرهکننده هستهای ایران در همه این جلسات حضور داشته و گزارش آنها را به آقای ظریف ارائه کرده است!
2- موضوع به این نقطه ختم نمیشود! بدون شک جناب آقای ظریف مذاکرات ژنو 2 در سال 92 را به خوبی به یاد دارند! جایی که «لوران فابیوس» وزیر وقت خارجه فرانسه در یک همراهی آشکار با «جان کری» وزیر اسبق خارجه آمریکا و مقامات رژیم مجعول صهیونیستی، مانع از انعقاد توافقنامه موقت ژنو شد! پس از آن یعنی از سال 92 تا سال 94، مقامات اروپایی بارها به ترجمان خواستههای واشنگتن و تلآویو تبدیل شده و بسیاری از خواستههای آنها درباره تعطیلی نیروگاه اراک، تبدیل وضعیت نیروگاه فردو و کاهش شدید درصد و میزان غنیسازی در ایران را از لسان دیپلماتیک و بعضا تهدیدآمیز خود بیان کردند؟
3- بهتر است آقای ظریف مروری بر وقایع سالهای 95 و 96 داشته باشند! آن زمان دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالاتمتحده موضوع تغییر برجام بر اساس شروط چهارگانه [بازرسی از اماکن نظامی، اعمال محدودیتهای فرازمانی- ابدی- در قبال برنامه هستهای ایران، گنجاندن موضوع توان موشکی تهران در برجام و تحدید توان منطقهای کشورمان] را مطرح و روی آن پافشاری کرد. براستی واکنش تروئیکای اروپا در اینباره چه بود؟ آیا آقای ظریف فراموش کردهاند افرادی نظیر مکرون، مرکل، ترزا می، لودریان و زیگمار گابریل پس از مشخص شدن خواستههای ترامپ در قبال برجام، مدام از نقش مخرب منطقهای ایران، ناقص بودن توافق هستهای، لزوم مهار توان موشکی ایران و اهمیت مذاکره با تهران بر سر اعمال محدودیتهای هستهای (پس از سال 2025 میلادی) سخن میگفتند؟ آیا آقای ظریف همراهی مطلق اروپا با دولت ترامپ را بر سر «تغییر برجام» فراموش کردهاند؟!
4- هماکنون بیش از 6 ماه از خروج رسمی ایالاتمتحده از توافق هستهای سپری شده و بسته پیشنهادی اروپا و متعاقبا سازوکار ادعایی ویژه آنها برای حفظ برجام هنوز ارائه نشده است!
آقای ظریف خود نیز بخوبی میداند دلیل تاخیر مقامات اروپایی برای ارائه این سازوکار چه بوده است! بدون شک وزیر محترم امور خارجه کشورمان در جریان اخبار مربوط به مذاکرات پشتپرده لودریان (به عنوان نماینده تروئیکای اروپا) و مایک پمپئو بر سر «برجام» و «سرنوشت توافق هستهای» هستند. همچنین بعید است آقای دکتر نسبت به پازل برجامی مشترک تروئیکای اروپا و دولت ترامپ که از ابتدای سال 2017 تاکنون شاهد آن هستیم، بیاطلاع باشند! در چنین شرایطی تبرئه اروپاییان از «جرائم برجامی» آنها و تاکید بر ادعای استقلال رأی(!) و نقشآفرینی آنها در قبال توافق هستهای نشاندهنده چیست؟
5- تاکنون بارها عنوان شده است نوع نگاه و شیوه محاسبه دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان در قبال اروپای واحد باید تغییر یابد. بدون شک کسی در این معادله «اروپا» را عینا مترادف با «آمریکا» در نظر نمیگیرد اما «بازی ضدایرانی اروپا در زمین آمریکا» موضوعی نیست که بتوان آن را در سایه نگاه ایدهآلگرایانه به قاره سبز پنهان کرد! بدون شک اگر روزی بخواهیم نقاط اشتراک و افتراق آمریکا و اروپا در تقابل با ایران و پرونده برجام را مورد سنجش قرار دهیم، «مواضع مشترک استراتژیک» این دو بر «رفتارهای غیرمشترک تاکتیکی آنها» غلبه پیدا خواهد کرد. آقای دکتر ظریف به عنوان فردی باتجربه در حوزه سیاست خارجی بخوبی واقفند برای سنجش رویکرد واقعی یک بازیگر نسبت به بازیگری دیگر در نظام بینالملل، نباید مرز میان «استراتژی»، «تاکتیک»، «رفتار» و «گفتار» را خلط کرد!
در نهایت اینکه با توجه به انتظار مردم ایران از وزارت امور خارجه کشورمان مبنی بر بازخواست از اتحادیه اروپایی (بابت تاخیر در ارائه و اجرای سازوکار ویژه اقتصادی در قبال تحریمهای ضدایرانی آمریکا)، بیان چنین اظهاراتی از سوی آقای دکتر ظریف صرفا منجر به گستاخی بیشتر مقامات اروپایی در قبال دولت و ملت ایران خواهد شد. چهبسا دلیل اینکه تاکنون هیچ کشور اروپایی حاضر به پذیرش میزبانی SPV نشده نیز خیال راحت آنها از این است که آقای دکتر آن را به نحوی توجیه میکند! بهتر است آقای ظریف بدانند حسرت دلسوزان کشور درباره اتخاذ مواضع قاطعانه وزارت امور خارجه کشورمان در قبال بدعهدی طرفهای اروپایی بشدت طولانی شده است.