رئیسمون سرش یه ریزه طاسه
هیکلشم بگی نگی قناسه

طرفدار سادگیه ولی خب!
سوار یه ماشین باکلاسه

پول کسی رو رد نمیکنه چون
دلش رئوف و نازک و حساسه

تو همه جا دوستای خوبی داره
که جیباشون با جیب هم مماسه

به هم که می‌رسن میگن چه خوبه
که کار خیرمون با هم جناسه

بی عیب و ایراد و تمیزه کارش
بس که به پاکی، طفلکی وسواسه

می‌شناسه از سه فرسخی دزدا رو
خودش تو این مساله کارشناسه

وعده وعید میده و یادش میره
از خستگی یه خرده بی حواسه

آقا که نه، یه کمی آقازاده س
ژنش زیادی خوب و آس و خاصه

صاحب منصبه با مدرک سیکل
استاد تضمینی اختلاسه

با یه عزیز اونوری همیشه
در حال رایزنی و در تماسه

تا کم نیاره توی شهر غربت
دارای چار پنج تا جیب زاپاسه

اوکی شده بلیتش و مقصدش
تورنتو یا پاریس یا لاس وگاسه