حسن رضایی: اگر اهل فضای مجازی و شبکههای اجتماعی باشید، حکماً دیدهاید که این روزها تمام کانالها و صفحاتی که «با روحانی تا 1400» ورد روز و شبشان بود، تبدیل به منتقدان سرسخت دولت شده، وقت و بیوقت به طعن و تمسخر دولت
میپردازند! اوضاع غریبی است. همین روند را عینا در سطح رسانهها و نشریات مکتوب هم میبینیم. قدر مسلم، پشیمان شدن یک فرد از رأیی که به آقای روحانی داده، حق روشن اوست و به جایی هم برنمیخورد. با این حال، رسانه، شبهرسانه و چهرههای معروفی که جمع قابلتوجهی از جامعه را مجاب به انتخاب مجدد آقای روحانی کردهاند، نباید اینقدر در قبال عملکرد خود بیمسؤولیت و فریبکار باشند. «محمد عطریانفر» از چهرههای شاخص اصلاحطلب اخیرا گفته است: «خالی کردن پشت دولت ناجوانمردی است». این حتما حرف دقیق و حقی است.
نمیشود کلیت جامعه به تبع پیروی از این کانالها، صفحات، چهرهها و رسانهها، هم چوب را بخورد و هم پیاز را، ولی گردانندگان این کانالها در هر شرایطی سر دیگ کباب باشند! دیروز تهییج مخاطب به حمایت از روحانی، نان و کباب داشت، حالا زدن دولت و روحانی نان دارد، لذا دستهجمعی بنا کردهاند به طعن و لعن دولت. رئیسجمهور چندی پیش با انتقاد از همین رویکرد گفته بود: «نقد بیش از حد مفید نیست!» شروعکننده این روند هم تا جایی که یادم میآید، مسؤول دفتر رئیس دولت اصلاحات، «محمدعلی ابطحی» بود که خود سعی دارد بیشتر به عنوان شخصیتی اخلاقی در بین مخاطبانش جلوه کند(!) وی یک سال قبل، به تاریخ 7 آذر 96، تداوم حضور جهانگیری در دولت را تلویحاً مانع فریب مجدد مردم در سال 1400 دانسته بود.
ابطحی طی گفتوگویی تاکید میکرد: «در رابطه با حضور جهانگیری در انتخابات آینده تصور من این است اگر کاندیداتوری جهانگیری قطعی است باید از دولت روحانی جدا شود و فاصله بگیرد، چون شرایط بهتری برای رای آوردن خواهد داشت!... اگر آقای جهانگیری خودش را از دولت فعلی کنار بکشد میتواند تنها پاسخگوی کارهای خودش باشد!» در یک فضای رسانهای منصفانه و اخلاقی، این نوع موضعگیری غیراخلاقی، منفعتطلبانه و ضدملی طبعا باید در همان مقطع، واکنشهای بسیاری را برمیانگیخت و ابطحی را مجبور به عذرخواهی میکرد. این مواضع ضداخلاق اما بین انبوه خبرهای برجامی و زرد دیگر گم شد. همین سکوت رسانهای در برابر این رویکرد ضداخلاقی، باعث شد بعدها فردی نزدیکتر به محمد خاتمی هم برای ما روشن کند چنین رویکردی به سیاست، اساسا دستور کار اتاق فکر اصلی این افراد است.
عبدالله ناصری، مشاور سیاسی رئیس دولت اصلاحات، پس از آنکه اسحاق جهانگیری هم سعی داشت با جاخالی دادن و بیان قصههای عجیب پیرامون خود و منشیاش، رئیسجمهور را تنها بگذارد، با تایید تلویحی اقدام وی و تاسف، اظهار داشت: «اکنون فرصت طلایی آقای جهانگیری که میتوانست استعفا بدهد از بین رفته است!» روز و شب اما همین رسانهها، کانالها و چهرهها، برای ما در اینجا و آنجا از مسؤولیت اجتماعی، جامعه مدنی، دموکراسی، آزادی اندیشه و این قبیل حرفهای خوش رنگ و لعاب میگویند و توی سر مخاطب ایرانیشان هم میزنند که ببینید ما چقدر در این زمینهها عقبماندهایم! خلاصه که، ملت! داریم به سمت فروپاشی اجتماعی پیش میرویم! در ادامه هم گرا میدهند که خب! ما که طبعا خیلی خوبیم و روشن است که از «الف» تا «نون»اش تقصیر نظام است!
ما روزانه همین سناریوی ناتمیز را در مطالب رسانهها، صفحات، کانالها و عملکرد چهرههای تکرارچی میبینیم. سناریویی که البته قدمتی 30 ساله دارد. مسعود نیلی به عنوان پدرجد همین رویکرد در بعد اقتصادی و به عنوان یکی از موثرترین افراد در نگارش برنامههای اقتصادی کشور از سال 68 تاکنون، اخیرا پس از سرپا کردن ماشین اقتصاد مملکت در 5 سال گذشته(!) ضمن کنارهگیری از دولت، در مصاحبهای با یک نشریه اصلاحطلب - که بیشتر به رپرتاژآگهی شباهت دارد- سعی کرده هرگونه مسؤولیتی پیرامون وضع فعلی اقتصاد- و نه از 68 به این سو! - را هم از خود سلب کند. بدل نیلی در ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، محیطزیست و ... را هم به وفور در میان همین طیف داریم. محمد خاتمی که ویدئو را هم ممنوع کرده، حالا یگانه پرچمدار آزادی است! عیسی کلانتری که محیطزیست را آباد کرده(!)، هر روز نسبت به وضع بد آن به ما هشدار میدهد!
حسن روحانی که روزی خواستار اعدام خائنان در نمازجمعه بوده هم، حالا مدعی آزادی بیان است! لیبرالهایی چون عباس عبدی، تاجزاده و حجاریان هم که سرتاسر دهه 80 را با به محاق بردن امر اجتماعی، به سیاسیبازی باندمحور پرداختهاند، حالا منادی فروپاشی اجتماعی شدهاند! این چرخه فریب اما یک جا خواهد شکست و سبقت گرفتن اصلاحطلبان از هم در طعنه و نیش زدن به دولت، ناشی از همین ترس است. ترسی که به آنها میگوید هی رفیق! 1400 آمد! روی هم رفته، طعن و کنایههای رسانهها، شبهرسانهها و چهرههای اصلاحطلب به دولت در این روزها را نباید چندان جدی و محض رضای خدا دانست. آنها در کمین فریبی دیگر در 1400 هستند؛ همین!