1- کالباسبُر درحد، یکدستگاه کالباسبر کم کارکرد که فقط از آن برای ترساندن گربههای محل استفاده شده، یک و 150: کارگر میتواند با 50 تومان باقی ماندهاش هم کالباس بخرد و در اوقات فراغت ببُرد. هم سرش گرم میشود، هم میتواند یک ساندویچی راه بیندازد. با تشکر.
2- بوت اورجینال هارلی دیویدسون، خودم از ترکیه آوردم، مال خود آقا دیویده! یک و 250: کارگر اگر بتواند از طریق کالباسبر و ساندویچ، 50 تومان کاسبی کند، کافی است آن را بگذارد روی حقوق ماه بعدش و دی ماه که شروع زمستان است، با بوت اورجینال دیوید فلانش عشق و حال کند!
3- کیت تتو، یک کیت کامل و حرفهای که اصلا کار نکرده، فقط دو- سه بار برای تست روی یه جاهایی از خودم زدم. قیمت یک و صد: خب! به نظر شما، یک مدیر فستفود بوتپوش چه کم دارد؟ احسنت! یک نقش اژدها روی کمرش و یک مشت گرگ و پلنگ و شغال روی سایر نواحی!
4- لباس شب ترک، فقط یک شب پوشیده شده که آن هم زیاد شب نبود، حوالی غروب! قیمت فقط یک و سیصد: صد تومان که از خرید کیت تتو باقی مانده است و با یک و دویست اسفندماه میکند یک و سیصد، تبریک میگویم کارگر ساده ما از همین الان که شروع کند آخر سال یک سلبریتی تمامعیار است! شاید چند ماه گرسنگی و کارتنخوابی قدری اذیت کند که به سلبریتی شدن میارزد. فقط بیایید دعا کنیم آن لباس شبه، مردانه باشد.