محسن شهمیرزادی: یک فیلم برای تولید و به نمایش درآمدن در ایران نیاز دارد تا 2 پروانه از وزارت ارشاد دریافت کند؛ نخست پروانه ساخت و دیگری پروانه نمایش. پس از نوشته شدن فیلمنامه، لیست عوامل به همراه نسخهای از فیلمنامه به شورای پروانه ساخت سپرده میشود تا پس از تایید کلیات، فرآیند تولید آغاز شود. پس آن نیز شورای پروانه نمایش وظیفه دارد نسخه نهایی فیلم را برای اکران عمومی مورد بازبینی قرار دهد و مجوز نمایش فیلم صادر شود. با این وجود برخی اهالی سینما بر این عقیدهاند فیلمها برای تولید نیاز به پروانه تولید ندارند، بلکه تنها در مرحله نمایش باید مورد بازبینی و نظارت قرار بگیرند. نامهای که از جانب تعدادی از سینماگران خطاب به رئیسجمهور ارسال شده نیز ناظر بر همین مساله است. در بخشی از این نامه کوتاه آمده است: «ما امضاکنندگان این نامه خواستار پایان بخشیدن به نگاه خردپندار و محجورانگار حاکمیت به فیلمسازان هستیم. از این رو در پایینترین سطح مطالبات، خواهان ثبت آثار سینمایی برای مجوز ساخت، خارج از هرگونه کنترل شکل و محتوا در راستای اختیاری کردن دریافت «پروانه ساخت» فیلم سینمایی هستیم». این نامه در پی آن است که سینماگران لزومی به دریافت پروانه ساخت جهت تولید فیلم نداشته باشند، بلکه پس از تولید اثر دلخواه خود، شورای نمایش تصمیم بگیرد فیلم تولیدشده میتواند اکران شود یا خیر. این نامه بهانهای شد تا نگاهی داشته باشیم به مقوله پروانه ساخت و نظرات موافق و مخالفی که در اینباره وجود دارد.
آزموده را آزمودن خطا نیست!
مخالفان فرآیند صدور پروانه ساخت استدلالهای متفاوتی درباره موضع خود دارند؛ از جمله آنکه این شورا متعلق به دوره قبل از دیجیتالیزه شدن سینماست و تحولات بهوجود آمده، نظارت و ارزشیابی آثار سینمایی را دگرگون کرده است، برای مثال سهولت در تولید فیلم است که در گذشته به این آسانی تولید فیلم ممکن نبود و طبیعتا اصلاحات پس از تدوین نیز مشکلات خود را داشت. علیرضا رئیسیان، کارگردان و تهیهکننده سینما استدلال مشابهی دارد و معتقد است: «به نظر میرسد امروز بحث پروانه ساخت بر اساس آییننامه وزارت ارشاد که بیشتر مصوبه داخلی است با توجه به تغییرات اساسی در جامعه و سیطره تکنولوژیها و فضاهای مجازی از حیز انتفاع افتاده، کما اینکه ما امروز شاهدیم تئاترها قبل از اجرای عمومی، یکبار به نمایش درمیآیند و بعد مجوز نمایش دریافت میکنند یا درباره مطبوعات و کتاب هم نظارت بعد از چاپ وجود دارد. پس مناسب است چنین فرصتی هم برای فیلمها میسر شود». این در حالی است که مسیر پیشنهادی رئیسیان یکبار در ابتدای دولت یازدهم مطرح شد و با انتقادات فراوانی مواجه شود. اولین وعده علی جنتی، وزیر سابق ارشاد تغییر نحوه نظارت بر کتابها بود و در این باره وعدههایی داد از جمله اینکه: «ممیزی قبل از نشر را برمیداریم. خود ناشر وقتی روی کتابی سرمایهگذاری میکند، میداند اگر آن کتاب از چارچوبهای قانونی خارج شود، سرمایهاش دچار مشکل شده، بنابراین از همان اول ناشر این ضوابط را مراعات خواهد کرد». این مساله بلافاصله مورد انتقاد کارشناسان و ناشران قرار گرفت؛ چهبسا کتابی از همه مراحل نگاشتن، ویراستاری، چاپ و... گذر میکرد و پس از آن اجازه چاپ نمییافت یا با تغییرات اساسی مواجه میشد، آنوقت بیش از همه شخص ناشر و سرمایهگذار متضرر میشد. از همین سو نخستین وعده وزیر که این روزها به شعار سینماگران تبدیل شده، با شکست و مخالفت صنف مربوط مواجه شد.
سلیقه چقدر در شورای نمایش سهم دارد؟
برخورد سلیقهای و وجود رانت دیگر انتقادی است که سینماگران بهواسطه آن معتقدند پروانه ساخت باید در چرخه تولید سینما حذف شود. جمال ساداتیان، تهیهکننده فیلم «برف روی کاجها» در اینباره اظهار داشت: «در بخش پروانه ساخت به دلیل اعمال نظرات سلیقهای و گاهی هم غیرعادلانه، فیلمنامه لطمه میخورد. به همین دلیل مدتهاست ما فیلمهای خوب، باکیفیت و در عینحال پرفروش نداریم». اگرچه وجود رانت و برخورد سلیقهای در هرجایی که نیروی انسانی تصمیمگیر باشد، امکانپذیر است اما باید توجه داشت اعضای شورای پروانه ساخت ترکیبی از نمایندگان وزارت ارشاد و 2 نماینده از خانه سینما هستند که از جانب اهالی سینما در این شورا قرار گرفتهاند. از سوی دیگر این شورا بناست طبق آییننامه مشخص و خطوط قرمز ترسیم شده مجوز صدور پروانه ساخت فیلم را به رای بگذارد و سلیقه فارغ از ارزش هنری نمیتواند در این شورا اثرگذاری چندانی داشته باشد، بویژه آنکه طیف متنوع کارشناس- کارگردان- تهیهکننده موجب تعدیل آرا و برخوردی عادلانهتر با موضوع خواهد شد.
حبیب ایلبیگی، معاون سابق نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی پیش از این در برنامه هفت پیرامون معیارهای تصمیمگیری در شورای پروانه ساخت اظهار داشته بود: «ما در پروانه ساخت حداقلهایی را در نظر میگیریم و اگر قرار باشد بررسی دقیق کنیم تبعاتی خواهد داشت؛ اتلاف داریم و در نهایت منجر به خروج سرمایهگذار میشود، چون الان بسیاری از تهیهکنندگان از فیلمساز سرمایهگذار میخواهند. پروانه ساخت حداقل تضمین برای سرمایهگذار است و الان هیچ سرمایهگذاری بدون پروانه ساخت حاضر به حمایت از فیلمساز نیست». وی همچنین درباره برخورد سلیقهای در این شورا نیز گفت: «اگر شورای پروانه به هر فیلمی پروانه ساخت ندهد در جلسه دیگری باید پاسخگو باشیم که سلیقه شخصی خود را اعمال کردهایم. به این نکته باید توجه کرد که فیلمنامههایی که ما میخوانیم محصول کامل نیست. الفاظ رکیک در فیلمنامهها لحاظ نمیشود و حتی برای عدم استفاده از کلمات نامناسب اداره کل تعهد میگیرد. دیالوگها را اغلب سر صحنه اضافه میکنند. کیفیت هنری داستان بارها به نویسنده و تهیهکننده گفته میشود اما گوش شنوا نیست و تعبیر به ممیزی میشود. کیفیت ساخت اغلب در مرحله فیلمنامه مشخص نمیشود و بعد در مراحل تولید و ساخته شدن مطرح میشود».
شورای پروانه ساخت؛ تنظیم کننده سبد تولیدات سینمای ایران
اما این همه ماجرا نیست، بلکه شورا موظف است نگاهی کلانتر نیز به موضوع تولید داشته باشد. این شورا در واقع ورودی سینمای ایران است و این ورودی میتواند حجم و کیفیت آثار سینمایی را مورد ارزیابی قرار داده و آنها را کنترل کند. اگر این شورا تاکنون میتوانست وظیفه خود را بدرستی انجام دهد، در آن صورت گیشه مملو از کمدیهای مبتذل و آثاری با مضمون رئالیسم سیاه نبود و آثار آگاهیبخش، جذاب، امیدآفرین و با نشاط سهم بیشتری در سینما داشتند. جمال شورجه، از اعضای شورای پروانه ساخت، از دیگر وظایف این شورا را تنظیم سبد تولیدات سالانه سینما میداند و معتقد است: «شورای پروانه ساخت تنظیمکننده سبد تولیدات سالانه سینماست و باید این برنامهریزی بهگونهای باشد که از همه گونهها فیلم داشته باشیم تا مردم با هر سلیقه و نیازی بتوانند از محصولات سینما استفاده کنند. در کنار این وظیفه، مراقبت از محتوای آثار نیز بسیار مهم است تا آثار تولید شده تاثیر منفی در جامعه نداشته باشند. همچنین ما باید مراقب هزینهای که مخاطب برای دیدن فیلمها میکند نیز باشیم، یعنی آثاری ساخته و اکران نشود که مخاطب پس از دیدن آنها فکر کند پولی که داده به هدر رفته است. مخاطب حداقل باید احساس کند یک اثر سرگرمکننده دیده و یک ابتهاج درونی برایش ایجاد شده است. البته نباید فراموش کرد که هر تولید سرگرمکننده نیز باید پیام لازم را داشته باشد و تنظیم این امور از وظایف شورای پروانه ساخت است».
بخشهای ناخواندنی یک نامه درخواست!
نامه سینماگران که با امضای 200 فعال این حوزه به رئیسجمهور ارسال شده است، تنها شامل جملاتی با بار احساسی بوده که به نظر نمیرسد چندان از تامل در تمام ابعاد صنعت سینمای ایران بهرهمند باشد. قطعا شورای پروانه ساخت با چالشها و مشکلات فراوانی روبهرو است اما یقینا حذف این شورا راهحل بلندمدت و کارآمد نخواهد بود. با حذف شورای ساخت، سینمای ایران تبدیل به حیاط خلوت تاجران هنرهفتم خواهد شد و در این میان جایی برای فیلمهای دغدغهمند و عمده همان افرادی که ذیل نامه را امضا کردهاند، نخواهد بود، چرا که تغییر ذائقه مخاطبان سینما را با توجه به بازار پرفروش کمدیهای کلیشهای و گیشهای به دنبال خواهد داشت و در این میان فیلمسازان دغدغهمند در اقتصاد سینما دچار مشکلات فراوانی میشوند؛ موضوعی که همین حالا هم در سینمای کشورمان دیده میشود. افزایش بیرویه آثار سینمایی با کیفیت نازل و از سوی دیگر فراهم شدن بستری برای عبور از هنجارهای اخلاقی از دیگر پیامدهای حذف شورای پروانه ساخت است. این اتفاق میتواند گامی برای عدول از قانون یا دور زدن آن نیز محسوب شود. همه این فرضیات در شرایطی است که در حال حاضر و با وجود فعالیت شورای پروانه ساخت عملا سینمای ایران شاهد تولید انبوهی از آثار کمکیفیت و گاهی مبتذل است و معلوم نیست در این شرایط چگونه سینماگران ایرانی انتظار دارند همین فیلتر حداقلی نیز در مسیر ساخت تولیدات سینمای ایران قرار نگیرد. در واقع حذف شورای پروانه ساخت موجب تولد انبوهی از فیلمسازان بیکیفیت خواهد شد که بازار فیلمهایشان نه در میان مردم، بلکه جشنوارههای دستچندم خارجی است و به این ترتیب نهتنها غدههای ناسالم سینمایی در وضعیت کنونی تکثیر میشوند، بلکه سینماگران دغدغهمند نیز بتدریج به حاشیه میروند. از این رو به نظر میرسد اگر افرادی مانند «مسعود کیمیایی»، «امرالله احمدجو»، «بهروز افخمی»، «نرگس آبیار» و... از ابعاد این درخواست آگاه میشدند، بیشک به جای تایید تلویحی نامه، تصمیم دیگری اتخاذ میکردند.