printlogo


کد خبر: 203242تاریخ: 1397/9/25 00:00
نگاهی به جایزه ادبی شهید غنی‌پور به بهانه معرفی نامزدهای بخش نوجوان این دوره از جایزه
یادگاری فردی برای ادبیات فارسی

محسن شهمیرزادی: سال گذشته در هفدهمین جایزه شهید غنی‌پور هیچ‌کدام از آثار داستانی در حوزه نوجوان شایسته انتخاب نشدند و این جایزه تنها رمان «مثل هیچ‌کس» را شایسته تقدیر دانست. محمد ناصری، دبیر جایزه شهید غنی‌پور در اختتامیه سال پیش این جایزه پیرامون ادبیات نوجوان در سخنانی گلایه‌آمیز گفت: «ما متاسفیم که باید اعلام کنیم در زمینه ادبیات کودک و نوجوان دچار مشکل جدی در کشور هستیم. نهادهای مسؤول در این زمینه باید برای این مقوله فکری کنند. باور کنیم دوران طلایی دهه ۶۰ و ۷۰ در ادبیات کودک و نوجوان تمام شده است. دیگر نه نویسنده‌ای در این حوزه حمایت می‌شود، نه تشکلی در میان آنهاست که کارشان را پیگیری کند و نه ناشری رغبت بالایی به تالیف در این زمینه دارد». ناصری افزود: «بررسی ما نشان می‌دهد ۷۰ درصد آثار منتشرشده در این حوزه ترجمه است. ناشران برای سرمایه‌گذاری کمتر و آسان‌تر، از تالیف کنار رفته‌اند. فقر معنا و گرفتار فرم شدن این حوزه را در بر گرفته و همه اهل قلم هم مقلد فضای فعلی شده‌اند». امسال اما به نظر می‌رسد جایزه غنی‌پور با توجه به آثار قابل قبول در حوزه نوجوان، یک اثر را به عنوان کتاب برگزیده انتخاب کند. گویا همین هم موجب شده اسامی نامزدهای بخش نوجوان جایزه غنی‌پور زودتر از سایرین اعلام شود.
یک جایزه ادبی از دل مسجد
جایزه شهید غنی‌پور ریشه در مسجد جوادالائمه دارد؛ مسجدی که پیش از انقلاب فعالیت‌‌های فرهنگی‌‌‌‌اش برای نسل جدید بسیار درخشان بود. در این میان دوره‌‌های داستان‌نویسی و قصه‌گویی ویژگی شاخصی به بچه‌‌های مسجد جوادالائمه داده بود که کمتر مسجدی جلوه‌ای مشابه آن داشت. مرحوم فرج‌الله سلحشور، مرحوم امیرحسین فردی، بهزاد بهزادپور، اصغر نقی‌زاده، حسین یاری، گلعلی بابایی و... هرکدام خاستگاه ادبی و داستانی‌شان به مسجد جوادالائمه و کلاس‌هایش بازمی‌گردد. شهید حبیب غنی‌پور نیز یکی از همین اهالی ادب مسجد بود که بعد از شهادتش، به همت مرحوم امیرحسین فردی جایزه‌ای تحت نامش شکل گرفت. جایزه‌ای که به‌رغم زیستگاه غیردولتی داشتن و دور از محور قدرت در عرصه فرهنگ بودن اما خیلی زود توانست به عنوان یکی از جوایز ادبی معتبر قد علم کند. به‌گونه‌ای که امروز و در هجدهمین سالگردش، حتی انتشارات معتبر هم از نامزدشدن آثارشان در این جایزه اظهار خشنودی می‌کنند. داوران جایزه حبیب غنی‌پور از اعضای شورای نویسندگی مسجد جوادالائمه هستند و تا زمان حیات مرحوم فردی این جایزه حول محور ایشان سیاست‌گذاری می‌شد. مرحوم فردی پیرامون جایزه حبیب غنی‌پور پیش از این بیان داشته بود: «بی‌تردید اعتماد و اقبال جامعه به جشنواره ادبی غنی‌پور، به خاطر التزام و پایبند بودن اعضای برگزارکننده آن به صداقت و کارآمدی بوده و تا زمانی هم که این دو اصل اساسی در بستر ارزش‌های اسلامی و انقلابی چراغ هدایت جشنواره باشد، سالیان سال در صحنه ادبیات این سرزمین باقی خواهد ماند. در غیر این‌ صورت هیچ تضمینی برای بقای حیات آن وجود نخواهد داشت».  همین مساله موجب شده است جایزه غنی‌پور یک جایزه معتبر، غیردولتی و غیرسیاسی محسوب شود که معیار‌ها و اصول انتخاش همواره مشخص بوده و تا کنون به دبیری محمد ناصری تجربه‌‌های خوبی  را از سر گذرانده است.
هجدهمین سال کتاب غنی‌پور
در دوره هجدهم این جایزه حدود ۳ هزار و ۵۳ اثر داوری شد که در این میان سهم آثار بخش کودک حدود ۱۷۰۰ کتاب بوده است. در شاخه نوجوان حدود ۵۶۳ کتاب به مرحله داوری رسید و از آنجا که در این بخش داوری‌ها جلوتر از سایر بخش‌هاست، داوری مرحله اول به پایان رسیده و در مرحله دوم ۳۸ اثر در حال رقابت با یکدیگرند. در بخش رمان بزرگسال نیز ۷۹۰ اثر در حال رقابت هستند و داوران این آثار را بررسی می‌کنند. در این میان تاکنون نامزدهای بخش نوجوان جایزه غنی‌پور معرفی شده‌‌اند؛ بخشی که سال گذشته با حواشی‌ای مواجه شد و به‌دلیل ضعف آثار هیچ اثری به عنوان اثر برگزیده انتخاب نشد اما امسال آثار قابل توجهی در این بخش نامزد شده‌‌اند که در ادامه نگاهی به آنها خواهیم داشت.
از روایتی ساده تا زمستانی بی‌شازده
«روایتی ساده از ماجرایی پیچیده» به قلم ابراهیم بیگی توسط انتشارات سوره‌مهر به چاپ رسیده است. نویسنده در این داستان با محوریت انقلاب اسلامی به شرح اتفاقات دوران ارباب- رعیتی در ترکمن‌صحرا می‌پردازد و داستان پسر نوجوان ترکمنی به نام «الیاس» پسر «محمدجان» را بیان می‌کند که درگیر عشق نافرجام دختر خان روستای‌شان «صفورا» می‌شود و در ذهنش فکر ازدواج با او را می‌پروراند تا اینکه سرکرده‌های خان، برادرش «یوسف» را می‌کشند و عروسی او را تبدیل به عزا می‌کنند و از آن پس الیاس مدام در پی گرفتن انتقام خون برادرش است و این ماجرا به اتفاقات و مبارزات قبل از پیروزی انقلاب اسلامی پیوند می‌خورد.
«شب‌های بی‌ستاره» به قلم مرضیه نفری از سوی  انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است. داستان این رمان  درباره دختر نوجوانی به نام «ستاره» است که در پی بزرگ شدن است. ستاره دختری کنجکاو پرشر و شور و در عین حال ساده است که دنبال هویت بخشیدن به خویش در ابتدای دوره نوجوانی است. داستان در فضای سال‌های دفاع‌مقدس روایت شده ‌است. جنگ ناخواسته وارد زندگی‌ ستاره و خانواده‌اش شده و اتفاقات زیادی برای‌شان پدید آورده است.
«مترسک» به قلم معصومه عیوضی توسط  انتشارات سوره‌مهر وارد بازار شده است. این نوشته فضایی دخترانه دارد. ردپای زن بودن نویسنده کاملا هویداست. معصومه عیوضی تلاش کرده است خود را جای دختری 14-13 ساله بگذارد و از منظر او به جامعه‌ای که در سراشیبی انحطاط است نگاه کند. جامعه‌ای که از یک‌سو سنت آن را وادار می‌کند تا چادر به سر کند و از سوی دیگر جنبه‌‌های زندگی سنت‌شکنانه او را به مسابقه دختر شایسته دعوت می‌کند. او از نگاه یک دختر 14 ساله به موضوع نگاه می‌کند که دلش می‌خواهد خودش را نشان بدهد و خودنمایی کند و وسوسه دختر شایسته شدن در سرش است و هنوز درک مناسبی از مساله حجاب ندارد اما از طرفی ترس از پدر و مادر و قضاوت اطرافیان با او همراه است که تبدیل به درگیری و چالش درونی قهرمان داستان می‌شود.
«زمستان بی‌شازده» اثر فاطمه نفری از سوی انتشارات سوره‌مهر منتشر شده است. این رمان برای گروه سنی نوجوان با محوریت انقلاب اسلامی نوشته شده است. شخصیت اصلی این داستان یک نوجوان است که در جریان انقلاب و مبارزات منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، در پروسه مرد شدن قرار می‌گیرد و بزرگ می‌شود. در حقیقت شخصیت داستان از یک انقلاب بیرونی به یک انقلاب درونی می‌رسد و انقلاب اسلامی و وقایع مرتبط با این رویداد تاریخی منجر به ایجاد تحول در شخصیت اصلی داستان می‌شود.
«نجات الاغ» به قلم فاطمه دهقان توسط انتشارات محراب قلم به چاپ رسیده است. نویسنده در کتاب «نجات الاغ» داستان نوجوانی به نام «محمد» را بیان می‌کند که به جبهه اعزام شده است. در پیاده‌روی‌های گردان، روی تخته‌سنگی در دیواره‌ دره، الاغی زخمی می‌بیند. او تصمیم به نجات و مداوای حیوان می‌گیرد. با کمک دوستانش و با زحمت فراوان، الاغ را به مقر می‌برد. زخم پای الاغ عفونت کرده و باید پایش را قطع کنند تا زنده بماند، یا اینکه او را بکشند و راحت شود. محمد پزشکی را با ترفندی به مقر می‌آورد تا حیوان را مداوا کند. او تصمیم دارد الاغ را به روستایی در شمال ببرد؛ به خانه‌ عمه‌اش که الاغی به نام پشمینه دارد اما باید تا پایان عملیاتی که در پیش است، صبر کند. عده‌ای مأمور جمع کردن الاغ‌های منطقه شده‌اند. می‌آیند که الاغ محمد را ببرند ولی او با آنها دست‌ به‌ یقه می‌شود و... .


Page Generated in 0/0045 sec