printlogo


کد خبر: 203556تاریخ: 1397/10/1 00:00
نگاهی به سرمایه‌گذاری کلان با پول‌های بادآورده برای بازگشت به سلطنت
وقتی بختیار در پول غلت می‌زند!

حادثه گروگانگیری و اشغال سفارت آمریکا در تهران که به عنوان اعتراض به سفر شاه به آمریکا انجام شد، ماجرای استرداد شاه را برای ایران جدی‌تر کرد. از همان زمان، دولت ایران تلاش جدی حقوقی بین‌المللی را برای استرداد شاه آغاز کرده بود. به دلیل افزایش فشارهای سیاسی، شاه در نیمه دسامبر ۱۹۷۹ آمریکا را ترک و به پاناما رفت. اسناد آزاد شده از آرشیو ملی بریتانیا (2010) نشان می‌دهد دست‌کم در یک مقطع در ژانویه سال ۱۹۸۰ ایران موفق به دریافت حکم جلب شاه از پاناما شد و حتی با هماهنگی بخشی از هیات حاکمه پاناما، ماموران حقوقی را در ۲۴ مارس/ ۴ فروردین 1359 برای اجرای حکم از تهران روانه پاناما کرد و قطب‌زاده، وزیر امور خارجه وقت نیز از قطعی شدن دستگیری شاه خبر داد ولی شاه و خانواده‌اش زودتر از حضور فرستاده ایران، خاک پاناما را ترک کرده و به مصر رفتند. دولت پاناما هم برای دلخوشی ایران اعلام کرد در صورت بازگشت شاه به آن کشور حتما او را دستگیر خواهد کرد. بانک مرکزی ایران نیز پیگیر مصادره و استرداد اموال شاه و خانواده او بود. در همان روز ۲۴ مارس، «داوود آلیانس» بازرگان و سرمایه‌گذار مشهور یهودی ایرانی مقیم بریتانیا، در دیداری در نیویورک با آنتونی پارسونز
(Anthony Parsons) نماینده دائم بریتانیا در سازمان ملل و سفیر پیشین لندن در تهران درباره ارتباطات بختیار در ایران و آماده شدن مقدمات بازگشت او به ایران ادعا کرد: «بختیار گفت تماس‌های عالی با ایران دارد... شریعتمداری هم آماده است در زمان مناسب به هر کس شانس سرنگونی خمینی را داشته باشد قول همکاری بدهد». به عقیده پارسونز «بختیار به این نتیجه رسیده که... لحظه سرنوشت‌ساز چندان دور نیست. به نظر می‌رسد بختیار پول زیادی برای این عملیات دارد. صحبت‌هایی درباره فوران نعمت عراقی شده است. آلیانس همچنین گفت اسرائیلی‌ها هم کمک کرده‌اند». پارسونز در پاسخ به درخواست آلیانس برای حمایت بریتانیا از بختیار گفت: «من در جریان امور ایران نیستم. با این حال برای من بشدت سخت است تصور کنم که در شرایط فعلی بختیار بتواند پیروزمندانه به فرودگاه مهرآباد و کشورش بازگردد». در این دیدار آلیانس نتوانست قول همکاری بریتانیا با بختیار را از پارسونز بگیرد. در همین ارتباط، روز ۱۹ ژوئن/ ۲۹ خرداد 1359، دیوید میرز، رئیس بخش خاورمیانه وزارت خارجه بریتانیا به درخواست اضطراری آلیانس با او دیدار کرد. این دیدار به دنبال دیدار بختیار با آلیانس انجام شد. به گفته آلیانس «بختیار اکنون در پول غلت می‌زند و آماده اقدام است. او یک سازمان در ایران و 3 ایستگاه رادیویی دارد، یکی به صورت سیار مستقر و فعال در اطراف تهران، یکی در عراق و یکی جایی دیگر». میرز توضیح می‌دهد رسانه‌های آمریکایی‌ها این رادیو را به اویسی نسبت می‌دهند. در ادامه، آلیانس از طرف بختیار از میرز پرسید: «بختیار می‌خواهد بداند موضع بریتانیا چیست؟ او از آمریکایی‌ها دست کشیده و آنها را احمق و بی‌ربط می‌داند ولی بریتانیایی‌ها عاقل‌ترند». از زمان اوج‌گیری انقلاب در سال ۱۹۷۸، معمولا از اندرو ویتلی
(Andrew Whitley) نویسنده و روزنامه‌نگار انگلیسی که در آن زمان، گزارشگر روزنامه فایننشال تایمز در تهران بود، به عنوان یکی از افراد طرف مشورت وزارت خارجه بریتانیا در مساله ایران نظر خواسته می‌شد. به عقیده ویتلی، وجود 3 رادیو صدای آزاد ایران (متعلق به ارتشبد غلامعلی اویسی)، رادیو ایران (متعلق به شاپور بختیار) و یک مورد جدید به نام رادیو وطن (از قاهره) تاثیر زیادی در ایران داشت. بر اساس این گزارش، رادیو وطن «به احتمال قریب به یقین توسط آمریکایی‌ها حمایت مالی می‌شود». در ادامه این گزارش همچنین از احتمال حمایت عراق، سعودی و کشورهای خلیج‌فارس از فعالیت‌های اپوزیسیون خارج از کشور سخن گفته شده است. در ابتدای این گزارش تاکید می‌شود هم بختیار و هم اویسی تحت حفاظت شدید و مداوم امنیتی پلیس لباس شخصی نیروی ویژه فرانسه قرار دارند و فرماندهی عملیات حفاظت از بختیار برعهده پسر خود او است. در این گزارش درباره وضع مالی دو سیاستمدار تبعیدی آمده است: «به نظر می‌رسید هیچ‌یک از 2 رهبر مشکل مالی نداشتند. آنان احتمالا از سوی ایرانیان ثروتمند تبعیدی حمایت می‌شوند. عجیب آن بود که هر دوی آنها اشاره کردند آن یکی احتمالا مورد حمایت مالی پرنسس اشرف است، بنابراین من تعجب نمی‌کنم اگر هر دوی آنها از نوعی حمایت سلطنتی برخوردار بوده باشند و شاید مقداری هم از عراق کمک می‌گیرند». در ادامه این گزارش به سفر اخیر اویسی به آمریکا و دیدارش با آدمیرال ترنر (فرمانده سیا) و برژینسکی (رئیس شورای امنیت ملی آمریکا) اشاره شده است. «ظاهرا هر دو نفر با حرکت اویسی همراهی نشان داده و خواهان آگاهی از فعالیت‌های او شده‌اند. اویسی عدم آمادگی فعلی کاخ سفید برای اقدامی مثبت در حمایت از او در این زمان را قابل درک دانست. اویسی همچنین عنوان کرد ارتباطات دوستانه‌ای را با مصر، اسرائیل و عمان برقرار کرده و ضمنا خواهان کمک از ما [بریتانیا] است و می‌خواهد این خواسته را با کویت، امارات متحده عربی و شاید پاکستان هم مطرح کند». جولیان ایمری نماینده سرشناس محافظه‌کار و معاون سابق وزارت خارجه بریتانیا در دولت ادوارد هیث درباره دیدار با بختیار نوشته است:‌ «بختیار هم تماس نزدیکی با عراقی‌ها برقرار کرده و یک یا چند ملاقات دوستانه با صدام حسین داشته است. قدردانی بختیار از نیات صدام حسین، واقعا همانند اویسی است. همانند اویسی، به بختیار نیز امکاناتی داده شده تا برخی افرادش در عراق مستقر شده و به داخل ایران نفوذ کنند. او هم یک ایستگاه رادیویی برای خودش دارد که از رادیوی اویسی جداست».  ۲۴ جولای ۱۹۸۰/ ۲ مرداد ۱۳۵۹ (3 روز قبل از درگذشت شاه) فریدون جاهد، خبرنگار بخش فارسی سرویس جهانی بی‌بی‌سی مصاحبه‌ای را با شاپور بختیار در پاریس انجام داد. این مصاحبه پس از مصلحت‌اندیشی با وزارت خارجه بریتانیا انجام و ترجمه متن کامل آن نیز برای وزارت خارجه بریتانیا ارسال شد. خبرنگار بی‌بی‌سی پرسید: «آیا عراقی‌ها به شما قول چیزی را داده‌اند؟» بختیار پاسخ داد: «من از هیچ کس قول نمی‌خواهم ولی منافع متقابلی وجود دارد و ما هر دو ضد رژیم خمینی هستیم».
 


Page Generated in 0/0067 sec