printlogo


کد خبر: 203561تاریخ: 1397/10/1 00:00
دغدغه‌ای به نام ترسیم نقطه ثقل اقتصادی کشور

علی صفری: اخیرا حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از خانواده‌های شهیدان دفاع‌مقدس و مدافع حرم و دفاع از مرزها و امنیت، ضمن دعوت مردم و جوانان و همچنین مسؤولان به بیداری و هوشیاری در مقابل توطئه‌های جبهه استکبار و در رأس آن آمریکا، فرمودند: «همه باید تلاش خود را برای تقویت اقتصاد کشور و تولید ملی مضاعف کنند و مسؤولان نیز باید مراقب باشند تا فریب ظاهرسازی و زبان‌بازی دشمن را نخورند و دشمن خبیثی که از در بیرون شده است، از پنجره وارد نشود..... هدف آنها این بود که به وسیله تحریم و اقدامات ضدامنیتی، در کشور دودستگی، اختلاف و جنگ گروه‌ها به‌ وجود آورند و عده‌ای را به خیابان‌ها بکشانند و نام آن را هم «تابستان داغ» گذاشته بودند اما به کوری چشم دشمنان، تابستان امسال یکی از بهترین تابستان‌ها بود...».
سال 94، زمانی که توافق هسته‌ای میان ایران و اعضای 1+5 به امضای طرفین رسید، واشنگتن و تروئیکای اروپا پازل «مهار ایران در پسابرجام» را به گونه‌ای طراحی کردند که متعاقب آن، بتوانند بیشترین هزینه‌های ممکن را بر امنیت و اقتصاد کشور تحمیل کنند. متاسفانه نوع تفکر برخی دولتمردان ما نیز به کاتالیزور و عاملی تسریع‌کننده در این معادله شوم تبدیل شد. فاصله‌گیری از «اقتصاد ملی» و «توان داخلی» و اتکا بر «اقتصاد مبتنی بر برجام» و تبدیل توافق هسته‌ای به یک گرانیگاه اقتصادی (به جای ظرفیت تاکتیکی) از جمله خطاهای بزرگی بود که در این مسیر به وقوع پیوست.
در حال حاضر نیز غرب (متشکل از ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپایی) دقیقا همان فرمول را دنبال می‌کند! مخرج مشترک رویکرد اقتصادی دولت ترامپ و 3 دولت اروپایی در قبال ایران، تلاش آنها برای تبلور «اقتصاد مبتنی بر تحریم» در کشورمان است. در این معادله اساسا اهمیتی ندارد که واشنگتن از برجام خارج و کشورهای اروپایی در آن مانده باشند! باید این حقیقت مسلم را درک کرد که کاخ سفید و تروئیکای اروپا در حال چینش یک پازل واحد و مشترک در حوزه اقتصادی کشورمان هستند.
اگر چه برخی قطعات این پازل به تنهایی جذاب و فریبنده به نظر می‌رسد اما تصویر نهایی آن به اندازه‌ای کریه است که مشاهده‌اش حتی از عهده برخی افراد خوش‌باور نسبت به غرب نیز برنمی‌آید!
ایالات متحده و شرکای اروپایی آن بخوبی می‌دانند اقتصاد هر کشوری نیاز به یک «مصدر» و «نقطه ثقل» دارد، بر همین اساس درصددند مصدر اقتصاد ایران را در آن سوی مرزها و نقطه ثقل آن را بر مبنای «بازی با تحریم‌ها» در قالب برجام (حتی برجام اروپایی) قرار دهند. غرب روزنه نفوذ اقتصادی خود در کشور را بر مبنای جا انداختن «اقتصاد متاثر از تحریم» در حوزه مالی و اعتباری ایران قرار داده است. همان‌گونه که اشاره شد، انتخاب «برجام» به عنوان نقطه ثقل اقتصادی کشور، بزرگ‌ترین خطای ممکن از سوی دولتمردان ما محسوب می‌شود. این قاعده در خصوص برجام اروپایی نیز صادق است. برجام اروپایی نسبت به برجام، دارای پشتوانه حقوقی- سیاسی و ضمانت اجرایی کمتری است.
بدیهی است «اقتصاد مقاومتی» به معنای «اقتصاد مقاوم در برابر تحریم»، نه‌تنها به منزله نسخه‌ای شفابخش برای مواجهه با «اقتصاد مبتنی بر نفت» محسوب می‌شود، بلکه قدرت ثبات اقتصادی و اعتباری ما در برابر هجمه‌های ناتمام دشمن را به صورت تصاعدی افزایش خواهد داد. تا زمانی که «اقتصاد مقاومتی» چه در بعد تئوریک و مفهومی و چه در بعد عملیاتی به حاشیه رانده شده و «اقتصاد متاثر از تحریم» جایگزین آن شود، معضلات اقتصادی و مالی کشور نقطه پایانی نخواهد داشت.
در این میان بدیهی‌ترین اصول اقتصادی ایجاب می‌کند به جای تکیه بر ظرفیت‌های موقت و قابل تغییر (مانند برجام آمریکایی- اروپایی یا برجام اروپایی) به ثوابتی روی بیاوریم که تعریف و تنظیم آن در دست اقتصاددانان و دلسوزان کشور باشد. در صورتی که «اقتصاد مقاومتی» به مبنا و الگوی ما در حوزه مالی و اعتباری و گردش سرمایه در داخل و حتی خارج از کشور تبدیل شود و موضوعاتی مانند مبادله و تجارت با دیگران بر اساس پول ملی و... حول همین مدار شکل گیرد، قادر خواهیم بود برنده رقابت اقتصادی پیچیده با غرب باشیم. در این صورت، 2 مولفه «گزینشگری در میان بازیگران اقتصادی در حوزه بین‌الملل» و «کنشگری در عرصه اقتصاد منطقه‌ای و جهانی» منجر به پویایی و رشد اقتصادی کشورمان خواهد شد. «اقتصاد مقاومتی» برخلاف «اقتصاد ریاضتی» که بعضا به صورت اشتباه مترادف با یکدیگر به کار می‌روند، عرصه کنشگری کشور و دولت در اقتصاد است. در این عرصه، تبلور ظرفیت‌های اقتصادی داخلی، ارتباط مالی و اعتباری با دیگران بر اساس منافع اقتصادی و ملی، تعریف راهکارهای مواجهه با تحریم و... موضوعیت دارد، حال آنکه اقتصاد ریاضتی، واکنشی منفعلانه در مواجهه با بحران‌های اقتصادی موجود در یک کشور یا مجموعه است.
بی‌دلیل نیست که طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب، امروز مهم‌ترین وظیفه مردم و مسؤولان، در کنار هوشیاری، تلاش برای تقویت اقتصاد کشور از طریق تولید داخلی است. محصول اقتصاد متاثر از تحریم، «اعتیاد به مصرف‌زدگی» و خروجی اقتصاد مقاومتی، «تولید مستمر» است. آیا زمان آن نرسیده است که دولتمردان ما بهترین و عقلانی‌ترین گزینه را در این باره انتخاب کنند؟! هم‌اکنون زمان آن رسیده است که ضمن درس گرفتن از تجربیات تلخ 5 سال اخیر، به محاسبه، تعریف و ترسیم نقطه ثقل اقتصادی کشورمان روی بیاوریم؛ نقطه ثقلی که بتواند به نقطه اتکا و عزت ملت ایران در مناسبات اقتصادی، اعتباری و رفاهی کشورمان تبدیل شود.
 


Page Generated in 0/0070 sec