printlogo


کد خبر: 203573تاریخ: 1397/10/1 00:00
اشتباهات تاکتیکی ژوزه مورینیو در منچستریونایتد

هر چند مورینیو در فصل اول حضورش در یونایتد به 3 جام رسید ولی تیم او در فصل سوم دچار افت فاحشی شد و یونایتد دوباره اسیر همان داستان‌های تکراری سندروم فصل سوم آقای خاص شد: انتقاد نسبت به عملکرد سران باشگاه در پنجره نقل‌وانتقالات، درگیری با داوران و رسانه‌ها، اختلاف با بازیکنان، نیمکت‌نشین کردن ستاره‌ها و موضوعاتی از این قبیل. سوای اینها، مورینیو اشتباهاتی تاکتیکی در یونایتد داشت که در این گزارش به بررسی آنها می‌پردازیم.
دفاع
دورانی بود که سبک دفاعی و اصرار مورینیو بر دفاع، شاید موجب ارائه فوتبالی جذاب نمی‌شد ولی حداقل برای او و تیمش از نظر نتیجه مثمرثمر واقع می‌شد اما از زمان حضور او در رئال مادرید اوضاع کم‌کم شروع به تغییر کرد. این سؤال پیش آمد که چرا او تا این اندازه اصرار به کار دفاعی دارد؟ چرا واقعاً باید در مقابل حتی تیم‌های ضعیف اسپانیا با 3 هافبک وسط بازی کرد؟ تیم‌های مورینیو در دوران اوج همچنان آمار خوبی در گل خورده داشتند ولی این قضیه همواره برقرار نبود. در این فصل یونایتد در 17 مسابقه لیگ، 29 گل دریافت کرد. خوردن 29 گل در این تعداد بازی، موجب شده یونایتد پنجمین خط دفاع ضعیف لیگ را داشته باشد اما بدتر اینکه، دخه‌آ که هنوز هم یکی از بهترین‌های جهان محسوب می‌شود، از نظر واکنش‌ها، در این فصل در رتبه چهارم لیگ است، یعنی اگر واکنش‌های او هم نبود، آمار خط دفاع یونایتد بدتر از این هم می‌شد.
گفتن این نکته بسیار مهم است که نشانه‌های نگران‌کننده از همان فصل قبل بروز کرده بود. زمانی که یونایتد در کل فصل 28 گل خورد ولی دخه‌آ از نظر تعداد سیو در رده پنجم لیگ قرار داشت، به این ترتیب بخش عظیمی از آمار گل خورده یونایتد به مدد دخه‌آ رقم خورده بود و واکنش‌های او مانع از رونمایی مشکلات دفاعی یونایتد شد. شاید مورینیو بازیکنان را سرزنش کند یا حتی مدیران را که برای او مدافعی در تابستان 2018 نخریدند ولی او در 2 تابستان 2016 و 2017، 2 مدافع خرید و هیچ‌گاه این دو مدافع نتوانستند تمام پتانسیل خود را در یونایتد مورینیو بروز دهند.
پرسینگ
قطعاً قرار نیست و انتظار هم نمی‌رود تمام تیم‌ها به یک شکل و به یک سبک بازی ‌کنند. اصلاً یکی از زیبایی‌های فوتبال در همین است که هر تیم سبک و روش خاص خود را دارد. هیچ اصراری هم بر پرسینگ از سوی همه تیم‌ها نیست ولی وقتی بخش عمده‌ای از تیم‌های بزرگ اروپایی قادر و مایل به پرسی سریع و سنگین هستند، عجیب است تیمی در ابعاد یونایتد به جای پرسینگ، رو به بازی منفعلانه و دفاعی می‌آورد. تیم مورینیو در اکثر مواقع عقب می‌نشست، به جای پرس، پرس حریف را در مقابل خود می‌دید و در نهایت منتظر ضدحملات می‌ماند. در هر صورت حتی عجیب بود که در تیمی چون منچستریونایتد که هواداران انتظار فوتبالی هجومی دارند، شاهد چنین فوتبالی منفعلانه باشیم. یونایتد حتی در دفاع کردن هم در این فصل خوب نبود تا نتایج تیم، آشکارکننده مشکلات بزرگ یونایتد باشد.
فقدان واکنش مناسب
در نمونه اخیر، می‌توان به بازی با لیورپول اشاره کرد. در نیمه اول این دیدار یونایتد با 3 دفاع به میدان رفت و دالوت هم به عنوان وینگ بک سمت راست عملکرد خوبی داشت. مورینیو در نیمه دوم تصمیم گرفت به سیستم چهار دفاع
رو آورد و دالوت را هم از زمین بیرون کشید. خروج دالوت از زمین، این فرصت را برای رابرتسون در دفاع چپ لیورپول فراهم آورد تا بارها و بارها به سمت دفاع یونایتد یورش ببرد. بیرون کشیدن دالوت یک مساله بود و عدم واکنش در مقابل رفت و آمدهای مکرر دفاع چپ لیورپول، مساله‌ای دیگر. آیا او به واقع تصور می‌کرد باید خلأ میانه میدان را این گونه حل کند و در مقابل در سمت راست دفاع تیمش خلأ ایجاد کند؟ حتی مورینیو در پایان بازی اعتراف کرد از دوندگی‌های بی‌امان رابرتسون کلافه شده است ولی جالب بود هیچ تدبیری برای این قضیه نیندیشید.
سانچز - لوکاکو
بحث‌های بسیاری درباره خریدهای مورینیو در دوران حضورش در یونایتد مطرح است. آخرین نمونه‌اش، فرد بود، او چقدر بازی کرد؟ اکنون کجاست؟ چه وضعیتی دارد؟ اما شاید ناکام‌ترین خریدش، سانچز بود؛ سانچزی که در آرسنال روزهای درخشانی را سپری کرد و چه به عنوان وینگ چپ و چه مهاجم نوک، در لیگ برتر درخشید. تصور می‌شد حضور او در یونایتد قوای تهاجمی تیم را تقویت کند ولی سانچز چه در آرسنال و چه در شیلی، برای بروز توانایی‌های حداکثری خود نیاز به یک مهاجم با قابلیت تحرک بالا و کار ترکیبی داشت که لوکاکو اصولاً چنین مهاجمی نیست. لوکاکو یک شماره 9 کلاسیک است و انتظار می‌رفت ترکیب او و سانچز هیچ‌وقت جواب ندهد.


Page Generated in 0/0158 sec