سعدالله زارعی*: «ادلب آخرین استان سوریه است که باید از اشغال تروریستهای تحتالحمایه خارج شود. با توجه به تاخیری که در آزادی این منطقه اتفاق افتاده است، سوال این است که این کار در چه زمانی و چگونه به سرانجام میرسد؟
1- خصوصیات ادلب
ادلب یک استان متوسط سوریه از نظر مساحت است اما در عین حال از آنجا که نزدیک به 3 میلیون نفر جمعیت بومی و غیربومی سوری را در خود جای داده است، دارای اهمیت ویژه است. این استان از غرب با استان علوینشین لاذقیه تماس دارد و از جنوب با استانهای حما و حمص مرتبط است و از غرب در همسایگی استان حلب قرار گرفته است. هم اینک بخش اعظم این استان و غرب استان حلب در سیطره گروههای مسلح و تروریستها قرار دارد. اکثر شبهنظامیان آن وابسته به گروه النصره (القاعده سوریه) هستند. این گروهها بعضا به طور رسمی و بعضا به طور غیر رسمی از سوی دولت ترکیه حمایت میشوند و این کشور با این استدلال که عملیات نظامی معطوف به پاکسازی در این استان سبب گسیل شبهنظامیان سوری به استانهای همجوار ترکیه میشود و وضع امنیتی ترکیه را تحت تاثیر قرار میدهد، با عملیات پاکسازی ارتش سوریه مخالفت کرده است.
2-دلایل تأخیر عملیات ارتش سوریه در ادلب
ارتش سوریه بهرغم آنکه توانایی کافی برای پاکسازی ادلب از گروههای تکفیری مسلح را دارد، به 3 دلیل عمده این عملیات را به تاخیر انداخته است. یکی از دلایل وجود 3 میلیون جمعیت سوری است که در صورتی که عملیات ارتش بدون تمهیدات لازم انجام شود، آسیب میبینند. ارتش سوریه از چند ماه قبل مناطقی در داخل سوریه را برای انتقال این جمعیت در نظر گرفته است اما جز بخش کمی از آنان از ادلب خارج نشدهاند. به نظر میآید ممانعت گروههای مسلح از انتقال جمعیت ادلب یکی از این دلایل است و دلیل دیگر این است که ساکنان ادلب امیدوارند عملیاتی از سوی جبهه مقابل به اجرا در نیامده و مساله این شهر به صورت مسالمتآمیز و سیاسی حل و فصل شود. از این رو ماندن در خانههای خود یا سرپناههایی را که به آنان واگذار شده است بر انتقال به اردوگاههایی که شرایط سختتری دارند، ترجیح دادهاند.
دلیل دوم، ملاحظات ترکیه است. ترکیه به عنوان یکی از 3 کشور عضو فرآیند «آستانه» توانسته است موافقت 2 عضو دیگر یعنی ایران و روسیه را برای تاخیر در عملیات به امید حل مسالمتآمیز و سیاسی آن به دست آورد. در عین حال 2 کشور روسیه و ایران هر کدام با ملاحظاتی به فرمول ترکیه تن دادهاند. برای روسیه آزادسازی سریع ادلب و پایان دادن به پرونده امنیتی سوریه یک اولویت نیست، چه بسا زماندار شدن آن را برای حفظ حضور نیروهای نظامی خود در این کشور ترجیح میدهد. در عین حال روسیه با ترکیه مراودات متعدد اقتصادی داشته و نیز به پاس متقابل آنکارا درباره مهار ناتو چشم دوخته است.
در این میان ایران نمیخواهد نسبت به ملاحظات همسایه غربی خود بیاعتنا باشد، چرا که به کار با ترکیه در بعضی پروندههای حساس دیگر نیاز دارد. ترکیه در مواجهه با تحریمهای غرب علیه ایران یک «گذرگاه قابل اعتماد» به حساب میآید و علاوه بر آن ایران مایل است در بعضی پروندههای حساس منطقهای، ترکیه را به همراهی با خود ترغیب کند.
بر اساس مذاکراتی که در نیمه شهریور گذشته بین روسیه و ترکیه در «سوچی» برگزار شد و با همراهی ایران نیز توأم بود، رجب طیب اردوغان 2 ماه مهلت گرفت تا گروههای مسلح ادلب را برای تسلیم این شهر متقاعد کند. ایران و روسیه با این تحلیل که موفقیت یا عدم موفقیت ترکیه در «راهحل سیاسی» در نهایت به «آزادی آسانتر ادلب» منجر میشود، این مهلت را به آنکارا دادند و از ارتش سوریه خواستند عملیات خود را به تاخیر بیندازد اما این زمان سپری شد و تغییری در وضع امنیتی ادلب پدید نیامد. با این وجود تهران و مسکو با تمدید این زمان موافقت کردند و این منجر به تاخیر در عملیات ارتش تا زمان کنونی شده است.
دلیل سوم درگیری گروههای تروریستی با یکدیگر در داخل ادلب بود. درگیری بین گروههایی نظیر ارتش آزاد و النصره (القاعده سوریه) از سویی و سایر گروههای تکفیری با النصره (القاعده سوریه) از سوی دیگر یک اتفاق مهم و راهبردی به حساب میآید، چرا که این درگیریها سبب فرسایش این گروهها میشود و آزادسازی ادلب را با سهولت بیشتری همراه میکند. این در حالی است که در این اثنا بعضی گروههای تروریستی ادلب که در مذاکرات آستانه هم حضور داشته و امید خود را به موفقیت از طریق نظامی از دست دادهاند، علامتهایی مبنی بر آماده شدن برای توافق با دولت بروز دادهاند و برای به نتیجه رسیدن این تمایلات نیاز به زمان است.
آینده عملیات
مهلت و تمدید مهلت به تروریستها و ترکیه برای آزادسازی ادلب به پایان رسیده است، مهلتی که 3 بار تاکنون تمدید شده است و عملا نتایج به دست آمده بیانگر بیفایده بودن آن است، از این رو ارتش سوریه در یک اقدام هماهنگ با روسیه و ایران نیروهای خود را به مرور به سمت این استان گسیل داشته و در نقاط مختلف به تهیه مقدمات عملیات پرداخته است. هم اینک ارتش سوریه در مناطق شمال شرقی لاذقیه و کوههای مشرف به ادلب مستقر شده است. ارتش در جنوب ادلب پس از پاکسازی حما از نیروهای تروریستی به موقعیتهای عملیات دست یافته است. تنگ کردن حلقه محاصره گروههای تکفیری مسلح در غرب استان حلب موقعیت فرماندهی عملیات ادلب را برای ارتش هموار کرده است. در این مدت ارتش سوریه توانست با گروههایی در ادلب هم تماسهایی برقرار کند. در همین راستا به نظر میآید زمان آغاز عملیات آزادیبخش در ادلب نزدیک باشد، این در حالی است که ارتش با آزاد شدن بخش اعظم نیروهایش که تا همین 6 ماه قبل در شرق و جنوب و اطراف دمشق درگیر بودند، هم اینک علاوه بر کسب تجربه در آزادسازی، نیروهای وسیعی در اختیار دارد.
پاکسازی ادلب توسط ارتش سوریه میتواند بدون حمایت نیروهای منطقهای هم انجام شود، بر این اساس میتوان گفت عملیات آزادسازی ادلب، «میهنی»ترین عملیات نظامی معطوف به پاکسازی سوریه از تروریستها خواهد بود. عملیات نظامی که منحصر به ارتش سوریه باشد امکان مداخله غرب و جبههسازی آنان را با محدودیت زیاد مواجه میکند. از این رو بر خلاف عملیاتهای جنوب، شرق و اطراف دمشق، تروریستها چندان نمیتوانند همکاری کشورهایی نظیر آمریکا، عربستان، کویت، امارات، قطر و ترکیه چشم داشته باشند. علاوه بر آن تجربه موفق ارتش و جبهه مقاومت در عملیاتهای قبل، روحیه مقاومت تروریستها را تضعیف کرده و شکاف کنونی میان آنان را تعمیق میکند.
ادلب و روند سیاسی در سوریه
روند سیاسی سوریه همین الان هم سرعت گرفته است. اعتراف مقامات ارشد آمریکایی در هفته پایانی آذر ماه مبنی بر اینکه برنامه تغییر سیاسی سوریه را کنار گذاشتهاند، اظهارات چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه مبنی بر اعلام آمادگی برای همکاری با دولت اسد و گسیل هیاتهای محرمانه امنیتی به دمشق طی ماههای اخیر، سفر رئیسجمهوری سودان به دمشق و دعوت از دمشق برای بازگشت به اتحادیه عرب و مذاکراتی که ابوظبی با دمشق برای شرکت در بازسازی سوریه داشت و موضع صریح حکومت اردن مبنی بر دست یافتن به توافق امنیتی با دولت اسد برای مهار تحرکات گروههای مسلح تروریستی و سفر مقامات عراق به دمشق بخوبی از رونق گرفتن فعالیت سیاسی سوریه خبر میدهد. همه این تحرکات در حالی صورت است که هنوز ادلب در سیطره تروریستهاست.
آزادسازی ادلب تحرک بیشتری به پرونده سوریه با هدف عادیسازی وضع حکومت سوریه در جهان خواهد داد. عملیات ادلب سبب تعیین تکلیف نیروهای نظامی آمریکا و ترکیه نیز خواهد شد. بر این اساس بلافاصله پس از زمانی که در سوریه زمزمه آغاز عملیات پاکسازی ادلب شنیده شد، ترامپ اعلام کرد «ما برای مبارزه با داعش به سوریه رفتیم و هم اینک داعش وجود ندارد» و یکی از مقامات ارتش آمریکا اعلام کرد نیروهای نظامی آمریکا بزودی از سوریه خواهند رفت. مخالفت ناتو با عملیات ترکیه در شمال شرق سوریه علیه کردهای مستقر در منطقه موسوم به «جزیره» نشاندهنده از دست رفتن زمان برای ارتش ترکیه است. در عین حال عملیات هوایی ترکیه علیه کردهای موسوم به PYD سبب شد نیروهای کرد تحت امر «صالح مسلم» بار دیگر از دولت اسد بخواهند از آنان در برابر حملات یک «کشور خارجی» حمایت کند. همه این تحولات بیانگر آن است که زمان به سرانجام رسیدن پرونده امنیتی سوریه بسیار نزدیک است. آزاد شدن ادلب مسلما برای خیلیها از جمله آنکارا، واشنگتن، ریاض و ابوظبی یک خبر خوب نخواهد بود. این عملیات بدون آنکه الزاما سبب گسیل تروریستها به ترکیه شود، میتواند به یک زلزله سیاسی در ترکیه بینجامد. الان مهمترین نگرانی اردوغان این است که با بقای دولت بشار اسد در پایان حدود 7 سال حمایت ترکیه از تروریستها، مردم و احزاب این کشور از درستی استراتژی دولت اردوغان و هزینههای هنگفتی که کرده است، خواهند پرسید. ترکیه اگر چه به وجود گروههای کرد معارض اشاره میکند اما دیگران این را پاسخ درستی برای سوال فوق نمیدانند. ترکیه هیچ دلیلی برای همراهی ممتد با تروریستها در طول 7 سال اخیر ندارد و از نظر مردم این کشور حمله به یک همسایه میتواند به تشدید مخاطرات امنیتی ترکیه هم منجر شود. هم اینک رجب طیب اردوغان در مقام رئیس دولت ترکیه باید جواب دهد چرا رابطه دوستی با دولتی را که برای قرنهای آینده نیز همسایه ترکیه باقی میماند، برهم زده و به سمت آمریکا و عربستان که مردم این کشور آنان را دشمن خود ارزیابی میکنند، رفته است. ترکیه در مجموع بهرغم آنکه از همراهی آمریکا و عربستان در دشمنی با دمشق بهرهمند بوده، در عین حال نتوانسته به حداقلی از پیروزی در سوریه هم دست پیدا کند.
* تحلیلگر مسائل خاورمیانه