گروه سیاسی: از زمانی که بحران سوریه در سال 2011 به وجود آمد، دولت آمریکا تلاش بسیاری کرد تا بتواند از این بحران، برای برکناری بشار اسد از قدرت یا حتی تقسیم سوریه استفاده کند. با این حال، گذشت بیشتر از 7 سال از این بحران نشان داد زمین بازیای که آمریکاییها برای خود تصور کرده بودند، بشدت شبیه ویتنام بوده است و همانطور که آنها در دهه 80 میلادی نتوانستند بدون آبروریزی از ویتنام خارج شوند، هماینک نیز نمیتوانند بدون اقرار به شکست و آبروریزی بینالمللی از این زمین خارج شوند.
به گزارش «وطنامروز»، سال 2012 اوباما خط قرمزی برای سوریه تعیین کرد و به نحوی از تمایل خود برای حمله به این کشور سخن گفت. او در عین حال تلاش زیادی کرد تا کنگره را قانع کند که باید حملهای علیه نظام سوریه در این کشور انجام شود. رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عرب منطقه نیز بشدت موافق حضور ارتش آمریکا در سوریه و اعلام منطقه پروازممنوع در این کشور بودند تا بلکه بتوانند مدل حملات ناتو و آمریکا به لیبی را برای سوریه نیز پیاده کنند. در واقع آنها گمان میکردند میتوانند سرنوشتی مانند معمر قذافی را برای بشار اسد نیز رقم بزنند. با این حال، مقاومت مردم سوریه در برابر تروریستها و رأی آنها به بشار اسد برای باقی ماندن در ریاستجمهوری این کشور نشان داد این برنامهها و آرزوها به این راحتیها هم محقق نمیشود و تصمیمگیر اصلی در اینباره مردم سوریه هستند، نه قدرتهای جهانی و مداخلهگران منطقهای.
حرکات نسنجیده و مبتنی بر آرزوها و امیال جنگطلبان در واشنگتن که با واقعیت فاصله زیادی داشت در نهایت رئیسجمهور چهلوپنجم آمریکا را به این نتیجه رساند که برای حفظ منافع اقتصادی کشورش هم که شده باید از سوریه خارج شود. دونالد ترامپ در اینباره به آبروی ایالاتمتحده در جهان و بین متحدانش در منطقه نیز فکر نکرد و به جای آنکه این کار را به صورت تدریجی انجام دهد یا سعی کند حداقل دستاوردی برای حضور نیروهای ارتش این کشور در سوریه درست کند، دستور داد «عقبنشینی» نیروهای آمریکایی از سوریه «سریع» و «فوری» باشد. این اقدام جامعه جهانی، رژیم صهیونیستی و متحدان منطقهای آمریکا را در شوک و حیرت فرو برد. این کار درنهایت منجر به استعفای وزیر دفاع آمریکا نیز شد و نشان داد در کاخ سفید نیز دودستگی و شکاف عمیقی در اینباره به وجود آمده است. پنتاگون به صراحت با این کار مخالفت کرد و نمایندگان جمهوریخواه کنگره نیز انتقادات شدیدی را در اینباره مطرح کردند. نتانیاهو با این حال از ترس اینکه مبادا سوریه به قدرت و موقعیت قبلی خود در منطقه بازگردد و احتمالاً با قدرت و اعتمادبهنفس بیشتری وارد عرصه مقابله با رژیم صهیونیستی شود، اعلام کرد خروج آمریکا از سوریه باعث نمیشود حملات این رژیم به سوریه پایان یابد. با این حال، همه میدانند که خروج آمریکا از این کشور و عدم توانایی آن برای کمکرسانی اطلاعاتی به رژیم صهیونیستی و از طرف دیگر مستقر شدن سامانههای ضدهوایی در مرزهای سوریه میتواند تا حدود زیادی دست و پای صهیونیستها در حمله به این کشور را ببندد.
رسانههای غربی در این میان اما به پیروزی جبهه ایران، سوریه و روسیه در این بحران اشارهکردهاند. واشنگتنپست، مهمترین پیروز میدان سوریه را ایران میداند و معتقد است خروج آمریکا از سوریه به معنای گسترش نفوذ ایران در منطقه و رسیدن ایران به مرزهای اسرائیل است. این روزنامه در گزارش خود آورده است: متحدان آمریکا در منطقه روی دولت ترامپ برای گرفتن مواضع سخت علیه حضور ایران در سوریه حساب باز کرده بودند. آنها تصور میکردند حضور آمریکا و حملات اسرائیل به سوریه مانع حضور جدی ایران در این کشور میشود اما تصمیم ترامپ همه چیز را به نفع ایران تغییر داد. واشنگتنپست در ادامه گزارش خود نوشته است: «عقبنشینی نیروهای آمریکایی از سوریه در را برای گسترش نفوذ ایران در سوریه و رسیدن ایران به مدیترانه و همچنین ایجاد چالشهای عظیمتر برای اسرائیل باز میکند. این مسأله همچنین توانایی واشنگتن برای عمل به تعهداتش در قبال متحدان منطقهایاش را نیز با تردید مواجه و آنها را بیشتر از پیش به سمت روسیه رهنمون میکند. آرزوی ایرانیان برای بیرون راندن آمریکا از منطقه به واقعیت تبدیل شده است. از این پس دیگر ایران به هیچ عنوان دولت ترامپ را جدی نمیگیرد. سیاستهای انزواطلبانه ترامپ تهدیدی برای آمریکا حساب شده و ایران در مقابل میتواند فعالیتهای خود در منطقه را به شکل پررنگتری ادامه دهد. ایران دیگر میداند که دولت ترامپ بیشتر از اینکه گاز بگیرد، پارس میکند!»
واشنگتنپست در ادامه درباره اثرات این عقبنشینی بر وضعیت آرایش نیروهای نظامی در منطقه افزوده است: «مهمترین و اولین اثر عقبنشینی آمریکا از سوریه این است که نیروهای آمریکاییای که در شمال شرقی این کشور مستقر شده بودند، جلوی پیشرفت سوریه و نفوذ نیروهای ایرانی را به این منطقه گرفته بودند اما با این عقبنشینی زمینه برای حضور این نیروها در این منطقه هموار میشود. از طرف دیگر، ارتش سوریه نیز میتواند به نیروهای کرد خود نیرو و امکانات برساند و این برای ترکیه نیز مناسب نیست که با کردهای سوریه زمانی وارد جنگ شود که نیروهای سوری کنترل بیشتر مناطق این کشور را دوباره در دست گرفتهاند. در همین راستا شاهدیم که اردوغان اعلام کرده است حمله به این منطقه را به تأخیر میاندازد و درعینحال کردهای سوری نیز بیان کردهاند امیدوارند با دولت بشار اسد به توافق برسند تا تهدید حمله ترکها به آنها از بین برود.
یکی دیگر از اثرات خروج آمریکا از سوریه، به احتمال زیاد خروج حدود 250 نیروی ویژه آمریکایی از منطقه «تنف» خواهد بود؛ منطقهای که در نزدیکی مرز اردن و عراق قرار دارد. آمریکا از این منطقه برای آموزش نیروهای ارتش آزاد سوریه استفاده میکرد تا علیه بشار اسد وارد مبارزه شوند. در صورتی که این منطقه تخلیه شود، نشان میدهد که آمریکا دیگر نمیخواهد حمایتی از این نیروها داشته باشد و درنهایت مهمترین نیروی متحد آمریکا در سوریه بدون پشتوانه رها میشود».
بر همین اساس، تحلیلگران صهیونیست نیز بر این عقیدهاند که خروج آمریکا از سوریه، بدون هماهنگی با کشورهای منطقه، نشان از این دارد که آمریکا توان دفاع از اسرائیل در برابر تهدیدات ایران را ندارد. یکی از تحلیلگران صهیونیست گروه بحران بینالمللی بر این عقیده است که «با این اقدام، اسرائیل به این نتیجه میرسد که در منطقه و در مقابل ایران و سوریه، تنها رها شده است».
در عین حال، خروج آمریکا از سوریه به این بهانه که داعش دیگر شکست خورده است، میتواند این خواسته را در میان عراقیها هم ایجاد کند که نیروهای آمریکایی از این کشور نیز باید به صورت کامل خارج شوند. هوشیار زیباری، وزیر سابق خارجه عراق با بیان این مطلب تصریح کرده است که پارلمان عراق به تلاشهای خود برای بیرون راندن آمریکاییها از این کشور سرعت بیشتری خواهد داد.
نشریه فارینپالیسی نیز روز گذشته در گزارشی با اشاره به اقدامات عربستان در منطقه و مشکلات داخلی این کشور به مسأله خروج آمریکا از سوریه نیز اشاره و بیان کرده است: مجموعه تحرکات آمریکایی- سعودی نشان میدهد ایران قرار است بزودی قدرت خود در منطقه را بشدت افزایش دهد.
فارینپالیسی با اشاره به اینکه محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی خود را در چند جبهه بشدت درگیر کرده است، نوشته است: «این رویارویی و حرکات در جبهههای مختلف مانند حرکات مایکل کورلئونه در فیلم پدرخوانده است که به ناگهان تصمیم گرفت تمام دشمنان خانواده کورلئونه را به صورت یکجا مورد حمله قرار داده و از بین ببرد. با این حال به نظر نمیرسد محمد بنسلمان در این راه موفق باشد، چراکه او آنقدر به منافع عربستان و تصمیمات هیجانی اهمیت میدهد که نمیتواند فرمولی برای مقابله با ایران برای عربستان به دست بیاورد و بدین ترتیب ایران به تأمین منافعش در منطقه ادامه میدهد».
فارینپالیسی آورده است: «جبهههای رویارویی ایران و عربستان در منطقه از تلاش برای تأثیرگذاری بر سیاست کشورهای عراق و لبنان شروع شده و به کشورهایی که درگیر جنگ هستند مثل یمن و سوریه میرسد. با این حال دیده میشود در تمام این موارد، ایران پیروز میدان بوده است. در لبنان، حزبالله توانست در انتخابات تمام مهرههای نزدیک به عربستان سعودی را کنار بزند. همچنین ورود حزبالله به جنگ در سوریه، نشان داد نمیتوان انتظار داشت حزبالله در کنترل دولت لبنان باشد. تلاش سعودیها برای کشاندن حریری به ورطه استعفا که با آبروریزیهایی نیز روبهرو شد، با پیروزی ایران در به قدرت رساندن میشل عون همراه شد و به نظر میرسد عربستان به صورت کامل صحنه لبنان را از دست داده باشد. در سوریه نیز بشار اسد هنوز در رأس قدرت قرار دارد. در همین حال، تلاشهای کشورهای عرب منطقه برای رساندن سلاح و مهمات به تروریستها علیه دولت بشار اسد، درنهایت به بینظمی و بروز و ظهور گروههای سلفی و تروریست منجر شد و خروج آمریکا از سوریه نیز نشان داد ایران میتواند در مدت چند سال، چنان حمایتی از اسد کند که یک کشور را از بحران و جنگ داخلی و جنگ با تروریستها نجات داده و به ثبات برساند. نگاهی به دولت مستقر در عراق نیز نشان داد نتیجه انتخابات در کشورهای عربی که دموکراسی دارند، درنهایت به نفع ایران تمام شده است. در یمن نیز عربستان در حالی به فکر عقبنشینی از این کشور و خاتمه دادن به جنگ است که درنهایت بنسلمان نتوانسته به اهداف خود از آغاز این جنگ برسد. عربستان سعودی در جنگی گرفتار شده است که هیچ پایان خوبی برای آن متصور نیست و حوثیهای یمن نیز عربستان را در این کشور به زانو نشاندهاند».
فارینپالیسی در ادامه خاطرنشان کرده است بیرون کشیدن نیروهای آمریکایی از سوریه، برگ برنده دیگری در دست ایران است که میتواند نشاندهنده ضعف همکاری آمریکا با متحدان عرب منطقهایاش و همچنین اسرائیل باشد.