احمد کاظمزاده: دونالد ترامپ پنجشنبه شب با سفری اعلام نشده به عراق با نظامیان این کشور در پایگاه نظامی الاسد دیدار کرد. این سفر با واکنشهای گستردهای در آمریکا و عراق مواجه شده است. مخالفان و رقبای ترامپ این سفر را تبلیغات زودهنگام انتخاباتی تعبیر کردند. البته این تعبیر چندان هم اشتباه نیست، چرا که ترامپ هنگام امضای کلاههای اهدایی قرمز رنگ به نظامیان آمریکایی روی آنها 2020 را نوشت که منظور اشاره به انتخابات ریاستجمهوری آن سال است. بعد از شوکی که در جریان انتخابات میاندورهای کنگره بر جمهوریخواهان و شخص ترامپ وارد شد و به از دست دادن مجلس نمایندگان از سوی آنها انجامید، این نگرانی وجود داشت که تعطیلی دولت آمریکا که به قطع حقوق نزدیک به 800 هزار کارمند دولت آن هم در آستانه کریسمس و سال نو مسیحی منجر شده است به کاهش محبوبیت ترامپ و جمهوریخواهان بینجامد، لذا ترامپ یک برگه جدید رو کرد و خواستار خروج همزمان نیروهای آمریکایی از سوریه و افغانستان شد تا از این طریق بتواند جایگاه و پایگاه خود را در میان نظامیان و خانوادههای آنها حفظ کند اما از آنجا که این اقدام به استعفای جیمز متیس، وزیر دفاع انجامید که از محبوبیت بالایی در میان نظامیان و هر 2 حزب جمهوریخواه و دموکرات برخوردار است، لذا ترامپ به توصیه بولتون دیدار سرزده از پایگاههای نظامی آمریکا در عراق و آلمان را در دستور کار قرار داد اما این دیدار نهتنها در آمریکا، بلکه در عراق نیز جنجال برپا کرد. همچنان که از قرائن و شواهد برمیآید ظاهرا ترامپ برای این سفر با مسؤولان عراقی هماهنگ نکرده بود و بدون اطلاع آنها به عراق رفته و بر همین اساس احزاب و گروههای مختلف عراقی، این سفر و دیدار سرزده را نقض حاکمیت ملی عراق ارزیابی کرده و خواستار پاسخگویی آمریکا در این زمینه شدهاند. ترامپ حتی پا را فراتر گذاشته و درخواست کرده بود عادل عبدالمهدی، نخستوزیر عراق به دیدار ترامپ برود و در پایگاه نظامی آمریکا با وی دیدار کند که البته خواب ترامپ در این زمینه تعبیر نشد و اقدام عادل عبدالمهدی در این زمینه از گفتوگوی تلفنی با ترامپ فراتر نرفت. این رفتار ترامپ از یک سو از اهداف آمریکا در عراق پرده برمیدارد و از دیگر سو تناقض رفتار آمریکا و بخصوص شخص ترامپ را در مبارزه با داعش آشکار میکند. در خصوص اهداف آمریکا از این اقدام، میتوان گفت آمریکا در زمان اشغال عراق در زمان حاکمیت جمهوریخواهان به رهبری جرج بوش پسر در سال 2003، از عراق به عنوان ایالت پنجاهویکم خود یاد میکرد اما بعد از اینکه مشروعیت جنگ به دلیل یافت نشدن سلاحهای کشتارجمعی مورد ادعایش زیر سوال رفت و در عین حال خسارات و تلفات سنگینی متحمل شد که بحران اقتصادی را در داخل این کشور رقم زد، با تحمیل 2 قرارداد امنیتی و استراتژیک در سال 2008 تصمیم به خروج نیروهای خود از عراق گرفت که در زمان باراک اوباما این تصمیم عملی شد. اما ظهور داعش این بهانه را به دست آمریکا داد که بتدریج نیروهای خود را به بنا به درخواست دولت این کشور برگرداند و در عین حال برخلاف سال2003 از نوعی مشروعیت بینالمللی هم برخوردار باشد. از این دید ظهور داعش در عراق حداقل از این جهت به نفع آمریکا تمام شد که به بهانه آن نیروهای نظامی خود را به عراق بازگرداند. هر چند شواهد میدانی نشان میداد آمریکا در عمل اراده جدی برای مقابله با داعش نداشته و نابودی پروژه داعش در عراق و منطقه در اصل حاصل فتوای مرجعت در تشکیل بسیج مردمی و برخورداری از تجارب و حمایتهای جمهوری اسلامی ایران بوده است اما حتی اگر ادعای ترامپ پذیرفته شود که 99 درصد داعش به دست نظامیان آمریکایی از بین رفته است، در این صورت قاعدتا نباید توجیهی برای حضور نظامیان آمریکایی در عراق وجود داشته باشد اما درست برعکس، ترامپ از یک طرف از نابودی 99 درصد داعش آن هم به دست آمریکا سخن میگوید و از دیگر سو بر استقرار نظامیان آمریکایی در عراق تاکید میکند و هیچ حرفی درباره خروج از عراق نمیزند. در حال حاضر هم آمریکا برای توجیه ادامه حضور خود در عراق به داعش کنترلشده نیاز دارد و بر همین اساس به نظر میرسد یکی از نتایج انتقال نظامیان آمریکایی از مناطق کردنشین سوریه به عراق تقویت داعش در این مناطق خواهد بود که میتواند هم بهانهای برای سرک کشیدن به این مناطق به آمریکا دهد و هم اینکه طعمهای برای ترکیه برای درگیر کردن این کشور با سوریه و جدایی از روسیه در امور سوریه باشد.