هدایتالله خادمی*: انتقال آب کارون به اصفهان یعنی نابودی کشاورزی در چهارمحال و بختیاری و خوزستان. در حالی سخن از این انتقال آب است که هنوز استانهای همجوار این رودخانه از نعمت آب شرب برخوردار نیستند. ما همه ایرانی هستیم و باید حول منافع ملی تصمیم بگیریم. متاسفانه در سالهای گذشته کسانی که قدرت و نفوذ بیشتری در دولت داشتهاند، امتیازات بیشتری را برای شهر و استان خود دریافت کردهاند که این بخشینگری باعث بروز مشکلات عدیدهای شده است و متاسفانه در دولت کنونی هم ادامه داشته؛ انتقال آب کارون به استانهای دیگر نمایانگر همین موضوع است. اگر پیش از ایجاد صنایع مختلف در کشور ما موضوع مهم آمایش سرزمینی انجام میشد، آن وقت براحتی مشخص میشد چه منطقهای مستعد چه صنعتی است. اگر منطقهای خشک است نباید صنایع فولادی، پتروشیمی و کشاورزی به آنجا برده شود. اگر قرار شد صنعت فولاد داشته باشیم، باید آن را کنار دریا دایر کنیم؛ هر عقل سلیمی میداند این صنایع احتیاج به آب زیادی دارد. اگر آمایش سرزمینی اتفاق میافتاد صنایع فولاد امروز باید در استانهای مازندران، بوشهر، گیلان، هرمزگان و اینچنین استانهایی دایر میشد. جالب اینجاست که بعد از سالها کار اشتباه، تازه آقایان یادشان افتاده شهرهایی که در آنها صنایع آببر ایجاد کردند، توان تامین آب را ندارند. جالبتر اینکه برای جبران این کار خطا، اشتباه بزرگتری در حال انجام است و میخواهند آب را از شهرهای دیگر تامین کنند؛ آن هم از شهرهایی که خودشان آب شرب ندارند. همگان میدانند که آب رودخانه کارون در استان خوزستان از روستاهای ایذه شروع و تا آبادان ادامه مییابد و در نهایت به خلیج فارس میریزد. شهرهای اطراف این رودخانه هنوز از آب آشامیدنی بهرهمند نشدهاند. در همین شهرستان ایذه که افتخار نمایندگی مردم آن را دارم، در طول شبانهروز بیش از 10 ساعت به کلی آب قطع است؛ چگونه با این شرایط سخن از انتقال آب به استان دیگر زده میشود؟ موضوع بعدی اینجاست که اگر از حجم رودخانه کارون کاسته شود، این امکان وجود دارد که زمان ورود به خلیجفارس، دبی آب به قدری کاهش یابد که به جای اینکه آب کارون درون خلیجفارس بریزد، آب دریا وارد رودخانه شود و شورهزار به وجود آید و تمام صنعت کشاورزی که حول آن ایجاد شده است از بین برود. همه ما ایرانی هستیم و برای ما تهران، اصفهان، خوزستان و مشهد فرقی نمیکند. با این تفاسیر انتقال آب با لولههای 60 اینچی به یک استان و 80 اینچی به استان دیگر یا صحبت از طرح انشعاب به استانهای مرکزی چه معنایی دارد؟ آیا درست است که به بهانه خشکی یک استان اسباب خشکسالی استان دیگر را فراهم آوریم؟ اصفهان آب دارد اما مدیریت آب ندارد. با همین منابع آبی، استان اصفهان اصلا نباید نیازی به منابع جدید داشته باشد.
سال 96 قانونی ذیل این موضوع که انتقال آب بین حوزهای ممنوع است مورد تصویب مجلس قرار گرفت اما نمایندگان اصفهان با استعفای دستهجمعی و فشاری که روی رئیسجمهور آوردند، از ایشان توافق این انتقال را گرفتند. آقای روحانی 2 سال و نیم است حتی به اندازه 5 دقیقه به صحبتهای نمایندگان خوزستان و چهارمحالوبختیاری گوش نمیدهد ولی به یک باره قانون را سوراخ میکند و اجازه انتقال آب به اصفهان را میدهد. همین بیاعتنایی به درخواست نمایندگان باعث شد زمان حضور روحانی در مجلس، کنار او بایستیم و به این طریق اعتراض خود را نشان دهیم.
دولتیها فقط وعده میدهند و با حرفهای ژلهای قصد دست به سر کردن نمایندگان را دارند. از قبل اعلام کرده بودیم میخواهیم اینگونه اعتراض کنیم. اما حتی با توهین برخی نمایندگان هم مواجه شدیم و آقای جهانگیری هم میخندید. میدانیم اینگونه اعتراض کردن غیرمتعارف است اما عدم توجه دولت و پشت گوش انداختن وعدهها چارهای برای ما نگذاشت. قرار شد آقای روحانی تا روز ارائه بودجه به این مساله رسیدگی کند اما این کار را نکرد و حتی در سخنرانی خود به مسائل دیگر اشاره کرد. اگر در همان جملات اول به این مساله اشاره میکرد ما اعتراض را تمام میکردیم اما ایشان باز هم درباره بایدهایی سخن گفت که خود دولت باید به آن عمل میکرد. متاسفانه رئیسجمهور هم در آن روز حرفهای ژلهای همیشگی خودش را زد. ما منتظر بودیم جواب درستی بشنویم. حتی ایشان اظهارات معمولی را هم درست بیان نمیکرد و من گفتم آقای روحانی مخاطب همین حرفهایی که میزنید هم خودتان هستید. مخاطب تمام برنامههایی که در آن روز گفته شد خودشان بودند، به همین دلیل هم بنده با صدای بلند میگفتم مخاطب این موضوعات خودت هستی. شنبه (امروز) با اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور و محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه جلسهای درباره موضوع آب کارون داریم که امیدوارم بتوانیم در آنجا از حق ایران دفاع کنیم.
* نماینده ایذه در مجلس شورای اسلامی