printlogo


کد خبر: 204110تاریخ: 1397/10/10 00:00
در مسیر آگاهی تاریخی

حسن رضایی: جامعه ایرانی در حال تجربه یک بلوغ فکری خودخواسته است و نه به سوی فروپاشی اجتماعی، که به سمت نهادینه کردن تجربیاتی عظیم در سیر آگاهی تاریخی خود گام برمی‌دارد. ارائه چنین تحلیلی از تطورات کنونی جامعه ایرانی البته خوشایند کسانی که همواره تهمت کلنگی و کوتاه‌مدت بودن به جامعه ایران زده، تنها رای دادن مردم به خودشان را نشانه بلوغ سیاسی جامعه تلقی می‌کنند، نیست! واقعیت اما این است که بلوغ اجتماعی-سیاسی افراد و ملت‌ها تنها در دل ابتلائات رقم می‌خورد و ما اکنون گرفتار بزرگ‌ترین ابتلای غرب‌گرایی خودخواسته در جامعه ایران پس از انقلاب هستیم. تنزه‌طلبی از این ابتلا برای هیچ فرد و گروه غرب‌گرایی در ایران میسر نیست تا بتواند دوباره در 1400 با تابلویی جدید به مردم بگوید: مردم ایران یادتان هست که فلان! چرا که چنین غایتی- که همین اکنون ما است- بارها و بارها از سوی روسای 2 دولت غرب‌گرای دیگر- هاشمی و خاتمی- تایید و تحسین شده و همه در آن شریک هستند.
جامعه انسانی آزاد، موجودی زنده است که توان خودسازی و بازسازی دارد و ابتلای آن به هر بیماری، لزوما به معنای مرگ آن نیست؛ که به معنای رشد آن است! مصادیق آزاد بودن جامعه ایرانی هم بیش از هر چیز همین انتخاب آزادانه امثال ابوالحسن بنی‌صدر و حسن روحانی برای نشستن بر صندلی ریاست‌جمهوری اسلامی در اولین و سی‌وهشتمین سال حیات آن است. در این مسیر اما پمپاژ آگاهی در لایه‌‌های مختلف اجتماع، مهم‌‌‌‌‌ترین پیش‌نیاز بازسازی اجتماعی تلقی می‌شود؛ امری که حالا با گسترش شبکه‌‌های اجتماعی تا حد قابل‌توجهی میسر شده است. امکانات ارتباطی نوین، خلاف آنچه معمولا گفته می‌شود، تا حد زیادی امکان گفت‌وگوی ملی را در سطح جامعه ایرانی فراهم کرده‌‌‌‌، هر چند تا نقطه مطلوب فاصله داشته باشیم! این مدعا البته از سوی کسانی که با ارائه تصویری مغلوط از گفت‌وگوی ملی، همواره خود را مساوی ملت جا زده‌‌‌‌اند، طبعا پذیرفتنی نیست.
مردم حالا به مثابه پزشکی که شخصا به خانه بیمار رفته است، تعامل نزدیک، روزانه و ملموس با تحولات سیاسی- اجتماعی کشور دارند، به آن فکر کرده و با همدیگر درباره آن حرف می‌زنند.
دولت و تحلیلگران غرب‌گرا اما ظاهرا درک درستی از این واقعیت ندارند، لذا تصور می‌کنند تناقض‌گویی و انکار وعده‌ها، هنوز هم مانند اردیبهشت 96 جواب می‌دهد. محمدجواد ظریف طی جدیدترین تلاش خود در همین زمینه گفته است: «اهداف برجام، اقتصادی نبود. اینکه ما بیاییم صورت مسأله را عوض کنیم و بگوییم هدف برجام رفع تحریم‌ها بود و ما نرسیدیم درست نیست. هدف برجام چیز دیگری بود که حاصل شد!» وزیر امور خارجه ظاهرا بین گام برداشتن روی زمین هموار و بالا رفتن از صخره‌ای با شیب 90 درجه، دومی را انتخاب کرده است ولی خودش متوجه سختی بالا رفتن از آن نیست! با این حال، این سخنان آقای ظریف را می‌توان اعلام پایان حیات نباتی برجام در نظر مردم تلقی کرد؛ مردمی که عمدتا توقعات اقتصادی از برجام داشته‌اند.
سخنان ظریف را از سویی می‌توان محدود کردن پایگاه اجتماعی دولت به طبقات اجتماعی خاصی تصور کرد. افرادی که فهمی سطحی از ماهیت غرب و مناسبات بین‌الملل دارند و بیش از آنکه دغدغه اقتصادی داشته باشند، درد بی‌دردی آزارشان می‌دهد. طبق گزارش مرکز آمار، تعداد افراد با درآمد بدون شغل در کشور از سال ۸۴ تا ۹۵ رشدی دو و نیم برابری داشته‌، جمعیت آنها به 8/4 میلیون نفر رسیده است. درآمد این افراد عمدتا از طریق سود بانکی، اجاره املاک، ارث و... است و شاید بتوان آنها را در کنار دریافت‌کنندگان ارز جهانگیری، طرفداران اصلی سخنان اخیر وزیر امور خارجه در زمینه برجام تلقی کرد! این البته نخستین‌بار نیست که مقامات دولتی پیش چشم رسانه‌ها و شبکه‌‌های اجتماعی، سخنان متناقض بر زبان می‌آورند. حسن روحانی نیز در جدیدترین اقدام در همین مسیر، اخیرا با حضور در مجلس، سخنان چندی پیش خود درباره ذخایر ارزی کشور در سال 97 را کاملا نقض کرده و باعث تلاطم بازار ارز شده است.
روحانی روزهای ابتدایی تیرماه 97 گفته بود: «اینچنین نیست که دولت دلار نداشته باشد. مقدار دلار ورودی به خزانه در 3 ماهه اول ۹۷ نسبت به سال قبل بیشتر شده. درآمدمان 50 درصد بالا رفته، آب کم شده اما دلار ما کم نشده است!» ولی اخیرا در مجلس گفته است:« اوایل سال ۹۷ ذخیره اسکناس ریالی ما صفر شده بود!» دولت پیش از این و در 5 سال گذشته، همواره با موکول کردن اقداماتش به برجام، غالبا با حرف درمانی به مطالبات موجود در حوزه‌‌های مختلف پاسخ می‌داد. حالا اما ظاهرا همین حربه هم رفته‌رفته به ضد خود تبدیل می‌شود. بر این اساس باید به مسؤولان محترم گفت حالا که نشان دادید خوب کار کردن بلد نیستید، لطفا خوب حرف زدن را یاد بگیرید و به جای صخره‌نوردی، روی زمین هموار راه بروید. مردم افعال و اقوال شما را می‌بینند!


Page Generated in 0/0062 sec