printlogo


کد خبر: 204495تاریخ: 1397/10/18 00:00
هلو پوشک، گــودبای لایف!

قدیم‌‌تر طوری بود که اگر یک بهار، یک تابستان، پاییز و زمستان را می‌دیدی همه چیز جهان تکراری بود، اما الان اوضاع فرق دارد. هر شخص در هر برهه حساس کنونی زندگی‌اش، جشن‌های مختلفی را از سرمی‏گذراند که خودش، ممد شهرت است و مفرح ذرت!
از آنجایی که قدیم، افراد یکدیگر را می‌شناختند و از دوقلو زاییدن گاو کدخدا تا خاطرخواهی پسر میرزا باخبر بودند نیازی به کسب اعتبار فردی و دیده شدن نبود. با بزرگ شدن شهر‌ها دیگر مردم از هم بی‌خبرند و لذا احساس خودشبکه‏خبرپنداری می‌کنند. با خود می‌گویند اگر توفان تانزانیا و زلزله در بورکینافاسو مهم است پس حتما اخبار زندگی من هم مهم است و مدام با گرفتن مراسماتی و پخش عکس‌هایش اعلام وضعیت می‌کنند تا جماعتی را از نگرانی دربیاورند. درادامه به جشن های من‌درآوردی ای که هر فرد با آن خودش را اعلام می‏کند، می‏پردازیم.

کودکی
یک کودک از همان پیشاتولد که کل حکومتش به همان بندناف خلاصه می شود درگیر کسب اعتبار بین فالوورای مادر، خواهر، خواهر مادر و... است. وقتی معلوم شد وی صورتی است یا آبی؟ ببخشید! دختر است یا پسر؟ نزدیکان جشن تعیین جنسیت می‌گیرند و اصلا حرمت بی بی را حفظ نمی‌کنند که عمری بی هیچ دم و دستگاهی مفتکی جنسیت تعیین می‌کرد. علی‌ای‌حال این اولین جشنی است که یک تازه متولد نشده در آن حضور بهم می‌رساند. بعد از آن هر ماه لباس‌های شیرخشک خوری اش را تنش می‌کنند و دورهم با 600کا فالوورشان جشن ماهگرد می‌گیرند و قلب می‌دهند و کامنت می‌گیرند.
در جشن دندونی که nامین جشن کودک است، کلیه‌ وابستگان سعی می‌کنند بچه را وادار کنند بگوید: سیب! تا دندانش نمایان شود اما او فقط اَدَ بودِ و تف پراکنی می‌کند و درنهایت پس از انتشار عکس در فجازی، لمینت دندان‌های نوه عموی نامبرده 568 تا لایک می‌خورد و برخلاف انتظار، به جای کودک، بر شهرت نوه‌ عمو و دکترش افزوده می‌شود و آنها دیده می‌شوند. به محض برداشتن اولین قدم یعنی دقیقا حدفاصل بین اولین و دومین، والدین مجددا با کلیه وابستگان تماس می‌گیرند و می‌گویند: همون همیشگی!  به این ترتیب افرادی به جشن تاتی دعوت می‌شوند. منقول است اگر این کار به تاخیر بیفتد جفت پای بچه از شش نقطه اوف می‏شود.
جشن خداحافظی با پوشک، بیشتر برای یک پدر دلنشین است چرا که دیگر قرار نیست شبانه‏روز کارکند تا فرزندش در آن شماره 1 و 2 کند! به همین دلیل می‌خواهد این شادی را با دیگر مردمان کره زمین سهیم شود. دیده شدن در این مرحله از خودکفایی کودک بسیار مهم است. همچنین به خانواده‏های حضور بهم‏رسانده پیشنهاد می‌شود به عنوان کادو، چندین دست زیرشلواری پاچه سنبادی برای کودک ببرند تا از کود‌دهی و آبیاری گل‌های فرش حین مراسم، ممانعت به عمل آید.
جشن بعدی برای افتادن اولین دندان است. این اولین نمود تناقضات والدین مقابل کودک است. یعنی کودک اگر عقلش می‌رسید می‏گفت اینها چرا اشتباه می‌زنند؟! مگر قبلش سر اولین دندان ذوق نکردند خب الان که همون افتاده. چه خبرتونه؟! فی الواقع چهههه خبرتونه؟! اما طبیعتا او هم خوردن کیک شکلاتی پنج طبقه و جمع کردن اموجی بوس و قلب پای عکسش را به عاقلی کردن ترجیح می‏دهد.

نوجوانی
در نوجوانی به خاطر ورود به سن بلوغ و بزرگ شدن دماغ نوجوان در حد... حالا هرچی...، کلا از این دوره‏ حساس‏تر کنونی زندگی‌اش بدون هیچ جشنی عبور می‌شود. به محض خوابیدن پف بینی، از بین رفتن لک و جوش پوستی، در دام عاشقی افتاده و شروع به گرفتن ماهگرد و از این قرتی بازی‌ها می‌کند.

جوانی
این دوره از زندگی که پس از دوره‏ گذار از زشتی به خوشگلی است با رویش ناگزیر جشن‌های من‌درآوردی روبه‌روست. از جشن رویش دندان عقل تا اتمام فصل اول پایان‏نامه...! برای آنهایی هم که مشمول این بند نمی‌شوند، پکیج استثنائی ازدواج در نظر گرفته شده است.  پکیج ازدواج از بله برون، مهربرون، نامزدی، عقد و حنابندون و عروسی و  پاتختی و کنارتختی و دست‏وِلی و جهازبینون که رسم‏های پیشینه‏دار هستند تا جشن ماهگرد اولین روزی که باهم آب هویج بستنی توی یک لیوان خوردیم و... را شامل می‏شود.
اگر این ازدواج به سرانجام رسید و بچه‏‏دارشدند، رجوع کنید به جشن تعیین جنسیت - ابتدای متن - اما اگر حسب اتفاق! به سرانجام نرسید، پکیج بعدی، جشن طلاق است که هم حوصله‏ زوجین - یعنی زوج و زوجه -  سر نرود و هم به قدر کافی دیده شوند!

پیری
برای دوران پیری هنوز مراسمی از آن «من» که هیچ وقت مسئولیت کارش را نمی‏پذیرد درآورده نشده، مگر اینکه سر پیری معرکه بگیرند و دوباره ازدواجی سربگیرد (ر.ک: پاراگراف جوانی!) افراد پیر که کمتر کسی خبری از آنها دارد، بیشتر از دیگران نیاز به دیده شدن و مخابره اخبار زندگیشان دارند، به همین دلیل برای آنها که ته‏مانده معرفتی دارند، چند جشن برای سن پیری توصیه می‏شود:
جشن بی دندونی- جشن اولین روزی که نامبرده دندان‏های مصنوعیش را توی دهان گذاشت- جشن هلو پوشک، جشن تقسیم ارث و جشن هلوهایلات، هلوبوتاکس ویژه خانم‏های 18 ساله! در اینجا پرونده زندگی فرد بسته نمی‏شود و باقی مراسم‌ها مثل شوی لباس سوم و هفتم، با یا بی‏حضور روح وی برگزار می‌شود(بستگی دارد بتوانید از مهشیدسرتاس وقت بگیرید یا نه) از آنجایی که برای هر مراسم افراد یک ماه قبلش درگیر تدارک و یک ماه بعدش درگیر رسانه‏ای کردن و پاسخ به کامنت‏ها هستند، هم زندگی تکراری نیست هم می‏توانند با گزارش لحظه به لحظه، فوری، زنده، یهویی و... از هر مراسم، به قدر کافی احساس خودشبکه خبرپنداری خود را ارضاء کنند و احساس بهتری از دوروز زندگی داشته باشند.


Page Generated in 0/0135 sec