محسن شهمیرزادی: کش و قوسهای فراوان در ساختار جشنواره فجر باعث شد امسال بار دیگر بخش «نگاه نو» به این جشنواره بازگردد تا فیلم اولیهای سینمای ایران در رقابتی با سایر آثار بتوانند خود را به اثبات برسانند. تجربه نیز نشان داده است در این سالها، عمده آثار مورد اقبال مخاطبان و داوران نیز به فیلمسازان نوپایی بازمیگردد که سعی دارند با نگاهی متفاوت جهان خود را به تصویر کشند. از همین رو بزرگترین رویداد سینمایی ایران همواره سکوی پرش مهمی برای فیلم اولیهاست تا بتوانند در آن خود را به اثبات برسانند و آینده سینمایی خود را روشنتر ترسیم کنند. قطعا اختصاص بخش ویژهای به فیلمهای اول، داوران مخصوص به همین فضا را نیز میطلبد؛ داورانی که با معیارهایی متفاوت از سینمای بدنه، فیلمسازان جوان را به سمت ژانرهای متنوع، مضامین عمیق، قصههای جذاب و فضایی روشن و امیدوار هدایت کند. از این رو انتخاب هیات داوران بخش نگاه نو از اهمیت دوچندانی برخوردار خواهد شد، چرا که برگزیده شدن هر کدام از این آثار بهمثابه متر و معیاری برای آثار بعدی سینمای ایران خواهد بود و ریلگذاری سینمای جوان را رقم خواهد زد. روز گذشته اسامی داوران بخش فیلمهای اول، فیلمهای کوتاه و مستند جشنواره سیوهفتم فجر اعلام شد؛ اسامیای که نمایانگر متر و معیار امسال جشنواره فیلم فجر برای امتیازدهی به فیلم اولیها و سینمای فیلمهای کوتاه و مستند خواهد بود، فهرستی که «محمد آفریده»، «سعید سهیلی»، «آیدا پناهنده»، «حبیب احمدزاده» و «مازیار میری» اعضای آن را تشکیل میدهند و برخی اسمها در آن انتقادات فراوانی آفریده است.
داوران و نگاه نو!
محمد آفریده، چالشآفرینترین انتخاب جشنواره فجر برای داوری این بخش است. او تهیهکننده فیلم موهن و جنجالی «یک خانواده محترم» است که کارگردان آن فیلم، امسال در پی یک انتخاب پرحاشیه و جنجالبرانگیز، فیلم «یلدا» را به بخش نگاه نو جشنواره آورده است. آفریده در دوران مدیریتش بر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی از آثاری حمایت کرده است که هیچ تناسبی با فرهنگ و اخلاق ایرانی نداشته و در بسیاری اوقات به عنوان آثاری پرحاشیه شناخته میشوند. اثر آفریده در تولد و بلوغ برخی جریانهای بیمار سینمایی غیرقابل انکار است و برای اثبات آن کافی است به فیلمهای مورد حمایت او در سالهای مدیریتش مانند «یادداشت بر زمین»، «تنها دو بار زندگی میکنیم»، «آتشکار»، «فصل بارانهای موسمی»، «ازدواج موقت (صیغه، نزدیکتر از آشنا)، «یک خانواده محترم» و مستندهایی چون «تهران انار ندارد»، «ماده 61»، «پرو آخر»، «خاطره نیآوران» و... اشاره کرد که هر کدام با بودجه وزارت ارشاد تحت مدیریت آفریده حمایت شدند.
سعید سهیلی که در دهه 70 با فیلمهایی چون «مردی شبیه باران»، «مردی از جنس بلور»، «توفان شن» و... شناخته میشد، در سالهای منتهی به دهه 90 تبدیل به سازنده آثاری چون «چهارچنگولی»، «ازدواج در وقت اضافه»، «گشت ارشاد» و... شد. در آثار سهیلی دهه 90 بیش از هر چیزی گیشه رنگ میگیرد و هجو مسائل جدی، کمدیهای سطحی و پرایراد در فرم و قصه به چشم میآید. سهیلی امسال بنا بود با «ژن خوک» به جشنواره فجر بیاید که گفته میشود فیلم او از نگاه هیات انتخاب صلاحیتهای اولیه برای حضور در جشنواره فجر را نداشته است و حضورش به عنوان داور بخش نگاه نو جشنواره امسال را شاید باید نوعی دلجویی مدیران جشنواره از او دانست!
آیدا پناهنده در زمره فیلمسازان جوانی محسوب میشود که بعد از «ناهید»، سال گذشته «اسرافیل» را روی پرده برد. پناهنده عمده دستاوردهایش را نه در گیشه و در مواجهه با مخاطب، بلکه به واسطه حضور در جشنوارههای خارجی به دست آورده است و از این جهت ارزیابی دقیقی از اقبال مخاطب به آثار پناهنده نمیتوان داشت، با این وجود سلیقه فیلمسازی او بیشتر مبتنی بر جلب نظر جشنوارههای خارجی است. شاید انتخاب او حداقل از این باب که در زمره چهرههای جوان و فعال چند سال اخیر سینمای ایران به شمار میرود، چندان انتخاب بدی برای داوری بخش نگاه نو جشنواره نباشد.
مازیار میری این روزها کمتر فیلم میسازد و بیشتر او را در قامت مدیران اجرایی جشنوارهای دیدهایم. میری که سال گذشته با فیلم نهچندان موفق خود یعنی «سارا و آیدا» به جشنواره آمد و با «هیاتمدیره» روی آنتن شبکه 5 رفت، نشان داده این روزها بیشتر به عنوان یک چهره مدیریتی در سینما مورد استقبال است تا یک فیلمساز موفق؛ مدیری که از قضا حضور پررنگی هم در بخش بینالمللی جشنواره فیلم فجر دارد و شاید باید حضور این فیلمساز نهچندان موفق سالهای اخیر سینمای ایران در ترکیب داوران بخش نگاه نو جشنواره امسال را نوعی بده بستان میان مدیر 2 بخش ملی و بینالمللی جشنواره فجر دانست.
حبیب احمدزاده نویسنده آثاری چون اتوبوس شب، 50 قدم آخر و آژانس شیشهای- با همکاری ابراهیم حاتمیکیا- است. احمدزاده فعالیتهای متنوعی را در حوزه سینما و مستند داشته است و از او رمانهای ماندگاری چون شطرنج با ماشین قیامت نیز به جا مانده است. او در جشنوارههای گوناگون مثل جشنواره جهانی فجر، جشنواره فیلم مقاومت و... نیز در مقام داوری حضور داشته است و از این نظر او را میتوان تنها گزینه منطقی، بدون حاشیه و درست هیات داوران بخش نگاه نو جشنواره امسال دانست.
دنیای قشنگ نو با وجه مشترک تیرگی؟!
اندیشه و چارچوب فکری هر هنرمندی در آثار او تجلی پیدا میکند و همین آثار بهترین مصداق برای بررسی معیارهای فکری و فرمی این هنرمندان در ارزیابی سایر آثار هنری به حساب میآیند. اگرچه این فهرست را نمیتوان یکدست مشابه خواند اما آنچه میتوان وجه مشترک اکثر داوران بخش نگاه نو دانست، مسائلی است که امروز نیز سینمای ایران از آن رنج میبرد. عدم وجود نوآوری و تنوعطلبی در ژانر و شیوه بیان مضامین در آثار هنری از جمله مسائلی است که هیات داوران در آن مشترک هستند؛ چالشی که سالهاست سینمای ایران را در نبود تنوع و جذابیت تهدید میکند و تنها فیلمسازان جوان هستند که میتوانند خارج از مسیرکانالیزه شده سینمای بدنه، تجربههای جدیدی را رقم بزنند. اتفاقی که با تاسیس گروه هنر و تجربه نیز رقم نخورد و آنجا را نیز صرفا تبدیل به محفل روشنفکری برای اکران برخی فیلمهای خاص یا توقیفی کرد. همچنین روایت ابزورد آغشته به اندوه از فضای جامعه ایرانی و درگیری کاراکترهای فیلم با چالشهای تلخ و پوچانگار، دیگر چالشی است که نام عمده این داوران با خود به همراه دارد. این نامها که با خود مفهوم «تیرهنمایی» را همراه میکشند، بناست داوری آثار نویی را
بر عهده بگیرند که قطعا آینده سینمای ایران را رقم خواهند زد. در این میان بار دیگر باید این مساله را مورد توجه قرار داد که هرچند سالهاست جشنواره فجر در سیاستهای جشنوارهای خود ابهام فراوانی دارد و هیچگاه رسالت آن بهدرستی تبیین نشده است و این مساله به تبع آن در انتخاب داوران نیز اثرگذار خواهد بود اما ضروری است یک بار برای همیشه سیاستهای اصلی جشنواره فجر در مواجهه با آثار سینمایی و به تبع آن انتخاب داوران و شیوه اهدای جوایز مشخص شود تا ابهامات سیاستی، بهانهای برای اعمال نظرهای شخصی و جناحی محسوب نشوند.