گروه بینالملل: آلمان جزیره ثبات اروپا نیست! بزرگترین تظاهرات ضد اتحادیه اروپایی به رهبری جریانهای راستگرای آلمان در این کشور، برملاکننده این حقیقت است.
گزارههای مخالفت با اتحادیه اروپایی در سیاستهای مهاجرتی این اتحادیه، کمک به یونان و مسائل مالی پیشتر دیده شده بود اما اکنون و با توجه به طرح خروج انگلیس، بحران در روابط رم و بروکسل و همچنین چالشهای بنیادین قیام جلیقهزردها در فرانسه، عملا شاهد گذر جریان راست آلمان از اتحادیه اروپایی هستیم. گزارشها در اینباره نشان میدهد جریان راست افراطی آلمان که در سالهای اخیر خود را ذیل حزب «آلترناتیو برای آلمان» سازماندهی کرده است، به دنبال کارزار خروج آلمان از اتحایه اروپایی است. بعد از بریگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپایی) اکنون راستگرایان افراطی آلمان بحث از «دکسیت» (خروج دویچلند از اتحادیه اروپایی) را مطرح میکنند. حزب آلترناتیو برای آلمان در کنگرهای در شهر «ریزا» در ایالت ساکسونی در شرق آلمان که مقر اصلی انتخاباتی راستگرایان افراطی به شمار میرود، برنامهای را برای انتخابات پارلمان اروپا در ماه مه آینده به تصویب رسانده است. در این برنامه به شکل بسیار محتاطانهای پیشنهاد شده است اگر قوانین اتحادیه اروپایی در دوره زمانی قابل قبولی مورد بازبینی و اصلاح ساختاری قرار نگیرد، کارزار خروج آلمان از اتحادیه اروپایی بهعنوان راهحل نهایی به مردم آلمان پیشنهاد شود. در این برنامه زمان خاصی برای به اجرا گذاشتن پیشنهاد خروج آلمان از اتحادیه اروپایی ذکر نشده است. از جمله اصلاحات ساختاری مورد نظر راستگرایان افراطی آلمان میتوان به حذف پارلمان اروپا، حذف یورو و همچنین توجه به مهاجران بعضا خاورمیانهای در اروپا اشاره کرد.
«کلاوس پیتر سیک» تاریخدان و متخصص حوزه سیاست میگوید: «آلترناتو برای آلمان در حال تلاش برای بازسازی جایگاه ملی آلمان است. آنها به دنبال آزمودن شرایط درونحزبی و همچنین رایدهندگان هستند و میخواهند ببینید که آیا این ایده مورد استقبال قرار میگیرد». این نخستین بار پس از جنگ دوم جهانی است که حزبی در آلمان ایده عضویت در اتحادیه اروپایی را زیر سوال میبرد که میتواند برای آنچه بروکسل طی سالهای گذشته برای آن برنامهریزی کرده است بسیار خطرناک باشد.
نباید از نظر دور داشت دولت آنگلا مرکل استوانه اصلی اتحادیه اروپایی پس از خروج انگلیس خواهد بود، زیرا فرانسه با توجه به چالشهای که مکرون با آن روبهرو است نمیتواند رهبریت جریانهای سیاسی در اروپا را بر عهده بگیرد. در همین حال ملیگرایی در اروپا در حالی مورد توجه قرار میگیرد که سیاستهای تحمیلی شورای اروپا به کشورهای عضو مورد تایید رایدهندگان اروپایی نیست و به نظر میرسد آرایش سیاسی احزاب برای شرکت در انتخابات پارلمانی شورای اروپا به سود جریانهای راستگرا با یک تعویض پارادیمی روبهرو باشد. این تعویض میتواند تمام چالشهای مرزبندیهای ملیگرایانه را که اروپای متحد تلاش کرده تا در 3 دهه گذشته به حداقل برساند، بازگرداند.
کنترل مرزی، استفاده از پول ملی به جای یورو و در عین حال اتخاذ سیاستهای مستقل توسط دولتها خواسته عموم کشورهای غرب اروپاست، به همین جهت شاهد سرمایهگذاری بیسابقه آمریکاییها در بخشهای مختلف شرق اروپا به عنوان یک خط حائل میان اروپای پیر و روسیه هستیم. این خط حائل را کشورهای شرقی و بعضا ضعیف مانند جمهوری لهستان تشکیل میدهند. آنها ماموریتهایی از جمله اعمال فشار بر کشورهای شرقی هممرز با روسیه را برای به چالش کشیدن مناسباتشان با مسکو دارند. این سیاست طی سالهای گذشته در اوکراین، مولداوی و 3 جمهوری حاشیه دریای بالتیک توسط جبهه مورد حمایت آمریکا تقویت شده است.
در حالی که همانطور که اشاره مخالفتها با اروپای واحد توسط جریانهای راستگرا جدیتر میشود، در فرانسه نیز قیام جلیقهزردها در مسیر جذب حداکثری در جریانهای راستگرا پیش میرود به طوری که ماری لوپن، رهبر حزب راستگرای افراطی «اتحاد ملی» فرانسه روز یکشنبه ۱۳ ژانویه (۲۳ دی) کارزار انتخاباتی خود را برای پارلمان اروپا کلید زد. در حالیکه اعتراضات جلیقهزردها وارد نهمین هفته خود شده، لوپن در تلاش است با بهرهبرداری از اعتراضات جلیقهزردها در فرانسه و جلب حمایت آنها در انتخابات پارلمان اروپا پیروز شود. رهبر حزب راستگرای افراطی اتحاد ملی در یک گردهمایی از معترضان جلیقهزرد خواست با مشارکت خود، انتخابات پارلمان اروپا را تبدیل به رفراندومی علیه سیاستهای امانوئل مکرون، ریاستجمهوری فرانسه کنند. وی افزود: «این انتخابات و اعتراضات سالم جلیقهزردها فرصتی فراهم میکند تا به بحرانی که نتیجه بیکفایتی یک رئیسجمهور است، پایان دهیم. جنبش اعتراضی جلیقهزردهای فرانسوی نزدیک به 2 ماه است هر شنبه ادامه دارد.
جنبش جلیقهزردها از اعتراض به افزایش مالیات سوخت آغاز شد و اکنون آنها خواستار استعفای امانوئل مکرون، رئیسجمهوری و برگزاری «همهپرسی شهروندی» (برگزاری همهپرسی به درخواست تعداد مشخصی از شهروندان) برای بازسازی مناسبات دموکراتیک در فرانسه هستند. این مهم میتواند تبدیل یک الگوی فراگیر در اروپای غربی شود که زمزمههای آن را در هلند، بلژیک و حالا آلمان شاهد هستیم. در ایتالیا دولت راستگرا در مقابل بروکسل ایستادگی میکند و تضعیف رومانی در مقام ریاست دورهای اتحادیه اروپایی همگی نشان میدهد اتحادیه اروپایی با یک بحران ساختاری و هویتی روبهرو است.