محمدرضا کردلو: شاید ساعتها مستند و فیلم از انقلاب اسلامی ایران در سال 57 دیدهام و دهها مقاله و کتاب و گزارش خواندهام. کمی هم نوشتهام. «عکس» اما زبان دیگری دارد. در پدیدههایی چون انقلاب و جنگ، در هر کجای دنیا که باشد، عکسها، روایت چشمهاست. چشمهایی که میبینند و چشمهایی که میشود آنها را دید. چشمهایی که از دنیای عکسها بیرون میآیند و به تنهایی به اندازه همان ساعتها مستند و فیلم و به عمق همان دهها مقاله و کتاب و گزارش حرف برای گفتن دارند و انقلاب گویی تضاد و دیالوگ و مجادله دائمی میان این نگاههاست. تکبر چشمان استبداد دربار در مقابل نگاه ضعیف شده پیرمردی قهوهخانهای در بازار؛ دشمنی میان دریدگی چشمان ملکه که یادآور «ماری آنتوانت» قصه انقلاب فرانسه است با نگاه معصومانه دخترکی که در جایی از پایین شهر، به دوربین نگاه میکند؛ هراسی که نگاههای مردم کوچه و خیابان، در چشم ارتشبدها ریخته و شکوهی خیالی که رو به ویرانی میرود؛ رژه چشمهای ترسو در مقابل صفوف چشمنواز نماز عید.
انقلاب گویی همه اینهاست؛ دیالوگ چشمهایی که ارتش را به سوی خویش میخوانند و نگاههای سربازانی که به آمیختن به موج مردم میاندیشند؛ گلهایی که به ناگاه روی اسلحهها مینشینند و فوج جمعیت.
کتاب عکس «میشل ستبون» که بیتردید از ماندگارترین آثار او است، بدرستی، دقت و ظرافت، با عکسهایی شروع میشود که روایتگر همین تضادها و دیالوگهاست.
کتاب عکس میشل ستبون اما ویژگیهای فراوان دیگری دارد که به خودی خود قابل توجه است. به نظر نگارنده مهمترین ویژگی این کتاب همراهی ستبون با جریان انقلاب در ایران است.
حضور او در ایران در اوایل سال 57 و عکاسی از دربار و سلطنت، فضای شهری ایران، چالشها و محرومیتها، حضور در وقایع 16 و 17 شهریور و عکاسی از نماز عید فطر آن سال که منشا بسیاری از تحولات بعدی شد، عکاسی در جمعه سیاه و خونین 17 شهریور و در فاصله کوتاهی همراهی با امام در نوفللوشاتو، حضور موثر و عکاسی از تحولات سریع مهر و آبان 57 بویژه عکاسی از کشتار 13 آبان 57، حضور در سخنرانیها و وقایع مهم مانند آزادی زندانیان سیاسی و چهرههای برجسته قیام همچون آیتالله طالقانی در آبان 57، حضور در نشستهای خبری نظیر کنفرانس خبری ازهاری و بختیار آخرین نخستوزیران رژیم پهلوی، حضور در چند نقطه از تهران و عکاسی از تظاهرات گسترده مردمی در تاسوعا و عاشورای حسینی در 19 و 20 آذر 57، حضور در بهشتزهرا و مزار شهدای انقلاب، عکاسی از روز خروج(فرار) شاه از ایران، حضور در فرانسه و نوفللوشاتو در روزهای منتهی به بازگشت امام خمینی به میهن، همراهی با امام خمینی در پرواز پاریس- تهران، عکاسی از بزرگترین مراسم استقبال جهان، حضور در بهشت زهرا و عکاسی از سخنرانی امام، حضور مستمر در مدرسه علوی و رفاه و همراهی با تحولات بعدی انقلاب از درگیریهای مسلحانه با نیروهای گارد شاهنشاهی تا تسخیر سفارت آمریکا توسط گروههای چپ در 25 بهمن (3 روز پس از پیروزی انقلاب)، همراهی با امام خمینی در بازگشت ایشان به قم تا عکاسی از حضور گسترده مردم در رفراندوم جمهوری اسلامی و حضور موثر در بسیاری از وقایع دیگر که شاید تنها بخشهایی از آن در کتاب عکس «روزهای انقلاب» جمع آمده است، نشان میدهد چیزی بیشتر از یک عکاسی خبری، این عکاس فرانسوی را جذب سوژهای مانند انقلاب اسلامی ایران کرده است. غلبه وجوه انسانی و عاطفی بر دیگر وجوه یکی از ویژگیهای بارز دیگر عکسهای ستبون از انقلاب اسلامی است؛ تاکید بر چهرهها، حضور قوی برخی اجزای انسانی که مورد توجه او قرار گرفته است؛ احساساتی مانند خشم، نفرت، ترس و امید و تاکید بر مستندگونگی عکسها چنانکه از انقلاب تصویری انتزاعی ارائه نشود و این اتفاق حتی در برخی تصاویر با تمرکز بر وجوه خشونتآمیز مانند خونریزیها مورد دقت قرار گرفته است.
دقت بر مفهوم جماعت و استفاده محدود از تکنگاری در عکسهایی که از ستبون در کتاب جمعآوری شده است نیز نقطه قوت دیگری از کتاب عکس «روزهای انقلاب» است. غلبه انسانها بر محیط و حضور فعال و پویای انسان که نقش محوری در عکسها دارد، در مقایسه با عکسهای به جامانده از برخی شبهانقلابها در اروپا که رویکردی منفعل و استاتیک نسبت به انسان دارند نیز در وقایعنگاری میشل ستبون از انقلاب اسلامی ایران، قابل توجه و اهمیت است. در واقع حرکت داشتن تصاویر که گویی فریمی از یک فیلم متحرک است، به زنده بودن عکسها کمک کرده است.
یکی از موضوعات با ارزش در کار ستبون، ظرافتی است که کار او در 3 حوزه مهم به طور متوازن اعمال کرده است؛ توجه به رهبری انقلاب (امام خمینی(ره))، توجه به مردم و توجه به سران رژیم سابق. او البته در میانه این توازن طبیعتا به معنای مصطلح و مرسوم بیطرف نیست. اگرچه رویکرد او نسبت به دوگانههایی مانند زشتی و زیبایی، خشونت و مسالمت بیتفاوت نیست. در نماهایی که از مردم و انقلابیون آمده است، اکثریت و انبوه بودن که نمادی از وحدت است بازنمایی میشود.
داشتن روایت تاریخی، نمایش حضور طیفهای مختلف، التهاب فضای میان دوازدهم تا 22 بهمن، تفاوت فضای نخبگان و مردم عادی در سازمان شهری، جایگاه محوری مسجد و نمایش همزمان مواضع و احساسات از دیگر نکات بارز موجود در مجموعه عکس روزهای انقلاب است. «روزهای انقلاب» واقعهنگاری میشل ستبون، عکاس فرانسوی از انقلاب اسلامی ایران، محصول همت و دغدغهمندی انجمن عکاسان انقلاب و دفاعمقدس است. کتابی که طرح جلد جذابی هم دارد؛ امام خمینی در حال صحبت برای دانشجویان و انقلابیون، زیر درخت سیب.
ماجرای ایران
ماجرای ایران برایم داستانی بسیار طولانی و مهم است. اهمیت آن به این دلیل است که انقلاب ایران، اولین گزارش بزرگ بینالمللی من بود و زندگیام را متحول کرد. من کار خود را به عنوان یک عکاس خبری چند سال قبل و بلافاصله بعد از فارغالتحصیلی در رشته معماری شروع کردم، چرا که به سیاست بینالملل علاقه فراوان داشتم و افتخار دیدن وقایعی را داشتم که سیمای جهان را تغییر داد. انقلاب ایران برایم این فرصت را فراهم کرد تا یک عکاس خبری واقعی شوم. من آموختههای زیادی در رابطه با فرهنگ و مردم ایران دارم و باید بهخاطر کمکهای این مردم در روزهای پرخطر انقلاب تشکر کنم. من وقایع انقلاب اسلامی را از ماه فوریه ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۰ پوشش دادم. از اول شکلگیری انقلاب در حالی که هیچکس تصور نمیکرد رژیم شاه سقوط کند، من عکاسی میکردم. در زمان راهپیماییهای عظیم تابستان ۱۹۷۸ در تهران بودم و حتی صبح روز جمعه سیاه در میدان ژاله حضور داشتم. اولین تصاویر چهره امام را زیر درخت سیب در نوفللوشاتو من ثبت کردم و در هواپیمایی بودم که امام را به ایران بازگرداند و سپس روزهای دشوار تغییر حکومت را پوشش دادم. من در تمام لحظات حساس انقلاب حضور داشتم و در سال ۱۹۷۹ اولین کتاب با موضوع انقلاب اسلامی را منتشر کردم. در آن زمان گروهی از عکاسان جوان و بااستعداد ایرانی ظاهر شدند که این کشورشان و داستانشان بود. آنها همکاریشان را با آژانسهای بینالمللی نیز آغاز کرده بودند. من ایران را ترک کردم، زمان آن رسیده بود تا جای خود را به عکاسان خبری ایران بدهم و به دنبال داستانهای دیگر بروم. هرگز نمیتوانم چیزی را که ایران به من داد فراموش کنم و از آن زمان، ایران جایگاهی ویژه در قلب من دارد. پس از 30 سال تصمیم گرفتم همه آرشیو عکس خود در رابطه با انقلاب را به صورت یک یادداشت «روزنگار» در اینترنت منتشر کنم. پس از چند هفته دریافتم هزاران ایرانی هر روز از صفحه فلیکر (FLICKR) من جهت مشاهده عکسهای انقلاب بازدید میکنند. بدیهی است که صاحب امتیاز این عکسها من بودم ولی این را نیز میدانستم که داستان و خاطرهها متعلق به مردم ایران است و من میخواستم این خاطره را به ایران بازگردانم، به همین دلیل این کتاب برایم بسیار مهم و به نحوی ادای دین به مردم ایران است، چرا که انقلاب، زندگیام را برای همیشه تغییر داد و من امروز هنوز هم همچون گذشته تحت تاثیر ایران قرار دارم و چاپ این کتاب راه مناسبی برای قدردانی از مردم ایران است. به نظر من خاطرات مهماند؛ اگر از گذشته خود غافل باشید، نخواهید توانست آینده خود را درک کنید....
مقدمه میشل ستبون بر مجموعه عکس «روزهای انقلاب»