printlogo


کد خبر: 205567تاریخ: 1397/11/8 00:00
بازماندگان هیتلر چه می‌گویند؟!

نوید مؤمن: اخیرا دولت آلمان لغو مجوز پروازهای «ماهان ایر» را مورد تأیید قرار داد. بر اساس تصمیم برلین، شرکت هواپیمایی ماهان از 21 ژانویه 2019/ اول بهمن 97 نمی‌تواند پروازی به این کشور داشته باشد. سخنگوی وزارت خارجه آلمان در این باره اظهار کرده است: «به عقیده دولت آلمان، این اقدام برای تأمین منافع ژرمن‌ها در سیاست خارجی و عرصه امنیتی ضروری بود. برلین معتقد است «ماهان ایر» به حمل‌ونقل تجهیزات و افراد به منطقه  خاورمیانه و سوریه می‌پردازد که در آنجا عملیات نظامی جریان دارد. این تصمیم در ارتباط با نقشی که تهران در سوریه بازی می‌کند و تشدید فعالیت سرویس اطلاعاتی ایران در اروپا اتخاذ شده است».
این اقدام وقیحانه دولت آلمان، بلافاصله از سوی «مایک پمپئو» وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا مورد استقبال قرار گرفت. نکته حائز اهمیت اینکه مقامات آمریکایی تاکید کرده‌اند در تلاش برای تعمیم این تحریم [که مغایر کنوانسیون هوایی شیکاگو است] به دیگر کشورهای اروپایی هستند. به عبارت بهتر، مقامات آمریکایی به صورت علنی تاکید کرده‌اند اقدام دولت «آنگلا مرکل» در تحریم هواپیمایی ماهان محصول و خروجی معاملات پشت پرده واشنگتن- برلین بوده است. آلمان نخستین بازیگر اروپایی بود که به این معامله تن داد و احتمالا طی هفته‌ها و ماه‌های آتی، شاهد همراهی دیگر بازیگران غربی با واشنگتن در این تحریم ظالمانه خواهیم بود.
1- دولت ائتلافی آلمان [متشکل از 2 حزب سوسیال- دموکرات و دموکرات- مسیحی] با اتخاذ این تصمیم سیاسی و غیرحقوقی نشان داد نه‌تنها دست ‌کمی از بازیگران  ضدایرانی دیگر در اروپا (مخصوصا انگلیس و فرانسه) ندارد بلکه وابستگی و تعلق خاطر خود به کاخ سفید و دولت ترامپ را به اثبات رساند. دولت مرکل سال 2017 میلادی نیز بر سر «تغییر مفاد برجام» تن به نوعی معامله سیاسی با واشنگتن داد. در آن زمان، آلمان پس از 2 کشور انگلیس و فرانسه موافقت خود را با تغییر توافق هسته‌ای (آن هم به سود اهداف آمریکا) اعلام کرد. هم اکنون مرکل به جای جبران خیانت 2 سال قبل خود، به نخستین پیرو دولت ترامپ در خصوص تحریم شرکت هواپیمایی ماهان تبدیل شده است. به عبارت دقیق‌تر، آلمان در این معادله نقش «بازیگر پیشرو» را در تقابل با ایران ایفا کرده است.
2- نکته دوم به بهانه‌های اعلامی دولت آلمان در قبال شرکت هواپیمایی ماهان بازمی‌گردد. ژرمن‌ها خود نیز نسبت به بازی خونینی که به همراه واشنگتن، پاریس، لندن، تل‌آویو و ریاض در سوریه به راه انداخته‌اند، آگاهند. شاید بهتر باشد دولت آلمان قبل از ابراز خشم از مواجهه ایران با مهره‌های متوحش تروریستی صهیونیستی- تکفیری و دست‌پروردگان دستگاه‌های امنیتی غرب و بویژه موساد در سوریه، نسبت به گزارش سازمان عفو بین‌الملل در اردیبهشت 95 پاسخگو باشد: «بخشی از سلاح‌هایی که در دستان نیروهای داعش دیده می‌شود، ساخت کشور آلمان است. تسلیحات ساخت شرکت آلمانی «هکلر و کخ» (Heckler & Koch) به صورت خاص در اختیار گروه تروریستی داعش قرار دارد».
بسیاری از این سلاح‌ها به صورت مستقیم و برخی دیگر از طریق واسطه‌هایی مانند سعودی و امارات عربی متحده در اختیار گروه‌های  تروریستی داعش، جبهه النصره و دیگر گروه‌های صهیونیستی- تکفیری در سوریه قرار گرفته است. این گزارش به همراه هزاران داده و مستند دیگر نشان می‌دهد ژرمن‌ها در ریخته شدن خون تک تک انسان‌های بیگناه و خصوصاً کودکان بی‌پناه سوریه، عراق، یمن، فلسطین و لبنان سهیمند. در چنین شرایطی خشم مرکل و همراهانش از شکست داعش در سوریه کاملا قابل درک است!
3- مقامات آلمانی خود نسبت به نقش جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با گروه‌های تروریستی تکفیری در سوریه آگاهند. ژرمن‌ها به مانند دیگر بازیگران غربی معتقد بودند می‌توان گروه‌های  تروریستی داعش و  جبهه النصره را ایجاد و در ادامه مدیریت کرد. با این حال مقامات 2 حزب سوسیال- دموکرات و دموکرات- مسیحی آلمان، که هر دو در وقایع خونین چند سال اخیر در منطقه غرب آسیا نقش داشته‌اند، هرگز تصور نمی‌کردند روزی شر گروهک‌های تروریستی ساخته و پرداخته آنها به مرزهای اروپا و آلمان بازگردد! بدون شک اگر تلاش‌های جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با داعش و دیگر گروه‌های تکفیری نبود، امروز کشورهایی مانند آلمان به دریایی از خون تبدیل شده بودند؛ حقیقت محضی که امثال مرکل و اشتان مایر آن را قربانی معاملات سیاسی با دولت «دونالد ترامپ» کرده‌اند.
4- سکوت دستگاه دیپلماسی کشورمان در قبال عهدشکنی‌ها، خیانت‌ها و رفتارهای ضدامنیتی ژرمن‌ها، منجر به وقاحت بازماندگان هیتلر شده است. برلین از یک سو سعی دارد از توان ایران در مهار داعش و عدم بازگشت شر تروریست‌های تکفیری به داخل مرزهای خود استفاده کند و از سوی دیگر، در گردونه اعمال تحریم‌های جدید علیه تهران از واشنگتن، پاریس و لندن عقب نماند! براستی چرا این بازی وقیح و غیرقابل بخشش برای افکار عمومی کشورمان تشریح نمی‌شود؟! آیا احضار سفیر آلمان در تهران یا نامه‌نگاری به مقامات اروپایی و گلایه از آنها به علت بروز رفتارهای ضدایرانی می‌تواند به مثابه  پاسخی متناسب با این اقدامات تلقی گردد؟ قطعا پاسخ این سوال منفی است. تاسف‌بارتر اینکه آقای دکتر ظریف وزیر محترم امور خارجه کشورمان یک بار به صورت عینی نتیجه مصالحه دستگاه دیپلماسی با آلمان  را مشاهده کرده‌اند! بهمن ماه سال گذشته پس از برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ، شرکت‌های انرژی آلمان حاضر به سوخت‌رسانی به هواپیمای حامل وزیر امور خارجه کشورمان نشدند. شرکت‌های تامین سوخت آلمانی نگران بودند با فراهم کردن سوخت برای هواپیمای وزیر امور خارجه ایران تحریم‌های واشنگتن علیه تهران را نقض کنند. به ناچار وزارت خارجه آلمان از وزارت دفاع  این کشور کمک گرفت و برای حل شدن مشکل به ناچار ارتش آلمان برای هواپیمای حامل وزیر امور خارجه کشورمان سوخت فراهم کرد! در آن زمان مقامات آلمانی مدعی بودند عدم سوخت‌رسانی به هواپیمای آقای ظریف، محصول عدم هماهنگی بخش دولتی با بخش خصوصی این کشور بوده(!) اما به فاصله یک سال، نوع مواجهه دولت آلمان با شرکت هواپیمایی ماهان نشان داد همه این رفتارها، منبعث از یک سناریوی واحد و آن هم در تقابل با نظام و ملت ایران است! این سناریو همچنان به پایان نرسیده و در آینده نزدیک، شاهد تکمیل قسمت‌های تازه‌تری از آن خواهیم بود. صراحتا باید عنوان کرد خیانت دولت آلمان محدود به تحریم شرکت هواپیمایی ماهان نخواهد ماند.
5- اگر چه بخشی  از وقاحت ژرمن‌ها در تقابل با کشورمان، معلول وابستگی ساختار آنها به ایالات متحده در نظام بین‌الملل است اما متاسفانه بخش دیگر آن مرهون «رودربایستی» دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان با برلین است. این «تساهل بازدارنده» خود را در مواردی مانند دستگیری «اسدالله اسدی» دیپلمات برجسته کشورمان در آلمان نیز نشان داد. آیا زمان آن نرسیده است وزارت امور خارجه یک بار برای همیشه پرده از چهره بزک کرده دولت آلمان برداشته و چهره کریه بازماندگان و وارثان آدولف هیتلر را در مقابل افکار عمومی دنیا به تصویر بکشد؟! امتیازدهی‌های بی‌مورد و بدون مابه‌ازا به کشورهای اروپایی و در راس آنها 3 کشور انگلیس، آلمان و فرانسه تا چه زمان ادامه خواهد داشت؟


Page Generated in 0/0056 sec