سیاست یکی از مهمترین جنبههای زندگی مردم در سراسر جهان است. سینما به عنوان یکی تاثیرگذارترین مدیومهای هنری- رسانهای و نیز فراگیرترین آنها از منظر فهم عمومی، نسبت به موضوع سیاست بیتوجه نبوده است، تا آنجا که غیر از فیلمهایی که مشخصا با عنوان سینمای سیاسی ساخته شدهاند و «سیاست» موضوع محوری آنهاست که در قالب درام قرار میگیرند، در بسیاری از فیلمهای دیگر، سیاست، درگیرکنندهترین مفهومی است که حتی اشارههای نمادین درباره آن مورد توجه قرار میگیرد. در گونههای مختلف سینمایی اعم از تاریخی، جاسوسی، جنایی، پلیسی، جنگی، کمدی و... فیلمهای زیادی تولید شده که با کارکردی سیاسی، اشارههایی دارند یا داستان آنها به شکلی رقم میخورد که در دل تحولاتی مانند انقلابها، کودتاها، شورشها، جنگها و امثال آن باشد؛ اتفاقاتی که طبعا سیاسی هستند. همین موضوع موجب شده است این ژانر، کارگردانان و فیلمسازان صاحب سبک خود را داشته باشد. همانطور که «ابراهیم حاتمیکیا» در ایران به ساختن فیلمهایی عمدتا با محتوای سیاست معروف شده است، «الیور استون» به عنوان یکی از مهمترین سینماگران سیاسی سینمای آمریکا و جهان شناخته میشود؛ فیلمسازی که تمرکز فراوانی بر رویدادها و شخصیتهای سیاسی و جنجالبرانگیز داشته و درباره آنها فیلم ساخته است.
«اسنودن» از آثار متاخر استون است که در آن دست روی یکی از پرسروصداترین چهرههای سیاسی - رسانهای امروز آمریکا گذاشته است. موضوع اسنودن یکی از سیاسیترین موضوعاتی است که میشود به آن پرداخت. «ادوارد جوزف اسنودن» متولد ۱۹۸۳، افشاگر کنونی و کارمند سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و پیمانکار سابق آژانس امنیت ملی آمریکاست. افشاگریهای ادوارد اسنودن از عملیات عظیم جاسوسی و مراقبت در سطح جهانی پرده برداشت. بنا به مدارک اسنودن، این برنامهها که شامل جاسوسی از مردم عادی و شخصیتها در مکالمات تلفنی، ایمیل، استفاده از موتور جستوجوی اینترنت و... در تمام کشورها و بدون رعایت مرزهای سیاسی است، در درجه اول توسط آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا (اناسای) به اجرا درمیآید. گروه «فایو ایز»، دولتهای اروپایی و شرکتهای تلفن نیز همکاری مستقیم و نزدیکی در این جاسوسیها دارند. افشاگریهای اسنودن آغاز رسانهای شدن اطلاعات مربوط به افشاگریهای جاسوسی گسترده بود. فیلمنامه این فیلم را اولیور استون و «کران فیتزجرالد» از کتابی که نوشته «آناتولی کوچرنا» وکیل روس است اقتباس کردهاند. کتاب دیگری نیز که در این میان مورد استفاده قرار گرفت نوشته «لوک هاردینگ» روزنامهنگار گاردین بود. اولیور استون که همواره دیدگاههای انتقادی به سیاستهای ایالات متحده داشته است، در اسنودن هم تلاش کرد بخشی از واقعیتهای سیاست در ایالات متحده را فاش کند. استون همچنین در 1991، فیلم مهم «جیافکی» با محوریت ترور «جان اف کندی» را ساخت که تبدیل به یکی از بهترین آثار سیاسی سینمای جهان شد. فیلمهای «نیکسون» و «دبلیو» که با محوریت 2 رئیسجمهور دیگر ایالات متحده ساخته شدند و همچنین موضوع مهم و چالشبرانگیز جنگ ویتنام در مناسبات سیاسی آمریکا که در سهگانه «جوخه» در سال 1986، «متولد چهارم جولای» در سال 1989 و «بهشت و زمین» در سال 1993 توسط استون با رویکردی منتقدانه به تصویر کشیده شد، از جمله فعالیتهای استون در مخالفت سینمایی با سیاستهای ایالات متحده است. به این آثار مهم میتوان «والاستریت» را هم اضافه کرد که نقدهای لایهای مهمی به مناسبات سیاسی و اقتصادی نظام سرمایهداری در آمریکا داشته است. علاوه بر کارهای کمنظیر الیور استون، در سینمای آمریکا فیلمهای سیاسی بسیاری ساخته شدند که هماکنون در رده بهترین آثار سینمای جهان شناخته میشوند. از جمله «تمام مردان شاه» ساخته «رابرت راسن» که بر مبنای ترور فرماندار ایالت لوییزیانا ساخته شد. رابرت راسن خالق «بیلیاردباز» در سیاسیترین فیلم کارنامهاش سراغ زندگی «ویلی استارک» سیاستمدار پوپولیست آمریکایی رفت؛ فرماندار و سناتور ایالت لوییزیانا که ظاهرا برضد سیاست قیام کرد ولی عملکرد جالبی از خود بهجا نگذاشت و درنهایت ترور شد. «دکتر استرنجلاو» از استنلی کوبریک که یک کمدی سیاه با محوریت جنگ سرد آمریکا و شوروی است، از دیگر آثار ساخته شده در این ژانر است. کوبریک که درباره وقوع یک جنگ هستهای بسیار نگران بود، این فیلم را آماده پخش کرد و در آن به مردمی که جنگ سرد و جنگ ویتنام را تجربه کرده بودند نشان داد بحرانی قریبالوقوع بشریت را تهدید میکند. فیلم دیالوگهای قابل تاملی دارد. در یکی از آنها رئیسجمهور خطاب به ژنرال تورگیدسون و سفیرکبیر روسیه که با هم درگیر شدهاند، میگوید: «آقایون شما نمیتونید اینجا دعوا کنین، اینجا اتاق جنگه!»
«همه مردان رئیس جمهور» از «آلن جیپاکولا» که روایتگر یکی از رسواییهای مهم تاریخ سیاسی آمریکاست، درباره تقلب انتخاباتی در زمان «ریچارد نیکسون» که به رسوایی واترگیت مشهور شد و استعفای نیکسون را از ریاست جمهوری آمریکا در پی داشت، است. «سگ را بجنبان» یا «دم سگ را بجنبان» محصول 1997 و به کارگردانی «بری لوینسون»، داستان انتخابات ایالات متحده آمریکا را چند روز مانده به اجرای آن روایت میکند. آنچه در این فیلم نمایش داده میشود تأثیر غیرقابل انکار رسانهها بر افکار عمومی آمریکا و در ادامه، جهان است که چطور یک سیستم فیلمسازی با حقههای سینمایی مردم را فریب داده و ایشان را متقاعد میکند که آمریکا برای حفظ جان شهروندانش ناگزیر است که به دیگر کشورهای جهان لشکرکشی کند.
«سیریانا» از «استیون گیگان» که به مناسبات سیاسی- اقتصادی آمریکا و روابط نفتی آن با کشورهای خلیجفارس میپردازد، فیلمی سیاسی محصول سال ۲۰۰۵ است. موضوع اصلی فیلم حول محور سیاست نفت و تأثیرات جهانی صنعت نفت بر اقتصاد و سیاست است که طی عملیاتهایی که توسط یک مأمور سیا (جرج کلونی)، یک تحلیلگر مسائل انرژی (مت دیمون)، بازرسی در واشنگتن (جفری رایت) و یک کارگر مهاجر بیکار پاکستانی (ماژیر مونیر) در کشوری عربی در خلیجفارس در حال انجام است، مشاهده میشود.
همچنین «باب رابرتز» کمدی سیاسی «تیم رابینز» با روایت داستان خواننده آهنگهای فولکلوریک که به موقعیت یک سناتور ارتقا مییابد، به نقد مناسبات سیاسی آمریکا پرداخته است.