شعیب بهمن*: سیاست خروج از معاهدات بینالمللی و بی اعتنایی به تعهدات جهانی توسط آمریکاییها این بار به پیمان «منع موشکهای هستهای میانبرد» رسید.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده دوم فوریه خروج این کشور از این پیمان بینالمللی را اعلام کرد اما اکنون این پرسش پیش خواهد آمد که چه دلیل یا دلایلی در پشت پرده خروج واشنگتن از پیمان منع موشکهای هستهای قرار دارد؟ با نگاهی به وضعیت سیاسی داخلی آمریکا، تیم سیاست خارجی ترامپ و تحولات منطقهای و بینالمللی میتوان به رمزگشایی بخشهای بزرگی از این خروج واشنگتن پرداخت. در یک تحلیل سطح خرد و با توجه به وضعیت سیاسی جامعه آمریکا، ترامپ از زمان پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری همواره با این اتهام روبهرو بوده که با روسیه روابط مشکوکی داشته است و این روسها بودهاند که در انتخابات دخالت و از ترامپ حمایت کرده و موجب شدهاند به کاخ سفید راه یابد. از همان دوره ترامپ به دنبال این بود با یک حرکت بزرگ ضد روسی، بخش بزرگی از این اتهامات را از خود دور کند، بنابراین در اینجا ردپای وضعیت سیاست در داخل آمریکا و فشار افکار عمومی بر کاخ سفید در زمینه روابط تیم ترامپ با مسکو مشهود است اما در سطح بینالمللی این اقدام واشنگتن به پیشرفتهای روسیه در زمینه صنایع موشکی و دفاعی بازمیگردد. آمریکاییها حس میکنند در یک دوره غفلت قرار گرفته بودند و روسها در این دوره موفق شدهاند به پیشرفتهای قابل توجهی در زمینه صنایع موشکی دست پیدا کنند، بنابراین در شرایط فعلی آمریکاییها این توانایی را دارند به نوعی عقب ماندگی خود را در حوزه صنایع موشکی با خروج از این پیمان جبران کنند و خود را به سطح پیشرفتهای روسیه برسانند. همچنین آمریکاییها برای تحت فشار گذاشتن اروپاییها، از خروج خود از این پیمان استفاده میکنند. از زمان روی کار آمدن ترامپ، وی همیشه بحث عدم پرداخت بهای امنیت اروپا توسط دولتهای شرق آتلانتیک را مطرح کرده است. آمریکاییها به صراحت گفتهاند اروپاییها تاکنون زیر چتر حمایت واشنگتن قرار داشتهاند و بهای لازم را برای این امنیت نپرداختهاند. بنابراین در شرایط فعلی آمریکاییها میخواهند بهای این امنیت را که تاکنون برای اروپاییها تامین کردهاند از آنان بگیرند و در سایر معادلات نیز با تحت فشار قرار دادن اروپا، آنان را با خود همراه کنند. علاوه بر این، آمریکاییها تمایلی ندارند ایدههایی همچون «ارتش مستقل اروپایی» که توسط فرانسه مطرح شده است و توسط آلمان و چند کشور دیگر مورد استقبال قرار گرفت، تقویت شود. به هر حال خروج آمریکا از این پیمان به نوعی موجب افزایش قدرت نظامی روسیه میشود و این اروپاییها هستند که در درجه اول از افزایش قدرت روسها مورد تهدید قرار میگیرند. به عبارت دیگر آمریکا با خروج از این پیمان، متحدان خود در اروپا را با کارت افزایش قدرت نظامی روسیه مورد تهدید قرار خواهد داد. بخش دیگری از خروج آمریکا از پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد را باید در سایه «سیاست مهار» چین و حتی جمهوری اسلامی ایران جستوجو کرد. چین در سالهای گذشته در صنایع موشکی خود پیشرفتهای بزرگی به دست آورده است. از آنجا که روسیه و آمریکا عملا عضو این پیمان بودهاند و برای خود محدودیتهایی ایجاد کرده بودند، در این زمینه چینیها به این دلیل که خارج از این پیمان قرار داشتند براحتی در این عرصه فعالیت کردند، بنابراین پیشرفتهای خیرهکننده چین، آمریکا را نگران کرده است. علاوه بر این، آمریکاییها که خود نیز آن را به صراحت اعلام کردهاند از پیشرفتهای ایران در زمینه صنایع موشکی بشدت نگران هستند، بنابراین با خروج از این پیمان و در راستای سیاست مهار رقبا، در تلاشند محدودیتهای جدیدی برای فعالیتهای موشکی ایران و چین ایجاد کنند. به عبارتی دیگر، با توجه به توسعه فعالیتهای موشکی چین و کشورهایی مثل ایران در آینده شاید آمریکاییها بخواهند یک معاهده جدیدی را مطرح کنند که سایر کشورها علاوه بر روسیه و آمریکا هم ناگزیر باشند به عضویت آن درآیند و به تعهدات آن پایبند باشند و از طریق این پیمان جدید، واشنگتن فعالیتهای موشکی سایر کشورها را محدود کند. بنابراین آمریکا یک سیاست چند وجهی را برای مهار روسیه، چین و ایران در پیش گرفته است که به واسطه آن اروپا را نیز تحت فشار قرار خواهد داد.
*کارشناس مسائل بینالملل