printlogo


کد خبر: 206083تاریخ: 1397/11/17 00:00
مردی بدون سایه
مهملات یک کارگردان منقضی!

میکائیل دیانی: علیرضا رئیسیان بعد از چند سال دست به ساخت «مردی بدون سایه» زده است و توقع آن می‌رفت که فیلمی خوب را به جشنواره بیاورد اما فیلم او متوسط رو به پایین بود که بیشترین ایراد را باید البته به فیلمنامه داشت. فیلمنامه دارای خطاهای روایی فاحش است که دکوپاژ و میزانسن چیده شده توسط علیرضا رئیسیان بر آن افزوده است. موضوع فیلم «قضاوت کردن اشخاص» است اما فیلمنامه هیچ دو گزاره منطقی و در کنار هم را ندارد که نشان دهد قضاوت‌ها بر پایه کدام منطقی در حال انجام شدن است! قصه آشفته است و در 40 دقیقه‌ای که گره اصلی داستان در حال شکل‌گیری است و بعد از آن که گره‌گشایی کارگردان صورت می‌گیرد، مخاطب نمی‌تواند بین مسائل رابطه برقرار کند. حتی در پایان‌بندی فیلم آنقدر ضعیف عمل شده که مخاطب نمی‌داند همه آنچه اتفاق افتاده یک توهم بوده یا واقعیت! ریتم فیلم بشدت کند و خسته‌کننده است و پلان‌های زیادی را مخاطب می‌بیند که بود و نبود آن در جمع‌بندی و کمک به پیشبرد داستان کمکی نمی‌کند. سکانس‌ها شل و وارفته است. بعد از فیلمنامه و کارگردانی معمولی رئیسیان می‌توان نمره منفی را به فیلمبرداری داد؛ فیلمبرداری‌ای که اتفاقا طبق فیلمنامه نقش بسیار موثری در قصه‌گویی کار باید داشته باشد اما ندارد! شاید بهتر بود رئیسیان پیش از آنکه ضبط اصلی کارش را انجام دهد همه این اتفاقات قصه را که مبتنی بر فیلمبرداری موبایلی درون داستان است خود یک بار می‌گرفت و می‌دید تا متوجه اشتباهات کار شود. نماهای هلی‌شات ‌شهری تنها برای پر کردن فیلم و جلوگیری از به چشم آمدن خلأهای داستان مورد استفاده قرار گرفته است؛ در حالی که هیچ کمکی به پیشبرد قصه نمی‌کند. در نهایت باید گفت با یک جمع بازیگر تکراری طرف هستیم. علی مصفا همان مصفای همه داستان‌های سینما است، مردی سرد و آرام بدون اکت‌های چهره که بیانگر احساس و عواطف، خشم و هیاهو، ترس و اضطراب و... باشد و لیلا حاتمی همان دختر همیشه مظلوم و سر به زیر که قرار است برایش بلاهایی بیاید که خودش در آن بلاها و قضاوت‌ها نقشی ندارد و دست آخر لطمه خواهد خورد. به این دو اضافه کنید شخصیت همیشه بدمن نادر فلاح را که از چشمانش شرارت می‌بارد و تو از ابتدا می‌دانی که او دسیسه دارد! و اما از همه اینها خنده‌دارتر شخصیت «فرهاد اصلانی» است؛ پلیسی که پلیس همه چیز است، همه جای قصه حضور دارد و از حل دعوای درون پارتی تا ارتشا و پولشویی و قتل را او حل می‌کند و همه رجوع‌ها هم در داستان به او می‌شود!


Page Generated in 0/0069 sec