فیروزه کوهیانی:
عاقبت نافرمانی از آمریکا
در زمان ریاستجمهوری کارتر، از نظر ممنوعیت واردات نفت تحریم شدیم. حق صادر یا واردکردن هیچ چیز را نداشتیم و داراییهایمان مسدود شد. به طوری که از بیپولی آدامسهای جویده شده خود را برای استفاده مجدد لای کاغذ میپیچیدیم تا در وعده غذایی بعد دوباره آن را بجویم و از گرسنگی تلف نشویم ولی بالاخره تحریمها اثر کرد و خیلی زود مردیم.
در زمان ریگان، کمکهای سازمانهای بینالمللی به ایران محدود شد. فرستادن بستههای حمایتی شامل پتوی پادگانی، ناخنگیر، کِش شلوار، پلاستیک یکبار مصرف، به کل قطع شد. ممنوعیت صدور تسلیحات به ایران ضربه سنگینِ فراموش نشدنی بر ما وارد کرد و باعث شد یک دقیقه بعد از حمله صدام نیست و نابود شده و از نقشه جهان محو شویم.
در زمان بوش پدر، تحریم کالاهای دومنظوره اعمال شد. آب (به منظور خوردن و به منظور شستشو) را به روی ما بستند و بر اثر تبخیر شدنِ زیاد خشک شدیم و مردیم.
در زمان کلینتون، آمریکا به دوران کارتر بازگشت. ولی این بار نفتمان دست خودمان بود و معاملات نفتی با ما ممنوع شد. چون در زمان کارتر مرده بودیم نفتها روی دستمان ماند و گَندید.
در زمان بوش پسر، ایران و کشورهایی که با آن معامله میکردند تحت فشار قرار گرفتند. آنقدر تحت فشار قرار گرفتیم که لِه شدیم.
در زمان اوباما، ما تصمیم گرفتیم برای مذاکرات به آمریکا برویم ولی چون در زمانهای قبل مرده بودیم (انتظار ندارید که مرده حرف بزند!) نتوانستیم یک عکس حسابی بگیریم بزنیم روی پاسپورتمان!
در حال حاضر نیز ترامپ با تعدد تحریمهای طاقتفرسا و کمرشکن ما را به مردههای متحرکی تبدیل کرده که به رتبههای تک رقمیِ بیارزشی (۷،۶،۵،۴،۳،۲،۱) در زمینههای بیارزشی مثل علمی، نظامی، منابعطبیعی، ورزشی و اقتصادی در بین 200 کشور جهان رسیدهایم.