صادق فرامرزی: تجربه «ابد و یک روز» آنقدر موفق بود تا گمانهزنیها پیرامون «متری شیش و نیم» از چند ماه پیش از جشنواره فیلم فجر آغاز و تبدیل به یکی از مهمترین فیلمهای اجتماعی در سال پیشرو شود. «متری شیش و نیم» را از جهاتی میتوان «ابد و یک روز2» در فضا و موقعیتهای گستردهتر دانست؛ اگر در نسخه اول «اعتیاد» سوژه و عامل تعیینکننده مناسبات در یک محیط خانوادگی بود، «متری شیش و نیم» این سوژه و عامل را در محیطی بیرونیتر و بر پایه یک تم تعقیب و گریز پلیسی روایت کرده بود. تعدد لوکیشنها و خلق تصاویری با سوژه اعتیاد در موقعیتهای گوناگون باعث شده بود بخش قابل توجهی از بار حامل بر شخصیتهای محدود «ابد و یک روز» این بار روی شانه شخصیتهای متعددی قرار گیرد. با مجموعه این تعاریف و موفقیت فیلم در خلق موقعیتی جدید بر پایه سوژه سابق، نمیتوان کتمان کرد که سایه شخصیتهای «ابد و یک روز» روی «متری شیش و نیم» سنگینی کرده است. برای مثال بهرغم تغییر جایگاه مرتضی (پیمان معادی) و محسن (نوید محمدزاده) «ابد و یک روز»، در قالب «صمد» و «ناصر» متری شیشونیم اما آنها در موقعیتی کاملا مشابه نسخه پیشین باز درگیر این تنش میشوند که «صمد» مواد «ناصر» را مخفیانه برداشته و به فروش رسانده؛ فراتر از این مثال عیان در بخش عمدهای از صحنههای مهم فیلم نیز میتوان نقش و نمایی از غلبه داشتن الگوی «ابد و یک روز» برای روایت متری شیش و نیم دید. هر چند این مساله را به خودی خود نمیتوان نقطه ضعف یا قوت فیلم دانست اما آنچه این معیار را تبدیل به مقولهای مهم پیرامون کیفیتسنجی اثر میکند، آنجاست که به یکباره سازنده اثر و درست در نقطهای که روایت به پایان میرسد احساس میکند باید حرفهایی متفاوت از نسخه پیشین میزده و برای پوشش دادن آن رو به یک پایانبندی اضافه شده به داستان میآورد. تمام آنچه در 15 دقیقه پایانی اثر میبینیم اثری مازاد بر روایت برای جا انداختن حرفی دیگر در پایان فیلم است. «متری شیش و نیم» که حسب مضمون داستانی خود توانسته یک روایت پرفراز و نشیب را خلق کند، در پایان اثر به دنبال طرح مسالهای جدید با موضوع قربانی بودن بزهکاران میرود؛ شیفت یکباره قهرمان به ضدقهرمان در حالی صورت میگیرد که اثبات حرف پایانی، خود میتواند نقضی آشکار بر تمام رشتههای بافته شده قبلی در فیلم باشد. عینیت بخشی به سرکوبهای کودکی در جریان بزهکاری بزرگسالی و تعریفی جدید از طبقهای یک شبه منتفع شده، هر چند به خودی خود سوژهای قابل بحث باشد اما الحاق آن به پایان اثر باعث شد پایانبندی فیلم دوم روستایی بر خلاف فیلم اولش نقطه ضعف آشکار او باشد. مجموعا «متری شیش و نیم» را میتوان اثری جسورانه در خلق موقعیتهای کمتر تصویر شده دانست که در پایان اسیر یک جمعبندی تهوعآور میشود که فراتر از پیام فیلم فضای آن را نیز به چالش میکشد.