سید علی بیگدلی*: پس از ماهها تنش و اختلافات سیاسی، بالاخره «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، وضعیت اضطراری یا فوقالعاده در این کشور اعلام کرد تا از این طریق ضمن افزایش فشارها به کنگره، بودجه مورد نیاز خود برای ساخت دیوار در مرز مکزیک را تامین کند. اکنون ساخت دیوار در مرز مکزیک و به طور کلی مقابله با ورود مهاجران به آمریکا به یکی از مسائل بنیادین تیم حاکم بر کاخ سفید تبدیل شده است. علت اصلی این اقدام را باید در شعارهای انتخاباتی ترامپ و همچنین فلسفه فکری وی دنبال کرد. ترامپ در مبارزات انتخاباتیاش به مردم آمریکا قول داد در صورت پیروزی از ورود کامل مهاجران به این کشور جلوگیری کند. این مساله تا آنجا هم پیش رفت که ترامپ حتی طرح موسوم به «لاتاری آمریکا» را نیز منحل کرد تا کسی بدون دلیل موجه و قانونی وارد این کشور نشود. ریشه این مساله و ضد مهاجر بودن ترامپ با بررسی اندیشههای سیاسی و همچنین خاستگاه او بخوبی روشن میشود. دیدگاه ترامپ و خاستگاه سیاسی و اجتماعی وی متعلق به شمال ایالاتمتحده است که معمولا از سفیدپوستهای پروتستانی بسیار متعصب و نژادپرست تشکیل میشود که دارای یک نوع تفکر بیگانهستیز بسیار جدی هستند. این تفکر دارای ریشههای انحصارطلبی بسیار عمیقی است که از قدرتگیری سایر اقلیتهای نژادی و قومی واهمه دارد و دارندگان این تفکر بر این باورند که این مهاجرتها هویت آمریکا را دگرگون میکنند و بیثباتی در کشور را دامن خواهند زد. این دیدگاه ریشههای عمیقی در تفکرات ضد سیاهان آمریکا نیز دارد که طی سالها سیاهپوستان این کشور را در معرض شدیدترین فشارها قرار داده بود. بر همین اساس ترامپ بر این باور است لاتینتبارهایی که از مرزهای جنوبی آمریکا وارد این کشور میشوند حامل مواد مخدر هستند و با خود جنایت و جرم را به آمریکا منتقل و ساختار فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی آن را نیز دگرگون میکنند، بنابراین و در همین راستا برای اینکه به قول انتخاباتی خود عمل کند موضوع دیوار در مرز مکزیک را مطرح کرد اما با توجه به اینکه ساخت دیوار هزینه سنگینی دربر داشت و همچنین به دلیل اینکه دموکراتها در انتخابات اخیر کنگره پیروز شدند جلوی این طرح ترامپ گرفته شد و فضای تنشآلودی در سپهر سیاسی آمریکا به وجود آمد. در همین راستا ترامپ نیز مجبور شد در یک مقطع و به صورت تاکتیکی از پروژه خود عقبنشینی کند و بهرغم اینکه پیشنهاد کنگره برای دریافت یک میلیارد و 400 میلیون دلار را نپذیرفت اما به تعطیلی چند هفتهای دولت فدرال پایان داد که نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آمریکا را به هم ریخته بود. در عین حال رقم پیشنهادی کنگره ترامپ را راضی نکرد به همین دلیل وی به فکر استفاده از سایر اختیارات خود افتاد. رئیسجمهور آمریکا از یکسری اختیارات برخوردار است که تحت عنوان «فرمانهای اجرایی» میتواند از آنان استفاده کند. «فرانکلین روزولت» نخستینبار در جنگ دوم جهانی از این فرمانها استفاده کرد و ترامپ نیز درصدد است از همین طریق به بودجه مورد نظر خود برای ساخت دیوار دست یابد اما این مساله تاکنون نتایج معکوسی برای ترامپ در پی داشته است و دموکراتهای کنگره را با این اقدام علیه خود بسیج کرد. اگرچه در روزهای گذشته خبرهایی از دیپلماسی پنهانی 2 حزب برای نوعی از مصالحه منتشر شد اما رقم پیشنهادی ترامپ با رقم مورد نظر کنگره آنچنان از هم دور هستند که امکان هرگونه سازش در میان 2 حزب را از بین برده و سایه تیرهای را بر فضای سیاسی این کشور ایجاد کرده است. چشمانداز این مساله زمانی تیرهتر میشود که دموکراتها درصدد اختصاص بودجه برای زیرساختهای بهداشتی و حل مساله افراد بیخانمان در این کشور هستند، در این حالت نیز امید ترامپ برای دریافت بودجه مورد نظرش بسیار کمرنگتر میشود. به لحاظ داخلی نیز ترامپ از محبوبیت مردمی و حزبی مطلوبی برخوردار نیست، اگر این فرمان اجرایی را عملیاتی کند و از بودجه فدرال استفاده کند مجلس نمایندگان در این حالت میتواند وی را به دادگاه بکشاند. در صورت طرح شکایت از ترامپ، ابتدا موضوع در دادگاه فدرال مطرح میشود و اگر دادگاه فدرال در این باره حکمی صادر نکند، مساله به دیوان عالی کشور ارجاع داده خواهد شد، اگرچه ترامپ در دیوان عالی کشور طرفداران بیشتری نسبت به دموکراتها دارد و احتمال پیروزی آنان ضعیف خواهد بود اما این حادثه به لحاظ پرستیژ بینالمللی، یک لطمه بزرگ به آمریکا وارد میکند و موضع ترامپ را برای انتخابات ریاستجمهوری پیش رو تضعیف خواهد کرد.
*کارشناس مسائل بینالملل