1- در وهله اول به نظر میرسد «رما» از نسل فیلمهایی است که مدتها در سینما غایب بودهاند و در این سالها بیشتر با نسخههای جعلیشان روبهرو میشدیم. از همان دست فیلمهایی که معمولا از قبل، نسبت به آنها کمی اکراه داریم چون حدس میزنیم که احتمالا فیلمهای سرگرمکنندهای (به معنای رایجش) نیستند، بیش از حد سادهاند و قرار است صرفا به خاطر اهمیتشان آنها را تماشا کنیم، و البته نهایتا، دیدنشان به یکی از تجربههای کمنظیر سینماییمان تبدیل میشود. همان فیلمهایی که نمیتوانیم دقیقا توضیح بدهیم چه جادویی در خود دارند ولی مطمئنیم که چیزی را در عمق وجودمان تکان دادهاند. انگار توانستهاند در نهایت سادگی توجهمان را به یکی دیگر از ابعاد این دنیای پیچیده دوروبرمان جلب کنند. غافلگیریشان هم در همین است. اینکه سادهاند، ولی پیچیدهاند و احتمالا میتوانند تعاریف اولیهای را که از سینما داریم، تحت تاثیر قرار دهند. چند سال است که جای خالی این فیلمها در تولیدات سینمایی خالی است؟ به نظر میرسد «رما» یکی از همین فیلمهای نایاب است؛ البته در وهله اول.
2- بخشهای آغازین فیلم، معرفی یک خانواده است به همراه نمایش سر صبر روزمرگیهایی که هم اعضای خانواده و هم خدمتکارشان را در بر گرفته: شستن زمین، مرتبکردن خانه، مدرسهرفتن بچهها، پارک کردن با وسواس ماشین در پارکینگ، وقتگذرانیهای دستجمعی و.... ظاهرا همان سادگی اولیهای است که قرار است به نتایج هیجانانگیزی ختم شود. اما از همین ابتدای کار هم فضاسازی فیلم طبق تصور پیش نمیرود: «رما» پر از تصاویر و پلانهای چشمگیر و کارشده است. پر از صحنههایی است که «اجرا»ی تحسینبرانگیزی دارند. ایرادی دارد؟ به طور کلی نه. اما اینجا صرفا فیلم را چشمنواز نکرده. باعث شده آن «سادگی تکاندهنده» جای خودش را به نوعی «سادگی حسابشده» بدهد. مخصوصا که فیلم هم چندان به «روابط» آدمها کاری ندارد. انگار بیشتر میخواهد یک کلیت باشکوه بسازد. مشکلی پیش میآورد؟ باز هم نه. اما نگرانکننده است.
3- ظاهرا مشکل اصلی از جایی شروع میشود که فیلم، آن تصویر کلی را زیر پا میگذارد و بدون اینکه در شروع ماجرا زمینهچینی خاصی کرده باشد، سراغ کلئو و نامزدش میرود. نه، عیبی ندارد که بخواهد به آدمهای آن تصویر نزدیک شود. مشکل اینجاست که این کار، آن هم به این شکل که ماجرا را کاملا نامرتبط به آن خانواده مطرح میکند، ظاهرا با رویکرد قبلی در تضاد است. فیلم تمام آن 30 دقیقه ابتدایی را نادیده میگیرد و از ما میخواهد ماجرای کلئو را دنبال کنیم که با بچه توی شکمش تنها رها شده. راستش اگر با فیلم معمولی و متعارفی سروکار داشتیم همینجا باید تکلیف خودمان را به عنوان مخاطب میفهمیدیم. باید این را به حساب یک تغییر مسیر آزاردهنده میگذاشتیم و میگفتیم فیلم از این غافل بوده که با بردن داستان به سمت کلئو و پیش کشیدن چنین بحرانی، عملا آن مقدمه را تبدیل به بخشهای بیاهمیت و ملالآوری کرده که صرفا «بستر» موقعیت فعلی هستند و به ساختن هیچ کلیت یکپارچهای نمیانجامند. اما با این سروشکل و سروصدایی که «رما» دارد، به راحتی نمیشود گفت از این چیزهای بدیهی «غافل» بوده!
4- بله، به هر دلیل سینمایی یا غیرسینمایی، «رما» فیلمی نیست که از همان ابتدا تکلیف خودش را با مخاطبش روشن کند؛ اول مخاطب را میبرد سمت نمایش سادگی و روزمرگی کلی، بعد او را میبرد سمت ماجرای کلئو، بعد دوباره به همان خانواده و موقعیت نهچندان قطعی جدیدشان برمیگردد، مجددا مخاطب را درگیر پیدا شدن نامزد کلئو میکند. در تمام این مدت، چندان نمیشود مطمئن بود که فیلم دقیقا میخواهد چه کند. تا اینکه وضعیت خانواده قطعی میشود و مادر خانواده در همان جای کلئو میایستد: مورد بیاعتنایی و خودخواهی همسرش قرار میگیرد و تنها رها میشود. اینجاست که میشود علت تاکیدهای فیلم و این روند داستانی و حتی آن وجه بصری شگفتآورش را درک کرد. «رما» نه فیلمی است که بخواهد از سادگی به لایههای پیچیده زندگی برسد، نه فیلمی است که به یک جمع متنوع بپردازد، و نه فیلمی است که بخواهد ما را درگیر موقعیت بحرانی یک شخصیت تنها و رهاشده کند. «رما» فیلمی است که ساخته شده تا نهایتا به همین تصویر دونفره برسد. همهچیز را چیده تا یک خدمتکار زن را در کنار صاحبکارش قرار دهد و به مخاطب نشان دهد که اینها هر 2 قربانی بیتوجهی مردان بیمسئولیتاند و با اینحال بار مسؤولیتهایشان را لحظهای زمین نمیگذارند. در بیان این مساله الکن است؟ نه. اتفاقا خیلی هم دقیق عمل کرده و کاملا به هدفش رسیده. اما اگر یکبار دیگر به بند اول یادداشت برگردیم، میفهمیم که این موفقیت فیلم، چقدر برای مخاطبش افسوسبرانگیز است.
5- از الان میشود موفقیت بالای «رما» در مراسم اسکار را با احتمال بالایی حدس زد. عجیب نیست. آزاردهنده هم نیست. بالاخره «رما» فیلمی است که تلاش غیرقابل انکاری صرف ساختش شده. اما با این رویکردی که در پیش گرفته، بیش از اینکه نام کوارون کنار نام یکی مثل لینکلیتر ثبت شود، اسکارهایش به همین جوایز 3-2 سال اخیر شبیه خواهد بود.