فاطمه املایی: جهانی را تصور کنید که روز به روز به سمت چالشها و بحرانهایی جدید پیش میرود. قدرتهایی نوخاسته و تبهکار در جای جای آن ظهور میکنند و هر یک با انگیزههای پلید و خودخواهانه در زندگی بیسروصدای مردم شهر خلل وارد میکنند. جهانی بدون تخصیص جایگاهی موثر برای خدا، که رفته رفته سم مهلک فساد، ستم و خودپرستی در کالبد آن نفوذ میکند؛ هیچ سرپرست و نجاتدهنده توانا و دلسوزی ندارد و از دست مجریان قانون آن هم کاری برنمیآید. در چنین فضایی، درست هنگامی که تمام مردم خسته از تحمل ستم، تشنه دستی یاریگر و منجی راهگشایی هستند، ابرقدرتی ظهور میکند به نام «مرد عنکبوتی». او که برای رهاندن مردم از چنگال قدرتمندهای بیرحم هیچ چشمداشتی ندارد، خود را وقف یاری رساندن به مردم کرده و آنها را به سوی آزادی و آرامش میبرد. ترسیم چنین جهانی که مدتهاست جای خود را در دستور کار کمپانیهای مشهور فیلم و انیمیشنسازی هالیوود مانند والت دیزنی، مارول و سونی پیکچرز باز کرده است، خود به نوعی ژانر واحد در قالب فیلمها و انیمیشنهای امروزی بدل شده است که طرفداران زیادی هم دارد. چنانکه حالا با افزایش چنین تولیداتی ژانر «ابرقهرمانی» تبدیل به یکی از ژانرهای ثابت سینمای جهان شده که اتفاقا هر ساله تولیدات بسیاری هم دارد و آمارهای فروش هم نشاندهنده استقبال بالای مخاطبان از این دست آثار است. فارغ از اینکه اساساً انگیزه اصلی ساخت چنین فیلمهایی همان میل و گرایش فطری اکثریت انسانها به وجود منجیای آخرالزمانی است که دنیای بدون خدای غرب به آن روی آورده است، میتوان نسخه جدید «مرد عنکبوتی» را که با نام «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» منتشر شده است از ابعادی دیگر هم مورد بررسی قرار داد. ابعادی که کمی نزدیکتر به سکانسهای
اکشن - کمدی آن باشد و بتواند به مخاطب اطلاعاتی جزئیتر از ویژگیها و ابعاد حرفهای کمتر دیده شده آن بدهد. این انیمیشن که از ابتدا با گرافیک منحصر به فرد و چشمنوازش مخاطب را به خود جلب میکند، سعی کرده با بهرهگیری از عناصر شوخی و احساس به عنوان مواد اولیه زیرساختهای خود، نظر مخاطبانی را که به واسطه کیفیت پایین نسخه قبلی «مرد عنکبوتی» تا حدودی از این ابرقهرمان ناامید شده بودند، جلب کند. قصه این نسخه از «مرد عنکبوتی» به یکی از جنجالیترین نظریههای فیزیک کوانتوم گره خورده است؛ جایی که فیلم با صحیح فرض کردن وجود «جهانهای موازی» مدعی میشود که اسپایدرمن تنها یک نفر نیست و به تعداد جهانهای موازی، ممکن است مردان عنکبوتی دیگری وجود داشته باشند. جالبتر آنکه در دیالوگهای شخصیتهای اصلی پیتر پارکر و مایز اشاره میشود که هرکس به تنهایی یک سوپرقهرمان بالقوه است که توانایی تغییر محیط اطراف خود را دارد. برنده اسکار 2019 در رشته بهترین انیمیشن بلند، در حالی با ایجاد اتحاد میان نسخههای متفاوت «مرد عنکبوتی» تقابل بین «بد» و «خوب» را پرکششتر از همیشه میکند که سعی دارد با تکیه بر تاثیر عامل «هدفمند بودن» علت پیروزی قهرمانانش را ایمان به هدف عنوان کند. موضوعی که میتوان آن را در تکرار پرشمار جمله «این یک قدم از سر ایمان است» از زبان نسخههای قدیمی «مرد عنکبوتی» به کاراکتر جدیدی که دارای تواناییهای مرد عنکبوتی شده، مشاهد کرد. جملهای حاوی این معنا که لازمه تاثیرگذاری افراد در جایگاه «مرد عنکبوتی» نه پوشیدن لباس مخصوص که «ایمان به راه» است. مایز که در ابتدا تنها به توان یک قهرمان دست پیدا میکند در ادامه داستان متوجه کمبود عامل ایمان خود شده و به دنبال آن با کمک پیتر پارکر- مرد عنکبوتی اصلی- به توان اعتقادی لازم دست پیدا میکند. با نیمنگاهی به رویکردهای متاخر کمپانیهای هالیوودی در آثار اینچنینی، میتوان دریافت که نگاه غالب این فیلمسازان درباره ارائه نسخههای کلیتر ابرقهرمانها و تکیه بر زوایای قدرتمندی و برجستهسازی توان مبارزاتی آنان به سمت ارائه جزئیتر ویژگیهای معرفتی ابرقهرمانان خیالی خود تغییر جهت پیدا کرده است. ایمان داشتن به درستی راه و لزوم کمکرسانی به فضای غبارآلودی که گریبانگیر جوامع غربی شده است کلید گمشدهای است که غرب در کمپانیهای فیلمسازی و پشت مانیتورهای تخصصی خود دنبال میکند. همان عامل سرنوشتسازی که حالا در تلاش است با تاکید روی چنین رویکردی در یک جامعه خالی از قهرمانهای واقعی، از انسانهایی ساده، اسطورههایی بزرگ و از جان گذشته بسازد. به نظر میرسد «مرد عنکبوتی» جدید را نه فقط به خاطر سبک ویژهاش در استفاده از هنرهای تکنیکی در عرصه انیمیشنسازی و نه به واسطه ایده جالبش در خلق نسخههایی تازه از مرد عنکبوتی در جهانهای موازی، بلکه به واسطه تاکید بر موضوع ایمان به خود و تلاش برای تبدیل آدمهای عادی به یک قهرمان، باید یک قدم جلوتر از نسخههای قدیمی مشابه آن دانست.