حضرت آیتالله خامنهای صبح دوشنبه در ابتدای جلسه درس خارج فقه، به شرح حدیثی از حضرت امام صادق علیهالسلام درباره «صفتهای برجسته اخلاقی» پرداختند؛ صفاتی که جلوههای درخشان و لب اسلام است. خصوصیاتی که انسانهای برجسته میسازد و به برکت وجود انسانهای برجسته در یک اجتماع، در یک جامعه بشری، نظام اجتماعی برجسته بهوجود میآورد.
پایگاه اطلاعرسانی khamenei.ir متن بیانات رهبر انقلاب در این جلسه درس خارج فقه را به شرح زیر منتشر کرده است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین.
وَ بِه ذَا الاِسنادِ عَن اَبیقَتادَه قالَ: قالَ ابوعَبدِاللهِ عَلَیهِالسَّلامُ لِداوُدَ بنِ سِرحانَ: یا داوُدُ اِنَّ خِصالَ المَکارِمِ بَعضُها مُقَیَّدٌ بِبَعضٍ، یُقَسِّمُهَا اللهُ حَیثُ یَشاءُ تَکونُ فِی الرَّجُلِ وَ لا تَکونُ فی اِبنِهِ وَ تَکونُ فِی العَبدِ وَ لا تَکونُ فی سَیِّدِهِ: صِدقُ الحَدیثِ
وَ صِدقُ النّاسِ وَ اِعطاءُ السّائِلِ وَ المُکَافَاَهُ بِالصَّنائِعِ.
وَ بِه ذَا الاِسنادِ عَن اَبیقَتادَهَ قال:
این چند حدیثی که روزهای قبل خواندیم و این [حدیثی] که امروز میخوانیم، سندهای صحیح و بسیار معتبری دارد؛ ابیقتاده هم ثقه است.
قالَ اَبوعَبدِاللهِ عَلَیهِالسَّلامُ لِداوُدَ بنِ سِرحانَ: یا داوُدُ اِنَّ خِصالَ المَکارِمِ بَعضُها مُقَیَّدٌ بِبَعض
[امام صادق (علیهالسلام) میفرماید:] بعضی از مکارم اخلاق و خصلتها بسته به بعضی دیگر است، یعنی با هم ارتباط دارد؛ یا ارتباط علی و معلولی دارد که یکی علت آن دیگری است، یا به نحوی ارتباط عملیاتی و رفتاری با همدیگر دارند.
یُقَسِّمُهَا اللهُ حَیثُ یَشاء
اینها را هم مثل بقیه چیزها از خدا بدانید؛ این را هم خدا میدهد. بله، کار خدای متعال بیحکمت نیست و رفتار ما، اختیار ما، و اراده ما در ایجاب رحمت الهی تأثیر دارد لکن بالاخره آنچه به ما داده میشود، از همه مکارم، از همه خوبیها، از همه نِعَم-از جمله مکارم اخلاق- از طرف خداست، خداوند تقسیم میکند؛ به شما یک چیزی میدهد، به دیگری یک چیز میدهد، به آن دیگری یک چیز [دیگر] میدهد.
تَکونُ فِی الرَّجُلِ وَ لا تَکونُ فِی ابنِه
گاهی یک صفت خوبی در پدر هست، در پسر نیست. اینکه حالا میگویند ژن یا ژن [خوب]! اینها خیلی اعتباری ندارد. گاهی اوقات پدر یک صفت خوبی دارد، پسر ندارد؛ عکسش هم هست که پسر یک صفت خوبی دارد که پدر ندارد. اینها ایجاب الهی و اِنعام الهی است.
وَ تَکونُ فِی العَبدِ وَ لا تَکونُ فی سَیِّدِه
اینجور هم نیست که موقعیت اجتماعی و شأن اجتماعی هم تأثیر داشته باشد؛ نه، گاهی یک صفت خوبی را یک بردهای دارد که سید او، ارباب او ندارد. مستخدم شما گاهی اوقات یک خصوصیتی دارد که شما آن خصوصیت را ندارید. یک صفت خوبی در فرد زیردست ما هست که آن صفت در ما نیست؛ یعنی او بالاتر از ما است. خب! حالا این صفات و مکارم اخلاق که اینقدر هم دربارهاش فرمودهاند، چه چیزهایی است؟ چند صفت را حضرت بیان میفرمایند. اینها واقعاً همان جلوههای درخشان اسلام است؛ لب اسلام اینهاست. این خصوصیات [است] که انسانهای برجسته میسازد و به برکت وجود انسانهای برجسته در یک اجتماع، در یک جامعه بشری، نظام اجتماعی برجسته بهوجود میآورد و [اگر] انسانهای کریم، انسانهای شجاع، انسانهای باگذشت، انسانهای صادق در یک جامعهای باشند، این جامعه، جامعه برجستهای میشود؛ [البته] عکسش هم صادق است. واقعاً انسان باید اینها را مثل دُر و گوهر گرانبها روی چشمش بگذارد و به دنیا عرضه کند. حالا این صفات چیست؟
اول: صِدقُ الحَدیث
راستگویی. الان کشور خود ما کشور اسلامی است و از بسیاری از جوامع دنیا هم انصافاً بهتر و پاکیزهتر و طاهرتر است اما در عین حال شما ببینید خیلی از مشکلات داخل کشور ما ناشی از نبودن همین صفت است؛ صدق الحدیث نیست، راستگویی نیست. راستگویی یعنی چه؟ یعنی شما حرفی را که میزنید، مطابق با واقع باشد. اگر دانستید مطابق با واقع است و گفتید، این راست است؛ اگر نه، نمیدانید مطابق واقع است یا نیست اما میگویید، این صدق نیست. «صدق» عبارت است از اینکه شما چیزی را که میدانید مطابق واقع است، بیان میکنید. فضای مجازی را ملاحظه کنید که بر اثر حرف، شایعه، دروغ، خلاف، تهمت، نسبت بدون واقعیت به این، به آن، به بالا، به پایین، به همدیگر، یک فضای دروغ در کشور به وجود میآید؛ ببینید، اینها اشکال است. پس اول «صِدقُ الحَدیث» [یعنی] همه سعی کنیم راست بر زبان جاری کنیم.
دوم: وَ صِدقُ النّاس
با مردم هم صادق باشید؛ با مردم با تقلب و خدعه و فریب و دورویی برخورد نکنید. «صِدقُ النّاس» یعنی صدق عمل با مردم؛ انسان در مواجهه با مردم با صداقت وارد بشود، با کلک و دروغ و فریب و مانند اینها با مردم برخورد نکند. اگر ما در مسائل گوناگون اجتماعیمان، سیاسیمان، انتخاباتمان و مانند اینها، همین یک مورد را مراعات کنیم، ببینید چقدر دنیا آباد خواهد شد؛ «وَ صِدقُ النّاس». این هم دوم.
وَ اِعطاءُ السّائِل
[اگر سائل] از شما چیزی خواست، به او بدهید اگر چنانچه میتوانید. یک وقت یک فقیری است که از شما سوال نکرده، خب! [اگر] به او کمک کنید خوب است اما اگر چنانچه از شما درخواست کرد- سوال کرد یعنی درخواست کرد- آن وقت این مکرمت بزرگی است و او را رد کردن، خلاف مکرمت انسانی است.
وَ المُکافَاَهُ بِالصَّنائِع
«صَنیعه» یعنی کارهای نیک؛ خدمتهای نیک به دیگران را میگویند «صنیعه». «مُکافئه به صنایع بکنید» یعنی [اگر] کسی به شما نیکی کرد، شما هم در مقابل به او نیکی کنید. اینجور نباشد که نیکی دیگران را با اهمال و احیاناً با بدی پاسخ بدهیم. [اگر] کسی به ما نیکی کرده، خب! در مقابل باید به او نیکی کنیم. این هم سوم.