میکائیل دیانی: اتفاقات 2 ماه اخیر در صداوسیما نشان میدهد مدیریت رسانه ملی مسأله را اشتباه فهمیده است، نسخه اشتباه میپیچد و توپخانه را به سمت خود گرفته است. رسانه ملی بهجای آنکه «توسعه کیفی آنتن» را مدنظر قرار دهد و به موجب تثبیت برندهای قابل قبول- آن هم در جهت سیاستگذاری کلان خود که تقویت فرهنگی ایرانی- اسلامی است- به مخاطبان بالا دست یابد، مسیر خود را به سمت «توسعه کمی آنتن» و «افزایش شبکه» برد؛ تصمیمی که 2 پیامد مهم برای سازمان داشت: اول آنکه سازمان مشمول هزینهکرد بالا برای پر کردن اژدهای آنتن شد و دوم فرصت فکر کردن روی تولید محتوای قابل قبول را از خود گرفت. این دو اتفاق ناگوار اما سازمان را به سمت تصمیم غلط دیگری برد و آن تقدیم کردن افسار مدیریت تلویزیون به دست «سلبریتی»ها و «اسپانسر»ها بود. سازمان برای آنکه پول جذب کند سراغ در اختیار قرار دادن همه امکاناتش به ستارهها رفت تا حضور آنها بتواند اسپانسرها را مجاب کند در ازای آنتنفروشی رسانه ملی، پول به سازمان تزریق کنند. صداوسیما ایده، خلاقیت و بداعت در تولید برنامه تلویزیونی را کنار گذاشته و نتایج این فرآیند نامیمون، در جشنواره جامجم نمایان شد. ناظر بیرونی دیگر به صداوسیما به دید دانشگاه عمومی نمینگرد، بلکه آن را یک بنگاه تبلیغاتی بزرگ میداند که در اختیار شرکتهای تبلیغاتی قرار داده شده تا ستارهمربعهای خودشان را تبلیغ کنند، بدون توجه به اینکه مخاطبان سازمان از وضعیت موجود خسته شدهاند. سازمان با جشنواره جامجم صرفا به شهرت، اعتباربخشی و بازتولید قدرت ستارههایش کمک کرد یا اینکه افراد معمولی روی آنتن یا پشت آن را مشهور و پرتوقع کرد که بعد از آن با امکانات و قراردادهای فعلی برای صداوسیما کار کنند. این بدان معناست که این همه آنتنفروشی سازمان در یک چرخه منحط و غلط به بستن قراردادهای گرانقیمتتر با همین ستارهها منجر خواهد شد و صندوق ذخیره صداوسیما از آن بهرهای نخواهد برد.
چند سال است که موضوع «مدیریت سلبریتیها در رسانه ملی» جزو موضوعات اول و دوم جلسات مدیریتی سازمان صداوسیماست. سلبریتیهایی که عمدتا برای سازمان چالشهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی- امنیتی به همراه داشتهاند و باید تعجب کرد در این وضعیت، صداوسیما در یک فرآیند غلط به نام جشنواره جامجم صرفا به بازتبلیغ چهرهها و ایجاد سرمایه اجتماعی برای آنها اقدام میکند؛ جشنوارهای که ایرادات شکلی و محتوایی آن بسیار بیشتر از آن است که بتوان در این بحث کوتاه آورد.
مسیر غلط بیش از یک دهه اخیر سازمان در توسعه کمی آنتن باعث شده است رسانه ملی رسالت اصلی خود یعنی «ذائقهسازی در جهت ایدئولوژی ملی دینی» را به کل فراموش کند و صرفا به یک «دستگاه ستارهساز» بدل شود؛ دستگاهی که امکان زخمی کردن خود را توسط ستارهها در آنتن زنده فراهم میکند! در حقیقت صداوسیما در این سیاستگذاری غلط خود که انگار نمیخواهد اصلاحی در آن ایجاد کند، بهصورت مستمر در حال تولید درونی یک اپوزیسیون پرقدرت با سرمایه اجتماعی بالاست.