تنها 3 روز پس از آنکه «عبدالعزیز بوتفلیقه» 82 ساله در بازگشت به کشور از سفر سوئیس، از پنجمین نامزدی متوالی برای پست ریاستجمهوری انصراف داد، حزب حاکم نشان داد که به رغم فقدان یک رهبر کاریزماتیک پس از او، تمایلی به حفظ چنین جایگاهی نیز ندارد. «حسین خلدون» سخنگوی حزب «جبهه آزادیبخش ملی» که طی نیم قرن گذشته زمام امور الجزایر را در دست داشته است به شبکه النهار گفت رئیسجمهور فرتوت و سالخورده حتی با اینکه هنوز به طور رسمی رهبر حزب حاکم محسوب میشود اما دیگر جایگاهی در عرصه سیاست کشور نداشته و به تاریخ پیوسته است. به گفته خلدون، این حزب تلاش دارد به آینده نگاه کند و در کنار معترضانی باشد که در یک ماه اخیر در اعتراض به نامزدی پنج باره بوتفلیقه به خیابانها ریختهاند. اگر چه جبهه آزادیبخش ملی الجزایر که پس از انقلاب و استقلال این کشور از فرانسه در سال 1962 قدرت را در دست گرفته همچنان حزب حاکم محسوب میشود اما این به معنای ثبات در ایدئولوژی و مواضع حاکمیت نبوده و بهخصوص پس از فروپاشی شوروی که یک حامی برای جبهه آزادیبخش ملی محسوب میشد و متعاقب آن جنگ داخلی دهه 1990 با سلفیهای تندرو، رهبران سیاسی و فرماندهان عالی ارتش این کشور سابقا انقلابی و مسلمان شمال آفریقا رویکردی لیبرال در پیش گرفتهاند. از نظر کارشناسان، سخنان خلدون ضربه نهایی به جایگاه قدیمی بوتفلیقه محسوب میشود که پس از مواضع هفته پیش ارتش و سران حزب مبنی بر توصیه به رئیسجمهور برای عدم بازگشت به الجزایر از تمایل آشکار حاکمیت به حذف این پیشکسوت از کار افتاده و اطرافیان پرنفوذ او حکایت دارد؛ تیمی که میخواهد همچنان پشت نام بوتفلیقه در تصمیمگیریهای کلان نقش ایفا کند. اما در حالی که توطئه آمریکا و متحدانش برای به آشوب کشیدن الجزایر از طریق ایجاد «اتاق انقلاب» در کشورهای همسایه آشکار شده است، اغلب سران سیاسی و نظامی نمیخواهند بیش از این به نارضایتیهای مردم دامن بزنند. پس از انصراف رئیسجمهور از نامزدی مجدد که البته با تعویق یک ماهه انتخابات پیش رو همراه بود، نخستوزیر او هم استعفا کرد و دولت موقت الجزیره چهارشنبه پیش در بیانیهای تأکید کرد قائل به اصلاحات مدنظر مردم است. قرار است کنفرانسی برای بررسی ایجاد تغییرات در قانون اساسی با حضور گروههای مختلف سیاسی و نمایندگان گروههای مردمی در آینده نزدیک برگزار شود. اما نکتهای که مغفول مانده فقدان یک رهبر بزرگ و مستقل سیاسی است که جای خالی بوتفلیقه را پرکند. شواهدی از میزان نفوذ آمریکا و فرانسه به عنوان 2 نیروی استعماری سابقهدار در الجزایر وجود دارد که در صدد هستند نسل جدید سیاستمداران غیرانقلابی کشوری را که سالها جزیره ثبات آفریقای عربی محسوب میشده، از ترس جنگ داخلی وادار به در پیش گرفتن روندی کنند که معنایی جز از دست رفتن استقلال کشور و تن دادن به استعمار نو ندارد.