printlogo


کد خبر: 208342تاریخ: 1398/1/25 00:00
گفت‌و گوی «وطن‌امروز» با حاج حسین یکتا، رئیس ستاد مردمی امام رضایی‌ها درباره روند کمک‌رسانی به سیل‌زدگان
موکب‌های اربعین به‌صورت گسترده در خوزستان فعال شده‌اند
حجم آبگرفتگی را نمی‌توان به تصویر کشید

میکائیل دیانی: در حمیدیه دارم قدم می‌زنم و کار کردن جوان‌ها و پیرها را که شال دور کمر بسته‌اند، بیل می‌زنند و گونی‌های خاک را پر می‌کنند، تماشا می‌کنم. از ظهر گذشته، بعضی ظرف غذا به دست دارند و در این میان خود را آماده می‌کنند برای ادامه عملیات! افرادی را می‌بینم که چهره‌شان به بومیان منطقه نمی‌ماند. جلوتر که می‌روم، مردی میانسال داد می‌زند: «چند نفر بیایند اینجا کمک بیل‌زن‌ها، چند نفر آنجا بروند کنار وانت غذا‌ها را پخش کنند، بیکار نباشید!» صدایش آشناست؛ «حاج حسین یکتا». پارسال را درگیر زلزله‌زدگان کرمانشاه بود، از روز نخست سیل گلستان آنجا بود، بعد به لرستان رفت و حالا هم در خوزستان است.
حاج حسین اینجا قرارگاهی را راه انداخته تحت عنوان «امام رضایی‌ها» که کارش سازماندهی و برنامه‌ریزی نیروهای جهادی است که به مناطق سیل‌زده اعزام می‌شوند. ارائه خدمات مهندسی و جهادی، توزیع آذوقه و البسه، جمع‌آوری و توزیع لوازم زندگی و ارائه خدمات بهداشتی، درمانی، آموزشی و فرهنگی به سیل‌زدگان از جمله فعالیت‌های این بچه‌هاست.
جلو می‌روم؛ سلام و علیک می‌کنیم و روبوسی. همان اول گله می‌کند که پس شما اهل رسانه کجا هستید؟! این مردم باید دیده بشوند؛ مشکلات‌شان، نیازهای‌شان و دردهای‌شان. من هم می‌گویم هر کس توانسته آمده تا رسانه این مردم باشد.
همین‌طور که مشغول است، فرصت را مغتنم می‌شمارم تا چند سوال از او بپرسم؛ از وضعیت جاهایی که سرکشی کرده، امدادرسانی‌ها و تفاوت سیل‌های گلستان، لرستان و خوزستان.
***
  از چه زمانی درگیر سیل خوزستان شدید و چگونه شد که از گلستان و لرستان به سمت خوزستان آمدید؟
خبر سیل گلستان را که شنیدیم با تمام شدن برنامه سال تحویل در راهیان نور، مستقیم به گلستان رفتیم و نزدیک به 12 روز را نیز در آنجا سپری کردیم که خبر سیل خرم‌آباد و پلدختر آمد. ستاد مردمی امام رضا(ع) با توجه به تجربه کسب کرده از زلزله سرپل‌ذهاب و نیازی که به ساماندهی نیروهای مردمی، خیرین، مساجد و... در چنین مواقعی وجود دارد، تیمی را در گلستان ساماندهی کرد و بعد از آن خودمان با تیم دیگری راهی لرستان شدیم تا در آنجا به کمک سیل‌زده‌ها بشتابیم. پس از حضور در منطقه بخشی از ضلع غربی پلدختر را برای پاکسازی منازل و معابر از گل و لای قبول کردیم. انبار مرکزی ستاد را هم به راه انداختیم و سیستم رسانه را فعال کردیم. بعد از آرام شدن نسبی اوضاع لرستان و در عین حال ورود جریان سیلاب به خوزستان، جمع کثیری از نیروهای مردمی ستاد را در لرستان سازماندهی کرده و با نیروهای تازه‌نفسی که طبق فراخوان جمع کرده بودیم، وارد خوزستان شدیم و عملیات جدیدمان را در این استان شروع کردیم.
  در مدت حضورتان در خوزستان از چه مناطقی بازدید کرده‌اید و وضعیت را مجموعا چگونه ارزیابی می‌کنید؟
در آغاز به کارمان در خوزستان با هماهنگی شکل گرفته با ارتش، بالگردی را در اختیار گرفتیم و کل مناطق مورد نظرمان در خوزستان یعنی دشت آزادگان، شوش، شوشتر و تلاقی کارون و دز را بازدید کردیم و در نهایت منطقه دشت آزادگان را که مردم در ارتفاعات «الله‌اکبر» سکنی گزیده‌اند و تنها از طریق قایق امکان ارتباط دارند به عنوان منطقه عملیاتی خودمان برای خدمت‌رسانی انتخاب کردیم.
  تفاوتی که خودتان بین سیل گلستان، لرستان و خوزستان حس کردید چه بود؟ به نظر می‌رسد به دلیل نوع سیل خوزستان مردم ایران هنوز ابعاد این سیل بزرگ را درک نکرده‌اند!
هر کدام از مناطق وضعیت خاص خود را دارد. ما در گلستان یک آبگرفتگی بزرگ آرامی را داشتیم ولی نه به وسعت خوزستان و در لرستان شاهد یک سیل در هم کوبنده با گل و لای زیاد، بسیار حجیم و چسبنده بودیم اما در خوزستان شاهد یک آبگرفتگی عظیم و بی‌سابقه هستیم که شاید به سختی بتوان نمونه‌ای مشابه آن را در تاریخ خوزستان پیدا کرد.
در این میان فارغ از دیدن صحنه‌های تلخ ناشی از آوارگی مردم، چیزی که در هر منطقه‌ای با آن روبه‌رو می‌شدیم و حال‌مان را خوب می‌کرد، مقاومت مردم خوزستان بود، اینکه شاهد پر شدن میلیون‌ها گونی برای درست کردن سیل‌بند در مدت زمانی کوتاه توسط مردم بودیم به خودی خود نشان و جلوه‌ای از این مقاومت عمومی بود. حتی اگر روزی این سیل‌بندها نیز خراب شود، قطعا مقاومت مردم در این روزهای سخت از تاریخ پاک نخواهد شد و یقین می‌دانیم خدا به این حال و هوای مردم خوزستان بویژه عشایر غیور عرب نظر خواهد کرد.
نکته‌ای که باید به آن اشاره شود و متاسفانه مورد غفلت نیز قرار گرفته آن است که به‌خاطر نبود امکان به تصویر کشیدن حجم آبگرفتگی و میزان مقاومتی که مردم در برابر این سیل داشته‌اند و مانع از آن شده‌اند که این سیلاب منجر به آوارگی صدها هزار نفر در سوسنگرد، بستان، حمیدیه، دهلاویه و حتی بخش‌هایی از اهواز شود، بخش قابل توجهی از مردم پی به ابعاد گسترده این سیل نبرده‌اند.
  خدمت‌رسانی‌ها چگونه بوده است؟ سپاه، ارتش، هلال‌احمر، نیروهای جهادی و بسیجی و دولت چگونه کار کرده‌اند؟
در این مورد آن چیزی که خودمان می‌بینیم، وحدتی است که مردم نشان داده‌اند و خدمتی که مردم به همدیگر می‌کنند. طلاب خود استان قلم را زمین گذاشته و بیل به دست گرفته‌اند، نیروهای هلال‌احمر با تمام توان انسانی و سخت‌افزاری به میدان آمده‌اند و بچه‌های سپاه، بسیج، ارتش، جهادی و اعضای ستاد مردمی امام رضا(ع) همگی در کنار مردم بومی جمع شده‌اند تا بار دیگر بگویند ما خوزستان را دوست داریم. از طرف دیگر عمده دستگاه‌ها و نهادهای دولتی هم در منطقه حاضر شده‌اند و با تمام توان در حال کمک‌رسانی به مردم در جهت کاهش آلام و رنج‌های‌شان هستند. وضعیت این روزهای خوزستان یادآور نخستین روزهای جنگ تحمیلی است و در حالی که در روزهای نخست شاهد فضایی غریب‌گونه همانند آن ایام بودیم، اکنون این نقطه جغرافیایی به مرکز حماسه‌آفرینی تبدیل شده است.
  نیازها و‌ امکاناتی که کمبودشان حس می‌شود کدام است؟
عمده نیازها را می‌توان به 2 بخش تقسیم کرد؛ بخش اول نیازها شامل نیازهای فوری در زمینه اسکان، بهداشت، خدمات رفاهی و درمانی بویژه در ارتفاعات ‌الله‌اکبر است و بخش دوم نیازها شامل اقدامات بلندمدت بعد از مهار بحران سیل در جهت بازسازی منازل و احیای زمین‌های کشاورزی از بین رفته در جریان سیلاب است.
  آیا کمک‌های مردمی به قدر کافی به این منطقه می‌رسد؟
کمک‌های مردمی به شکل حماسه‌آفرینی زیاد بود، برای مثال موکب‌های اربعین که این روزها دوباره فعال شده‌اند به حدی دامنه خدمت‌رسانی‌شان گسترده بود که قرار شد بخشی از آنها طبخ غذا را متوقف کنند و بر اساس یک تقسیم کار سازماندهی شده، دوباره کار خود را شروع کنند. مجموعا حضور خیرین و ستادهای پشتیبانی مردم در سایر استان‌ها که وظیفه ارسال اجناس به مراکز مصرف در استان خوزستان را به دوش می‌کشند، آدم را یاد ستادهای پشتیبانی جنگ و جبهه در سال‌های دفاع‌مقدس می‌اندازد.
از نظر کفایت میزان کمک‌های مردمی نیز می‌توان اینگونه گفت که هر چند کمک‌ها تقریبا به اندازه کافی انجام می‌شود اما انتظار می‌رود دامنه ارسال این کمک‌ها در مرحله بعدی ساماندهی مردم خوزستان امتداد یابد.
  امروز گروه‌های مختلف جهادی از نقاط مختلف کشور سوال می‌کنند آیا نیازی به حضورشان در این مناطق هست و اگر نیاز است دقیقا در کدام بخش‌ها به کدام نوع از گروه‌ها احساس نیاز بیشتری می‌شود؟
هر چند در مناطق سیل‌زده به وفور با نیروهای جهادی مواجه هستیم اما به حضور چنین نیروهایی چه در زمینه‌های تخصصی مثل پزشکی و تاسیساتی و چه در زمینه‌های عمومی و خدماتی بشدت نیازمندیم. نکته مهمی که در این مقوله وجود دارد آن است که به علت نزدیک شدن به فصل گرما در این مناطق هرگونه فعالیت در آینده دشوارتر می‌شود و باید به دنبال آن باشیم تا با یک سازماندهی مناسب این نیروهای جهادی را در ماه‌های آتی به شکلی تقسیم‌بندی شده به مناطق بفرستیم.
***
همین‌طور که راه می‌رفتیم و هدایت بچه‌هایش را انجام می‌داد، سوالات را پاسخ داد؛ آمدم ادامه دهم که گفت: باید برویم سوسنگرد تا وضعیت بچه‌ها در آنجا را بررسی کنیم؛ فعلا یا علی!
 


Page Generated in 0/0064 sec