جمعه 6 اردیبهشت، هفته بیستوهفتم لیگ برتر فوتبال، استادیوم آزادی؛ پرسپولیس صفر – سپاهان صفر.
اگر جزو آن دسته از علاقهمندان فوتبال هستید که دوست دارید بازیهای حساسی به سان الکلاسیکوی وطنی پرگل از آب دربیاید، این بازی انتخاب درستی نبود. دلیلش هم ساده است؛ شرایط 2 تیم در جدول و تعداد هفتههای باقی مانده تا پایان لیگ! اول سراغ پرسپولیس برویم که در آستانه هتتریک قهرمانی در لیگ است اما در آسیا نزدیک به دروازه خروجی! سرخها با این تساوی فاصله 5 امتیازی با سپاهان را حفظ کردند و حالا چهارشنبه باید به یادگار امام لشکرکشی کنند. در حقیقت با گرفتن 2 امتیاز از مجموع این دو بازی (سپاهان و تراکتور) هم آنها میتوانند در فاصله 2 بازی تا پایان فصل (ماشینسازی و پارسجم) افسار قهرمانی را در دستان خودشان نگه دارند.
نیمی از این راه طی شد و حالا میماند تک امتیاز بازی با تراکتور. پس نتیجه میگیریم ریسک بازی تهاجمی و یورش همهجانبه میتوانست عواقب نگرانکنندهای برای دستیابی به سومین قهرمانی پیاپی داشته باشد. این یک امتیاز جایی ارزش بالای خود را نشان خواهد داد.
اما برویم سراغ سپاهان، تیمی که روی کاغذ شانس قهرمانی دارد و انتظار بیشتری از آنها میرفت تا برای بردن پرسپولیس در آزادی تقلا کنند. با اینکه زردپوشان اصفهانی تمام نفراتشان را در اختیار داشتند و اتفاقا بهترین بازیکنشان یعنی کیروش استنلی مزاحمتهای شجاع خلیلزاده غایب را در طول 90 دقیقه احساس نمیکرد اما سیستم بازی تیم قلعهنویی آن چیزی نبود که بتواند استنلی را داخل باکس پرسپولیسیها نگه دارد. به نظر میرسید امیر قلعهنویی هم بیشتر از اینکه دنبال زدن گل باشد، در درجه اول گل نخوردن را در دستور کار تیمش قرار داده بود و در مجموع هر دو تیم روی استفاده از ضدحملهها حساب کرده بودند!
به تمام این موارد فنی اضافه کنید اتمسفر پرالتهاب آزادی را که اجازه شکل گرفتن بازی بدون توقف از هر دو تیم را گرفته بود. درست در لحظاتی که با حمله یک تیم، انتظار پاتک تیم مقابل را میکشیدیم تا بازی گرم شود و به سوی فتح دروازهها برویم، یک خطای معمولی با هجوم بازیکنان 2 تیم و اعتراضاتشان همراه میشد و البته مربیان 2 تیم هم (بویژه کادر فنی سپاهان و امیر قلعهنویی) به آتش این حاشیهها میافزودند.
خلاصه اینکه این بازی در طول 90 دقیقه تنها 2 ضربه در چارچوب داشت و همین موضوع نشان میدهد بازیکنان 2 تیم بیشتر از اینکه بخواهند روی کارهای هجومی تمرکز داشته باشند، انرژی و تلاششان را در جای دیگری گذاشته بودند؛ دفاع و درگیری!
برنده نداشتیم
پرسپولیس بازی خودش را خراب کرد و سپاهان هم کاری به کار حریف نداشت. هر دو تیم تیشه به ریشه فوتبال خود میزدند! نکته اینکه: «کوه، موش زایید». نتیجه اینکه: قصه کوه و کاه تکرار شد. خراب شدن بازی پرهیاهو، به سود استقلال تمام شد. بازی، نه تماشا داشت و نه چشمنواز بود. سپاهان سرمایه انسانیاش را به باد داد و پرسپولیس هم استفاده غلطی از همه داشتههایش به عمل آورد. در این حال چه خوب که ذوبآهن بود تا دوباره دیدنی بازی کند. پیکان هم فوتبالش را روی هوا و «دیمی» بازی نمیکرد. تراکتور کوشش مقبولتری داشت اما شانس هم لازم است. در تیم پرسپولیس، دستورکار علیپور یک علامت سوال بزرگ بود و مأموریت نوراللهی هم مثل او! نیمکتنشینی نعمتی، گویای این نکته هم میتواند باشد: «برانکو، پرسپولیس را برابر الاهلی بد چیده بود! هم بد و هم غلط! و او به این اشکال پی برده است!»
***داربی تهران - اصفهان، 3 بازنده داشت؛ ۱- پرسپولیس ۲- سپاهان و 3- «فوتبال» که هرچه رشته بود پنبه کرد!