حسن رضایی : امام حسن عسکری(ع) میفرمایند: «هیچ بلایی نیست مگر اینکه نعمتی از خداوند آن را فرا گرفته است».
سیل با تمام سختیهایش، زیباییهای ماندگاری هم خلق کرد. خواندن و شنیدن روایت کسانی که در مناطق سیلزده حضور دارند، حاکی از این واقعیت است که شهرهای سیلزده در کنار تمام خرابیها، حقیقتا بدل به بمب انرژی شدهاند. در زمانی که تنهایی و از خودبیگانگی، بزرگترین بحران انسان مدرن دانسته میشود و دولت فخیمه انگلیس همین پارسال در میانه غوغای بریگزیت وزیر «امور تنهایی» را هم به جمع اعضای کابینه خود اضافه کرد، اینجا اما ما با روندی کاملا معکوس مواجه هستیم. مسالهای که به وضوح نشان میدهد مدرنیته با آنکه قویترین نمایندگان بیمزد و مواجب را در بطن دولتهای جمهوری اسلامی داشته، هرگز نتوانسته روح انسان ایرانی را مسخ کند.
انسان ایرانی دهه 90 اگر از انسان دهه 60 مسلمانتر نباشد، کمتر نیست. آنچه این روزها در مناطق سیلزده در جریان است، بخوبی ثابت میکند این حرف رهبر انقلاب را که ما در جنگ فرهنگی هم بر دشمن پیروز شدهایم و تنها گردنه نبرد اقتصادی باقی است! رویترز پارسال در متن خبر نصب وزیر امور تنهایی در دولت انگلیس نوشته بود: «هر روز بین یک تا ۵ نفر از مراجعان به پزشکان در انگلیس در واقع کسانی هستند که از فرط تنهایی و بیکسی تنها راه نجات خود را در این دیدهاند که به بهانه مریضی به مطب بیایند و چند دقیقه با پزشک صحبت کنند بلکه از تنهایی دیوانهکننده خود دربیایند!» در جغرافیای اربعین اما این خبرها به جوک بیشتر شبیه است تا خبر واقعی!
بیبیسی و همکاران داخلیاش طی سالهای گذشته تا جایی که زورشان رسیده، تخم نفاق پاشیدهاند بین ملتهای عراق و لبنان و سوریه و یمن با ملت عزیز ایران. طلاب پاکستانی و بچههای فاطمیون در کنار حشدالشعبی عراق، مردم لبنان، سوریه و فلسطین اما این روزها مهمترین کسانی هستند که کنار ما و در برابر سیل ایستادهاند. فرق روشنی است بین آن شهروند لبنانی که با حضور در سفارت ایران در بیروت، به تنهایی 10 هزار دلار به مردم سیلزده ایران کمک میکند با 28 کشور اروپایی که با داشتن بزرگترین اقتصادهای جهان، تنها 2/1 میلیون یورو به همراه 80 کلاه ایمنی و چند جفت چکمه به سیلزدگان ایران اختصاص میدهند! در عوض اما موکبهای عراقی در مناطق سیلزده مستقر شدند و زنانی در پاکستان هستند که با فراغ بال، تمام طلا و جواهرات خود را برای کمک به مردم سیلزده ایران بدهند.
مردم تا اینجا بلای سیل را با گسیل عواطف انسانی و اسلامی خود بدل به نقطه قوتی برای کشور کردهاند. مسؤولیت دولت در مواجهه با بحران سیل و تبدیل آن به فرصتی برای کشور اما چیست؟ وظیفه عاجل دولت طبعا کمک به مردم برای بازسازی مناطق آسیبدیده و جبران خسارت سیلزدگان است. مهمتر از این اما لزوم توجه دولتمردان به این نکته است که کشاورزی در کنار مسکن، مهمترین بخشهای غیرقابل تحریم اقتصاد به شمار میآیند. بارش این حجم از نزولات آسمانی در سراسر کشور آن هم درست زمانی که اروپاییها شانه به شانه ترامپ خرید نفت را به صفر رساندهاند، تحفهای است که خداوند متعال بویژه در این زمان خاص به اقتصاد ایران هدیه کرده است. کشاورزی طبعا امسال در غالب نقاط کشور پررونق خواهد بود، سوال اما این است: آیا دولت تدبیری برای فراهم کردن بازارهای صادراتی جهت محصولات کشاورزی کشور دارد؟!
کشور روسیه در همسایگی ما، سخت نیازمند واردات محصولات کشاورزی از ایران است. ما اما در سایه تدبیر دولت عادت داریم سیب باغهای ارومیه را هی کنار جاده بریزیم و هر سال از آن فیلم بگیریم! علاوه بر جستوجوی بازار صادراتی، برنامهریزی برای اعطای وامهای سبک به بخش کشاورزی و دامداری، مسالهای است که میتواند فرصت مهمی برای ایجاد اشتغال باشد، آن هم در شرایطی که رکود تورمی و کاهش قدرت خرید مردم، رونق تولید در بخش صنعت را با دشواری زیادی روبهرو کرده است. به هر صورت، تفکر و برنامهریزی پیرامون فرصت سیل و نزولات جوی امسال، اقدامی است که باید بیش از هر جا در مجلس و وزارت جهاد کشاورزی صورت بگیرد؛ امری که تاکنون بارقهای از آن مشاهده نشده است!