محمدحسینآبادی: «من خودم یک میلیون نفر آدم رو با هم، تو صفحه سینما سیاه میکنم!» این واکنش منطقی(!) تهمینه میلانی، کارگردان قدیمی سینمای ایران به سوال خبرنگاری است که درباره حواشی نمایشگاه اخیر نقاشیهایش در یکی از گالریهای تهران پرسیده است. فارغ از ادبیات عجیب میلانی در مواجهه با یک سوال، آنچه میلانی را این روزها تبدیل به یکی از سوژههای مهم رسانهها کرده، حاشیههایی است که او با برگزاری دومین نمایشگاه از نقاشیهایش در مدت کمتر از یک سال پدید آورده است. میلانی که ابتدا کپی بودن برخی آثارش را از روی طراحان سرشناسی همچون «جنی میلیهوف» تکذیب میکرد، در ادامه اعتراف کرد به شکل «ناخواسته» از طرحهای او الهام گرفته است و البته نقدهای تند و تیزی را که در ارتباط با این اتفاق وجود داشت منتسب به یک جریان سیاسی خاص میکرد؛ در حالی که عمده منتقدان او کارشناسان هنری و دانشجویان رشته طراحی و نقاشی بودند! جالب اینکه او در جریان این اتفاقات از یکی از دانشجویان رشته نقاشی دانشگاه تهران نیز که از جمله منتقدان وی بوده، شکایت کرده است. در نهایت شورای نظارت و ارزیابی فعالیت نگارخانهها پس از بازبینی آثار به نمایش درآمده در نمایشگاه «آن دیگری» که دومین نمایشگاه تهمینه میلانی در یک سال اخیر بود، اعلام کرد این مجموعه از منظر هنرهای تجسمی قابل تأمل نیست و صرفاً جستارهای شخصی در این حیطه است و گالری برگزارکننده این نمایشگاه نیز توبیخ شد. اما گذشته از همه اتفاقات و حواشی پیشآمده بهواسطه برگزاری این 2 نمایشگاه نقاشی که در این مدت بحثهای زیادی پیرامون آن شد، نکته مهم نبود ظرفیت شنیدن نقد در بخشی از هنرمندان کشورمان است؛ نقدهایی که صرفا از بُعد نقد و بررسی ارزشهای هنری یک اثر مطرح میشوند ولی با واکنشهایی از جنس رفتار میلانی با سوال ساده یک خبرنگار روبهرو میشوند. ای کاش کسی به خانم میلانی میگفت: «لازم نیست ما مخاطبان سینما را سیاه کنید، لطفا کمی تحمل نقد داشته باشید!»