به نظر مکلوهان، کهکشان مارکونی با بهوجود آمدن تلویزیون در سال 1950 آغاز میشود. مارکونی رادیو را اختراع کرد و بعد از آن ارتباطات با تلویزیون – که مکلوهان آن را پیغمبر عصر الکترونیک مینامید - رشد کرد. رسانههای این دوران این پیام جامعهشناختی را به مخاطب القا میکرد که دوران «یکسانسازی فرهنگی»؛ شکلگیری «توده و انبوه خلق» است. هژمون تلویزیون در خانهها به اندازهای بود که «قبله خانه»ها شده بود. در این دوران جوامع بیشتر از هر دوران تحت تاثیر القائات رسانهای و تابع سیاستمداران بودند.